چگونه می توانیم با بودجه کم بردینگ(برند سازی) کنیم؟
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند مقالات / فروش برند آماده مقاله
- بـازدید : 248
- نظـرات : 0
- نـویسنده : admin3
چگونگی انجام مراحل برندسازی با بودجه محدود
یکی از نکات مهمی که برندهای بزرگ را از سایر رقبای حاضر در بازارهای مختلف متمایز می کند، توجه به مفهوم آگاهی بخشی پیرامون برند است. آیا شما هم تا به حال از آشنایی کامل مشتریان با نام برندهای بزرگ تعجب کرده اید؟ در حقیقت خریدارها تقریبا نام برندهای بزرگ در هر صنعت مشخصی را به خوبی می شناسند.
این امر به دلیل به یادسپاری ساده و سریع نام برندهای بزرگ است. در بیشتر مواقع حتی آگهی های بسیار کوتاه برندهای بزرگ نیز تاثیرگذاری به مراتب بیشتری از تبلیغات با کیفیت سایر برندها دارد. از نقطه نظر روانشاختی، ذهن مخاطب آشنایی بسیار بیشتری با نام برندهای بزرگ پیدا کرده است. به همین دلیل هر محتوای مرتبط به آنها را در کمترین زمان ممکن مورد شناسایی قرار می دهد.
بدون تردید هر برندی علاقه مند به داشتن شهرت و اعتباری همتراز با برندهای بزرگ است. به این ترتیب بسیاری از هزینه های بازاریابی و تبلیغاتی ما کم می شود. دستیابی به چنین هدفی نیازمند توجه و سرمایه گذاری بر روی مفهوم آگاهی بخشی پیرامون برند است. کسب وکارها از طریق کمپین ها و تبلیغات مختلف توانایی ارائه جلوه ای به یاد ماندنی از برندشان نزد مخاطب را خواهند داشت. خوشبختانه امروزه ابزارهای بسیار متنوعی برای دستیابی به این هدف وجود دارد. توسعه تکنولوژی همچنین باعث امکان پذیری ایجاد ارتباطی عمیق با تک تک مخاطب های برندها را فراهم کرده است، بنابراین نباید از مشاهده روابط عمیق میان برندهای بزرگ با افراد مختلف به عنوان مخاطب هدف تعجب کنیم، چراکه این برنامه بخشی از استراتژی یکپارچه آنها در راستای آگاهی بخشی پیرامون برندشان است.
همه ما به خوبی از ضرورت داشتن بودجه های کلان برای فعالیت بازاریابی و تبلیغاتی گسترده آگاهی داریم. این نکته برای برندهای بزرگ مانند نایک یا مایکروسافت چالش جدی محسوب نمی شود. با این حال کسب وکارهای کوچک با بودجه های محدود مواجه هستند. چنین کسب وکارهایی چگونه فرصت پرداختن به مسئله آگاهی بخشی پیرامون برندشان را خواهند داشت؟ ایده اصلی مقاله کنونی عدم نیاز به بودجه فراوان برای آگاهی بخشی پیرامون برند است. در حقیقت به نظر من برندسازی یک پروژه دشوار و پیچیده نیست، بنابراین برندهای کوچک نیز در این میان شانس مناسبی برای موفقیت دارند. در ادامه این مقاله هدف اصلی من بررسی هرچه بیشتر ابعاد فرآیند آگاهی بخشی پیرامون برند است.
ایجاد تحول در برندمان
همانطور که در بخش قبلی گفته شد، هر شرکتی علاقه مند به شناسایی سریع برندش از سوی مخاطب است. دستیابی به این هدف هیچ راهکار جادویی و عجیبی ندارد. در حقیقت، خودمان باید در تلاش برای افزایش شهرت و اعتبار برندمان باشیم. فقط در این صورت شمار بالایی از کاربران به سرعت برند ما را مورد شناسایی قرار می دهند. یکی از اشتباهات بزرگ برندها در این میان انتظار برای چیزی شبیه به معجزه است.
بدون تردید بخش های مختلف برند ما در فرآیند آگاهی بخشی نقش دارد. به عنوان مثال، یک لوگو بیش از اندازه پیچیده و برگرفته از الگوی هنری یونان باستان تاثیرگذاری چندانی بر روی مخاطب مدرن ندارد. به عبارت بهتر، چنین الگویی از طراحی لوگو از نظر به یادسپاری دشواری های زیادی برای افراد ایجاد می کند. به همین دلیل هم به سرعت فراموش می شود. توجه به یک نکته در این میان ضروری است: مخاطب برای به یادسپاری برند ما باید بدان علاقه مند باشد، بنابراین نخستین اقدام اساسی و مهم ما برای آگاهی بخشی پیرامون برند ایجاد تغییر و تحول در ساختار برندمان است. هرچه برند ما به معیارها و سلیقه مخاطب نزدیک تر باشد، جذابیت بیشتری خواهد داشت. گزینه منطقی پیش روی ما استفاده از پژوهش ها و مطالعات کاربردی در مورد تغییر و تحول سلیقه مشتریان در صنایع مختلف است. به این ترتیب توانایی انطباق هرچه بهتر با خواسته های مشتریان را خواهیم داشت.
جذاب سازی برند نیازمند صرف زمان و تلاش زیادی است، بنابراین نباید در اجرای آن عجله به خرج داد. در بیشتر مواقع نیاز به ایجاد تغییری اساسی در برندمان نداریم. نکته مهم خلق یک پیام ارزشمند برای برندمان در کنار المان هایی نظیر لوگو و طراحی های گرافیکی چشم نواز است. وقتی پیام اصلی برند ما به گونه ای صحیح به دست مخاطب برسد، تاثیرگذاری آن تردیدناپذیر خواهد بود. البته به شرطی که در طراحی آن از نکات کلیدی پیرامون سلیقه به روز مشتریان نیز استفاده کنیم.
اهمیت بازاریابی اصولی
اگر شما در حال اجرای یک کمپین با هدف افزایش آگاهی پیرامون برندتان هستید، بهترین گزینه سرمایه گذاری در بخش بازاریابی برندمحور است. شاید برای بسیاری از خوانندگان مفهوم بازاریابی برندمحور چندان روشن نباشد. این فرآیند اشاره به اهدا و توزیع کالاهایی نظیر تی شرت، لیوان، خودکار و به طور کلی سایر لوازم میان قیمت و جذاب بین مخاطب های هدف برندمان اشاره دارد. نکته مهم در انتخاب محصول مورد نظر برای بازاریابی برندمحور دوام بالای آن است، بنابراین انواع خوراکی و لوازم یکبار مصرف را فراموش کنید. چنین گزینه هایی پس از اتمام به سرعت از ذهن مخاطب پاک می شود، بنابراین دیگر جایی برای تبدیل برندمان به یک الگوی به یاد ماندنی نخواهد ماند.
مزیت های بازاریابی برندمحور فقط معطوف به فرد دارنده لوازم مورد نظر نیست. به عنوان مثال، وقتی یک نفر از تی شرت برند ما استفاده می کند، دیگران نیز نام برند ما را بر روی این تی شرت مشاهده خواهند کرد. این امر دامنه مخاطب های هدف کمپین بازاریابی ما را گسترش می دهد. در مورد برندهای نوپا و محلی چنین اقدامی بسیار تاثیرگذار است. چراکه شمار قابل توجهی از افراد هیچ آشنایی قبلی با برندهای کوچک ندارند. به همین دلیل اقدام به جست و جوی نام برندمان در اینترنت خواهند کرد. نتیجه چنین امری آشنایی بیشتر مخاطب هدف مان با ماهیت و فعالیت برندمان است.
استفاده از بازاریابی محتوایی
از نقطه نظر دیجیتال، اجرای یک کمپین بازاریابی محتوایی تاثیرگذاری بسیار زیادی در فرآیند آگاهی بخشی پیرامون برندمان دارد. فعالیت بازاریابی برندها در دنیای آنلاین روز به روز بیشتر می شود. این امر به دلیل استقبال حیرت انگیز مردم از اینترنت و به طور مشخص شبکه های اجتماعی است. از آنجایی که برندها همیشه به دنبال مخاطب هدف شان هستند، حضور در شبکه های اجتماعی محبوب مردم نیز ضروری به نظر می رسد. محتوای مورد علاقه کاربران در شبکه های اجتماعی یکی از موارد اساسی در بازاریابی دیجیتال است. همچنین باید به اهمیت مطالب جذاب و آموزنده در سایت رسمی برندها نیز اشاره کرد. مجموع این فعالیت های سازنده یک استراتژی بازاریابی محتوایی است.
یک ایده مناسب برای انتشار مطالب تخصصی در زمینه کسب وکارمان بدون تبدیل سایت اصلی برندمان به پایگاه خبررسانی ایجاد یک وبلاگ جانبی تحت دامین سایت مان است. به این ترتیب ما فضایی مناسب برای افراد علاقه مند به مطالعه بیشتر پیرامون کسب وکار و برندمان خواهم داشت. نمونه موفق چنین کاری مربوط به موسسه Hootsuite است. آنها در زمینه ارائه خدمات بازاریابی و مدیریت کسب وکار دیجیتال فعالیت دارند. وبلاگ رسمی این موسسه جزو پرطرفدارترین منابع انتشار مقالات تخصصی به حساب می آید. به همین دلیل هم به سادگی در ذهن مخاطب نقش می بندد.
توسعه تبلیغات
ایجاد آگاهی پیرامون برندمان نیازمند زمان زیادی است. چالش اصلی در این میان ناتوانی بسیاری از برندها در زمینه اختصاص زمان مناسب به چنین کاری است. به ویژه برندهای کوچک به دلیل کمبود بودجه معمولا از نظر نیروی انسانی و زمان در تنگنا قرار دارند. راهکار جایگزین برای چنین برندهایی استفاده از تبلیغات است. این امر با هزینه کمتر آنها را به هدف شان نزدیک می سازد. هدف اصلی در اینجا توسعه مستقیم آگاهی مخاطب در مورد برندمان نیست. بلکه فقط باید مخاطب را با فعالیت برندمان در عرصه ای خاص آشنا سازیم. همچنین تبلیغات باید نقطه شروعی برای فعالیت برندسازی ما باشد. اتکای بیش از حد به آن موجب بروز مشکلاتی در زمینه تبدیل برندمان به یک نمونه به یاد ماندنی می شود.
اگر قصد تاثیرگذاری تبلیغات مان را داریم، باید نسبت به جلوه بصری آن و پیام اصلی اش حساسیت به خرج دهیم. در زمینه انتخاب پیام اصلی توجه به یک نکته ضرورت دارد: توانایی ترغیب مخاطب به سوی عملی خاص. هدف نهایی هر تبلیغی علاوه بر آشناسازی مخاطب با یک برند، دستیابی به یک هدف عملی نیز هست. در اینجا نباید الزاما فروش محصولات را در نظر داشت. اهدافی نظیر مطالعه یک بیانیه یا شرکت در همایش سالانه برندمان نیز گزینه های مناسبی هستند.
با توجه به آنچه گفته شد، بهترین فرمت محتوایی برای برندها در عرصه تبلیغات ویدئو است. براساس پژوهش موسسه INC، فرمت ویدئویی سه برابر بیشتر توانایی تاثیرگذاری بر روی مخاطب را دارد.
تاثیر میزبانی از یک رویداد
آخرین توصیه مقاله کنونی میزبانی از یک رویداد است. ترجیح من رویدادهایی مرتبط با ماهیت برندمان است. به این ترتیب میهمان های برنامه نیز در پیوند با کسب وکار ما قرار خواهند داشت. نخستین پرسش اساسی در مورد میزبانی از رویدادهای مختلف بحث مالی قضیه است. کلید موفقیت برندهای کوچک در این بخش میزبانی آنلاین است. خوشبختانه اکنون با پیشرفت تکنولوژی چنین امری امکان پذیر شده است.
یک رویداد به تنهایی توانایی تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را ندارد. کمپین جانبی مانند فروش ویژه محصولات هیجان وصف ناشدنی در میان خریدارها ایجاد می کند. به همین دلیل اغلب برندهای بزرگ در مناسبت های دارای پیوند با ماهیت برندشان اقدام به ارائه تخفیف های گسترده می کنند. چنین راهکاری نقش انکارناپذیری در ارتقای سطح ارتباط میان برند ما و مشتریان هدف دارد.