هوش کسب و کار از الزامات امروز کسب وکار ها
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند مقالات / فروش برند آماده مقاله
- بـازدید : 281
- نظـرات : 0
- نـویسنده : javad
در این مقاله میخواهیم بدانیم هوش کسب و کار چیست و چه مزایایی برای سازمان به همراه دارد.
داده های اولیه عملیاتی سازمان معمولا در پایگاه داده ها نگهداری میشود. داده های تولید، میزان فروش، خرید، انبار، مشتریان و غیره در پایگاه داده ها حفظ میشوند. همچینین داده های تاریخی سازمان باید به منظور به کارگیری مجدد نگهداری شوند.
به کارگیری انباره داده میتواند داده های سازمانی (تاریخی و عملیاتی) را به منظور اهداف تحلیلی در یک جا جمع آوری کند و نیازهای اطلاعاتی تصمیم گیرندگان را پاسخ دهد .
سازمان ها به سیستمی نیاز دانرد به برای آنها مقرون به صرفه باشد، سیتمی که داده ها خام را به دانشی برای اخذ تصمیمات مدیریت و کمک به بهبود وضعیت سازمان تبدیل کند.
هوش کسب و کار سیستمی است که امروزه بسیار مورد توجه سازمان های بزرگ قرار گرفته تا بتوانند از داده های خام موجود در سازمان که در طی سالها جمع آوری شده است بهترین بهره را برده و پیش بینی و تجزیه و تحلیل دقیق تری از کسب و کارشان داشته و تصمیمات دقیق تری اخذ کنند.
هوش کسب و کار (Business Intelligence) که به اختصار BI خوانده می شود، به فرایند تبدیل داده های خام به اطلاعات کسب و کار مدیریتی گفته می شود که به مدیران سازمان کمک می کند تا تصمیمات خود را سریع تر و بهتر اتخاذ کنند و بر اساس اطلاعات صحیح، عملکرد درست و سنجیده ای از خود نشان دهند.
به کمک هوش کسب و کار می توان کاوش و تحلیل اطلاعات را ساده نمود
هوش کسب و کار چیست؟
مجموعه ای از فرآیند ها و تکنولوژژی ها است که داده های خام را به اطلاعات مفید برای هدایت اقدامات سود آور در کسب و کار تبدیل میکند، به عبارت دیگر، مجموعه ای از نرم افزار ها و خدمات برای تبدیل داده ها به هوش عملی و دانش است.
هوش تجاری تاثیر مستقیمی بر روی تصمیمات عملیاتی سازمان دارد. هوش کسب و کار تصمیمی گیری های مبتنی بر واقعیت را با استفاده از تاریخچه داده ها و نه بر اساس مفروضات و حدس پشتیبانی میکند.
ابزار ها هوش کسبو کار، تجزیه و تحلیل داده، تهیه گزارشات، داشبورد، نقشه، نمودار، و چارت را ایجاد میکند تا اطلاعات دقیقی را در مورد ماهیت تجارت سازمان در اختیار کاربران قرار دهد.
هوش کسب و کار چه اهمیتی دارد؟
طیف وسیعی از برنامههای BI به بسیاری از شرکتها کمک کردهاند تا ارقام قابل ملاحظهای از نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کنند.
تا کنون از هوش کسب و کار برای پیدا کردن راهحلهایی جهت کاهش هزینهها، آشکار کردن فرصتهای شغلی جدید، تبدیل اطلاعات حاصل از فروش مستقیم به گزارشهای قابل دسترسی، پاسخ سریع به تقاضاهای خریدِ جزئی و بهینهسازی قیمتها استفاده شده است.
در زمینهی سرمایهگذاری راههای زیادی برای صرفهجویی در هزینهها با بهینهسازی روند کسب و کار و تصمیمات متمرکز وجود دارد. BI با آشکار کردن اشتباهات کوچک کسب و کار که معمولا نادیده گرفته میشوند، بر افزایش نرخ بازگشت سرمایه تأثیر بسیاری میگذارد.
به طور کلی و به صورت موردی میتوان به وارد زیر به عنوان اهمیت هوش تجاری اشاره کرد:
- اندازه گیری و سنجش، شاخص های کلیدی عملکردرا بر اساس تاریخچه ی داده های واقعی ایجاد میکند.
- شناسایی و تنظیم معیار ها برای فرآیند های متنوع
- با استفاده از سیستم های هوش کسب و کار میتوان روند بازار و مشکلات تجاری که باید نیاز به بررسی دارند را شناسایی کرد.
- هوش تجاری به تصویر سازی داده هاو افزایش کیفیت داده ها و در نتیجه کیفیت فرآیند تصمیمی گیری کمک میکمند.
- هوش تجاری نه توسط بنگاه های اقتصادی بزرگ بلکه توسط بنگاه های کوچک و متوسط نیز قابلیت پیاده سازی دارد.
- متخصص تحلیل گر داده:کارشناس داده،امارشناسی که باید به بررسی عمق داده ها بپردازد. سیستم های خوش کسب و کار به انها کمک میکند بینش جدیدی برای توسعه استراتژی های تجاری منحصر به فرد به دست آورند.
- کاربران فناوری اطلاعات(it): این دسته از کاربران نقش عمده ای در حفظ زیر ساخت های هوش کسب و کار دارند
- مدیر عامل کپانی: CEO میتواند منافع کسب و کارش را با استفاده از بهبود بهرهوری عملیاتی در کسب و کارش، افزایش دهد.
- کاربران سازمانی: کاربران هوش کسب و کار میتوانند از میان افراد سازمان باشند، کاربران سازانی به دو دسته تقسیم میشوند
- کاربران عادی: این دسته کاربران از داشبورد ها برای ارزیابی مجموعه داده های از پیش تعریف شده استفاده میکند.
- کاربران قدرت: این دسته کاربران توانایی کار با مجموعه داده های پیچیده را دارند.
اهداف هوش تجاری چیست ؟
اهداف سیستم های هوش کسب و کار را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:- تصمیم گیری کلان مبتنی بر تجربیات گذشته سازمان (Data-Driven decision making)
- یکپارچگی اطلاعات کل سازمان در یک سیستم (Single version of the truth)
- کاوش آسان و دسترسی به اطلاعات در حداقل زمان ممکن
- تسریع و بهبود فرآیند تصمیم گیری
- تشخیص، پیش بینی و مقایسه روند ها
- افزایش بهره وری: با استفاده از سیتم های هوش تجاری این امکان برای سازمان و کارمندان آن وجود دارد که با یک کلیک گزارش هایی تهیه کنند و در مصرف زمان و منابع صرفه جویی کنند.همچنینی به کارمندان اجازه میدهد در انجام وظایف شان بهرهوری بالایی داشته باشند.
- بهبود دید: کمک میکند کاربران دید باز تری در فرآیند ها و شناسایی محیطی که نیاز به توجه دارد داشته باشند. همچنینی به سازمان ها به عنوان تصمیم گیرنده کمک میکند تا از طریق ویژگی های معمولی سیستم خای هوش تجاری، به یک دیدی کلی دست پیدا کنند.
- ساده سازی فرآیند های تجاری: پیچیدگی مربوط به فرآیند های کسب وکار را ازبین میبرد همچنین تجزیه و تحلیلی با ارائه تحلیل پیش گویانه، مدل سازی کامپیوتری، الگو برداری، و دیگر روش ها ارائه میدهد.
- ساده سازی تجزیه و تحلیل های سازمانی: نرم افزار هوش تجاری، کاربرد خود را محدود کرده است و به کاربران غیر تکنیکی و غیر تحلیلگر، این امکان را میدهد که داده ها را به سرعت جمع آوری و پردازش کنند، همچنینی اجازه می دهد تا قدرت تجزیه و تحلیل افراد مختلف را در اختیار و دسترس داشته باشند.
- هزینه بر بودن: پیاده سازی سیستم های هوش تجاری برای سازمان های کوچک و متوسط پرهزینه است، استفاده از این سیستم برای تراکنش های روزانه تجاری ممکن است بسیار گران قیمت و پر هزینه باشد.
- پیچیدگی: در پیاده سازی انباره داده در سیستم های هوش تجاری، پیچیدگی زیادی وجود دارد، این پیچیدگی میتوناد به اندازه ای باشد که روش های تجاری برای مقابله با آن را بسیار سخت کند.
- استفاده محدود: استفاده از این سیستم ها برای سازمان های کوچک و متوسط مقرون به صرفه نیست.
- اجرای زمان بر: پیاده سازی کامل سیستم انباره داده ها حدود ۱.۵ سال طول میکشد بنابر این امری زمان بر است.
برای پیاده سازی سیستم های هوش کسب و کار و استقرار آن در سازمان نیاز به نیروی متخصصی است که با تجربه و تخصصی که در این زمینه دارد، به صورت حرفه ای و در کمترین زمان ممکن، پیاده سازی سیستم هوش تجاری را برای سازمان انجام دهد.
موتور توسعه نیمو با کارشناسان خبره و تیم متخصص خود، و تجربه ای که در این زمینه دارد میتوناد شمارا در انجام هدف بزرگ یاری دهد. موتور توسعه نیمو به شما در بهینه سازی و اجرای مراحل لازم برای پیاده سازی سیستم های هوش کسب و کار کمک میکند. این مراحل عبارتند از:
- مرحله اول:داده های خام از پایگاه داده های سازمان استخراج شده، این داده ها میتوانند در چندین سیستم ناهمگن مستقر شده باشند.
- مرحله دوم: در این مرحله پاک سازی دادهها انجام شده و به انبار داده ها منتقل میشوند. جداول میتوانند به هم متصل شده و مکعب داده ای تشکیل خواهد شد.
- مرحله سوم: با استفاده از سیستم های هوش کسب و کار، کاربران میتوانند در خاست های خود را بیان کرده، گزارش های موقث تهیه کنند و یا تجزیه و تحلیل های دیگر انجام دهند.
راه اندازی سیستم هوش تجاری:
قبل از شروع کار لازم است معنای نرخ بازگشت سرمایهگذاری را بدانید. و مقدار ان را در پایان هر فصل بررسی کنید.مدیرانی که قصد دارند BI را در سازمان شان پیاده سازی کنند باید ابتدا روشهای تصمیمگیریخود را تجزیه و تحلیل کنند بحثهایی که موقع تصمیمگیری انجام میشود مشخص کنندهی این نکته است که شرکتها باید چه اطلاعاتی را جمعآوری، تجزیه و تحلیل و در برنامهی BI خود منتشر کنند.
همچنین، علاوه بر توجه به اطلاعاتی که مدیران اجرایی احتیاج دارند ، ببهتر است به روش هایی که ممدیران هر بخش ترجیح میدهند اطلاعات در دسترسشان قرار بگیرد نیز توجه کنند.
یک سیستم BI خوب، باید علتها را بیان کند، و به مدیران سازمان اعلام کند چه عواملی بر کسب و کار تأثیر گذاشته و باعث تغییر شدند. اگر BI به روش درست مورد استفاده قرار گیرد، روشهای مورد استفادهی شرکتها و چگونگی تصمیمگیری افراد را از پایه تغییر میدهد.
با پیاده سازی BI، میتوانید همه چیز را سریع پیش ببرید و به تدریج تعادل ایجاد کنید. برای تهیهی یک گزارش بینقص وقتتان را تلف نکنید. گزارشهایی را که باارزشترین اطلاعات را در اختیار میگذارند به سرعت انتخاب کنید و روی آنها کار کنید. و به پیشرفت و سود دهی کسب و کارتان کمک کنید.