تفاوت کارآفرینی با کارمندی

همانطور که از نام هر دو پیداست، می توان مفهوم را از خود کلمه استخراج نمود. کار آفرین به معنای کسی ست که کاری را می آفریند و کار مند شخصی است که دارای کاری می باشد اما خود صاحب آن نیست. به عبارتی اگر بخواهیم ساده تر صحبت کنیم کارآفرینی به معنای آن است که شما کاری را آفریده و دیگران برایتان کار می کنند. و کارمندی یعنی شخص دیگری آفرینش کار را بر عهده گرفته است و شما برای وی کار می کنید.
با توجه به ویژگی های شخصیتی که تنها خودتان و اندک افرادی از آن مطلع هستید، کدام یک مناسب شماست؟ برای دیگران کار کنید یا دیگران برایتان کار کنند؟

به طور معمول پاسخ اکثر افراد آن است که علاقه دارند دیگران برایشان کار کنند. یعنی انتخاب افراد معمولا بین کارآفرینی یا کارمندی، کارآفرینی ست. اما باید توجه داشت که کارآفرینی چندان آسان نیست و برای آغاز آن باید بیش از کارمندی تلاش نمود. کاملا صحیحی است که کارآفرین صاحب کسب و کاری ست و صاحب از کارکنان بیشتر درآمد دارد، اما این کوهِ یخی تنها قله اش از آب بیرون است. به عبارتی تلاش ها و سختی های کار که دامنه کوه است به زیر آب است و کسی جز خود کارآفرین آن را نمی بیند. چرا که تنها خود وی است که با تمام جان درک است چه کشیده.

مزایا و معایب کارآفرینی یا کارمندی و مقایسه آن دو

بهترین مزیتی که کارآفرینی نسبت به کارمندی دارد، آن است که شما برای خود کار می کنید و همانطور که بیان شد دیگران نیز برای شما کار می کنند. اما باید دانست که از جهتی نیز کارمندی را می توان برتر دانست آن هم اینکه ریسک کم تری دارد. در کارآفرینی ریسک یکی از پررنگ ترین آیم هاست. در واقع به دنبال کارآفرینی ریسک پذیری می آید و هیچ استثنایی نیز قائل نیست. ممکن است سرمایه به طور کل از بین برود و یا در مدتی کوتاه چندین برابر شود. در واقع می توان همین مسئله ریسک را به زیر شاخه های دیگرش تعمیم داد و تمام مزیت کارمندی نسبت به کارآفرینی را در همین عدم وجود ریسک دانست. که البته در پی آن، درآمد کمتر، نیاز به پاسخگویی به کارفرما، موظف بودن به ساعت کاری، کمتر بودن وقت و… نیز خواهد آمد.

آیا فردی ریسک پذیر هستید؟

اولین بعد وجودی که برای تبدیل شدن به یک کارآفرین به آن نیاز دارید، ریسک پذیر بودن است. اگر ریسک پذیر هستید اولین نکته از یک کارآفرین را در وجود خود دارید. اما باید بدانید که این تنها چیزی نیست که برای کارآفرین شدن به آن نیازمند هستید. ادامه مقاله را دنبال کنید تا با بخش های دیگر یک فرد کارآفرین آشنا شوید و در صورت داشتن اکثر و یا تمامیشان، تبریک می گویم شما به راحتی می توانید یک کارآفرین موفق و بی نظیر باشید.

ویژگی های یک شخص کارآفرین

ابتدا به صورت تیتروار در مورد ویژگی های یک شخص کارآفرین مطلب آورده و سپس به صورت کامل به بررسی و توضیح هر یک از آن ها خواهیم پرداخت.

1. ریسک پذیر
2. خلاق
3. منعطف
4. دارای انگیزه
5. توانمندی در مدیریت مالی
6. توان مدیریت
7. داشتن توانایی ارتباطی
8. و…

حال فرصت آن است که به بررسی کامل هر کدام از موارد ذکر شده بپردازیم

ریسک پذیر

در ارتباط با این مورد به حد نیاز توضیح داده شده است. پس از آن می گذریم و به اکتفای توضیحات قبل میپردازیم و توضیح و به موارد باقی مانده مشغول می شویم.

خلاق

حقیقتا اگر خلاقیتی در آفرینش کاری نباشد، آن کار تقلید است نه کارآفرینی. آن چیزی که شما را متمایز کرده و افراد را به سوی کار شما می کشاند، خلاقیت است. خلاقیت آن است که بتوانید ارزشی را افزون کنید و کاری را که کسی تاکنون انجام نداده است انجام دهید.

منعطف

انعطاف بسیار مهم است چرا که ممکن است زیر بار فشاری که به علت کارآفرینی بر شما تحمیل می شود کمر خم کنید. از نظر روحی و روانی و فکری ممکن است دچار فشار بسیاری شوید و در صورت عدم وجود انعطاف ممکن است در دیگر ابعاد وجودیتان (همچون مسائل  زندگی و زندگی خانوادگی و…) نیز دچار اختلال شوید.

دارای انگیزه

آن چیزی که باعث می شود به هنگام سختی ها کم نیاورده و ادامه دهید انگیزه است. انگیزه چون محرکی است که شما را رو به سوی اهدافتان سوق می دهد. به عبارتی موتوری برای روشن شدن و ادامه دادن. اگر انگیزه ای پشت یک کارآفرینی نباشد، با اولین خطا و شکست دیگر امیدی به ادامه باقی نخواهد ماند.
انگیزه بهتر است درونی باشد. انگیزه ای که وابسته به عوامل خارجی باشد به همان سادگی عوامل خارجی نیز فرو می پاشد. انگیزه ای که از درون انسان سرچشمه بگیرد، به راحتی قابل رفع و حل نمی باشد و همچنین که نمی توان آن را به سادگی از دست داد. آنچه افراد باید بدانند آن است که انگیزه همراه علاقه خواهد آمد.

توانمندی در مدیریت مالی

مدیریت مالی بسیار اهمیت دارد چرا که کارآفرینی بسیار پر ریسک است و هزینه بردار است. در نتیجه باید توان مدیریت مالی در فرد کارآفرین وجود داشته باشد. اگر دخل و خرج افراد یکسان نباشد، نمی توان در مسیر کارآفرینی ماند و ادامه داد. ابتدای مسیر کارآفرینی تنها خرج است! خرج است و خرج و خرج. نه تنها به معنای خرج مادی، بلکه به معنای هزینه برای همه چیز است. هزینه وقت، هزینه عمر، هزینه تفریح، هزینه مادی و… تمام این موارد همان طور که ذکر شد در ابتدای مسیر همراه افراد است. در نتیجه آن نیز این خرج ها ادامه پبدا نخواهند کرد. افراد در ابتدا هزینه ای کرده و بذری را می کارند اما مدتی بعد (که به احتمال بر اساس خلاقیت، کوتاه است) این هزینه و ده ها و صد ها برابرش باز گردانده شده و همچنین فرصت درو آن بذر کاشته شده می باشد.

توان مدیریت

شخص کارآفرین باید توان مدیریت افراد را داشته باشد. مدیریت سازمان را نیز. مدیریت مالی را نیز و… چرا که این شخص قرار است کارمندان و کارکنانی داشته باشد و کارفرما گردد. اگر توان مدیریت نداشته باشد نمی تواند به اهداف و غایت آنچه نیازمند است دست پیدا کند. هندل کردن مشکلات احتمالی، توان بر آمدن از پس اتفاقات غیر منتظره و غیر محتمل، توان مدیریت بحران و… نیز در این دسته مفهوم جای میگیرند.

داشتن توانایی ارتباطی

توانایی ارتباطی درست است که در هر انسانی نیاز است اما وجود آن برای شخص کارآفرین از اهمیت بیشتری برخوردار است. چرا که کارآفرین برای کسب اعتماد کسب و کار خود باید توان اقناع شنونده را داشته باشد. باید بتواند برای مدیریت از بخش زبانی استفاده کند و تاثیر گذاری را از این طریق به دست آورد. در نتیجه داشتن توانایی ارتباطی می تواند مزیتی باشد که شخص در صورت داشتن آن، می تواند راحت تر از دیگران وارد فضای کار آفرینی گردد.