4 راهکار برندسازی(برندینگ) شبکه های اجتماعی
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند مقالات / فروش برند آماده مقاله
- بـازدید : 252
- نظـرات : 0
- نـویسنده : admin3
همانطور که اینترنت در حال جلب محتوای هرچه بیشتر است، برندها به منظور جلب توجه مخاطب و ارائه محتوای شان به آنها نیازمند تلاش بیشتری هستند. بی شک اغلب برندها از نحوه ارائه مطالب شان آگاهی دارند.
روش هایی نظیر بارگذاری مطلب در سایت های خبری، استفاده از کانال های یوتیوب و تبلیغات پولی از جمله برترین انتخاب ها در این حوزه هستند. با این حال پرسش اصلی در اینجا اندکی متفاوت است: آیا پس از مواجهه با مخاطب پیام شما همچنان تأثیر مد نظر را خواهد داشت؟ همچنین آیا پیام شما ارتباط مطلوب تان با مخاطب را پدید می آورد؟
برندها و افراد تأثیرگذار در چند سال اخیر به شدت در حال تلاش برای جلب نظر مخاطب هستند. با این حال بسیاری از آنها در این راه با شکست مواجه می شوند. افراد تأثیرگذار دست به هر کاری، حتی گریه در ویدئو، برای دریافت لایک می زنند. همچنین سلبریتی ها نیز تقریباً هرگونه پست عجیب و غریبی را برای افزایش شهرت شان تهیه می کنند. در این میان برندها وضعیت بسیار دشوارتری دارند. در هر صورت آنها نه سلبریتی و نه افراد تأثیرگذار هستند.
آنچه اهالی کسب و کار اکنون بیش از هر زمانی بدان نیاز دارند، اعتبار است. مخاطب عصر مدرن به سهولت بی اعتباری و نااصالتی مطالب را از فاصله چندین کیلومتری احساس می کند. به طور معمول برندها در پی تولید محتوای واقعی هستند. با این حال باید به اعتبار و اصالت محتوا نیز توجه داشته باشیم. در غیر این صورت محتوای ما توجه چندانی را به خود جلب نخواهد کرد.
متأسفانه امروزه مفهوم «اعتبار» را هر فرد بی تجربه ای در حوزه بازاریابی و تبلیغات به کار می برد. با این حال برای افراد حرفه ای این مفهوم معنای بسیار جدی و متفاوت از استفاده روزانه اش دارد. براساس تعریف رسمی، اعتبار به معنای واقعیت محوری و اصالت است. همه برندها باید به سراغ افزودن چنین المانی به فعالیت شان در شبکه های اجتماعی بروند.
اگرچه بسیاری از افراد در شبکه های اجتماعی تلاش زیادی برای نمایش تصویر موجه از خود دارند، با این حال اصالت حتی از دل یک اکانت ساده شخصی نیز پدید می آید. نکته مهم در این میان رعایت برخی از توصیه ها و اصول کاربردی است.
دلیل اعتبار و اصالت بسیاری از اکانت های شخصی به اشتراک گذاری مطالب برآمده از دل زندگی واقعی است. به این ترتیب مخاطب با محتوای کاملاً مرتبط با زندگی شخصی، واقعی و بنابراین اصیل افراد مواجه خواهد شد. بسیاری از برندها در زمینه انتقال مطالب واقعی در زمینه کسب وکارشان لنگ می زنند. در حقیقت تمایل به نمایش تصویری آرمانی از کسب وکارمان ما را از بیان واقعیت های روزمره باز می دارد. به این ترتیب مخاطب با مطالبی غیرواقعی در اکانت های ما مواجه خواهد شد.
بی تردید تلاش برای واقعیت محوری از سوی برندها بسیار دشوار است. در هر صورت آنها افراد حقیقی نیستند. برای افراد حقیقی امکان بارگذاری مطالب بدون محدودیت خاص وجود دارد، اما در مورد برندها ملاحظات بسیاری از جمله استراتژی بازاریابی و وجهه برند وجود خواهد داشت.
گمان می کنم مسئله اصلی این مقاله کاملاً روشن شده باشد: برندها چگونه توانایی تأمین اعتبار و اصالت برای خود در شبکه های اجتماعی را دارند؟ در ادامه این مقاله به بررسی چهار مورد از راهکارهای مؤثر در این زمینه خواهیم پرداخت.
1. صادق و شفاف باشید
این توصیه نیاز چندانی به توضیح ندارد. با این حال آنقدر برندها نسبت به آن بی توجه شده اند که ناچار باید چند دقیقه ای برای آن وقت گذاشت. همه ما در شبکه های اجتماعی و به طور کلی دنیای اینترنت با محتوای جعلی زیادی مواجه هستیم. اخبار دروغ، شایعات و پست های گرافیکی ساخته شده با فوتوشاپ تنها نمونه هایی اندک از دریایی بی گران هستند. در میان این همه دروغ و محتوای نامعتبر یافتن مطالب درست و شفاف بدل به آرزوی هر کاربری می شود.
بی شک اخبار و مطالب بی کیفیت و جعلی در همه جای اینترنت وجود دارد. این نوع محتوا درست مانند آشغال های سطح شهر هستند. نکته مهم در این میان هوش بالای کاربران در تشخیص این نوع از محتوا است. بر این اساس اغلب کاربران به سرعت ماهیت جعلی و بی کیفیت مطالب را متوجه می شوند. این امر برندهای سودجو را بیش از هر زمان دیگری در انزوا نگه داشته است.
به عنوان برندی معتبر ما باید تا جای ممکن از اخبار و مطالب دروغین و جعلی فاصله بگیریم. بی تردید این یک توصیه عجیب و بدیع نیست. به منظور جلب اعتماد برندها ما باید به سوی تولید محتوای صادق و شفاف حرکت کنیم. به این ترتیب پس از گذشت مدت زمانی اندک مخاطب دیگر بدون هیچ گونه تاملی به صحت مطالب ما اعتماد خواهد کرد. این دستاورد برای برندها در روزگاری که همه جا پر از دروغ و نیرنگ است، بسیار ارزشمند خواهد بود.
اگر شما در زمینه تولید محصولی خاص فعالیت دارید، نگارش مطلب پیرامون شیوه های تولید آن بسیار تأثیرگذار خواهد بود. در حقیقت با چنین کاری شما داستان خاصی از برندتان را بیان می کنید. نکته مهم در این میان پرهیز از اغراق پیرامون نحوه تولید محصول یا کیفیت آن است. بسیاری از برندها در این مرحله دچار لغزش و خطا می شوند.
اگر شما یک فرد تأثیرگذار در فضای اینترنت هستید، بارگذاری چند مطلب بدون ویرایش های سنگین محتوای بصری توصیه جالبی خواهد بود. این کار شما را هرچه بیشتر به ماهیت زندگی روزانه کاربران نزدیک خواهد کرد.
اگر به دنبال مثالی جالب و سریع برای نزدیکی افراد تأثیرگذار به جریان عادی زندگی هستید، نامحبوب ترین سلبریتی جهان یعنی کایل جنر را در نظر بگیرید. وی در ماه سپتامبر 2018 در توییتی اعلام کرد که برای اولین بار در زندگی اش شروع به استفاده از شیر و غلات مقوی به عنوان وعده صبحانه کرده است. این پیام اگرچه بسیار بد و بی کیفیت تدوین شده است، اما در هر صورت حکایت از تغییر سبک زندگی یکی از چهره های (متأسفانه) مشهور دنیای مد و پوشاک دارد.
نکته مهم در مورد پست کایل جنر دروغ پشت پرده آن است. کایل در آمریکا زندگی می کند. جایی که اغلب مردم برای صبحانه شیر همراه با غلات مصرف می کنند. اگر اندکی بر روی این نکته فکر کنیم، ماهیت پیام کایل دروغی مسخره برای جلب نظر کاربران است.
2. ترغیب مخاطب به عملی خاص را برای حداقل یک لحظه فراموش کنید
به طور پایه ای هدف اصلی از بازاریابی ترغیب مخاطب به خرید یا اشتراک سرویس ماست. بر همین اساس استراتژی ما در شبکه های اجتماعی نیز نباید تفاوت چندانی با هدف اصلی فرآیند بازاریابی داشته باشد. بی شک بسیاری از کاربران اینترنت در طول روز پیشنهادهای مستقیم و غیرمستقیم فراوانی برای خرید محصولات مختلف دریافت می کنند. به همین خاطر تأکید بیش از اندازه برند ما بر روی فروش محصولات ممکن است مخاطب را به طور کامل ناامید سازد.
هنگامی که نوبت به فروش محصولات به صورت دیجیتالی و آنلاین می رسد، هدف شما باید شروع بازی طولانی مدت باشد. در خلال این بازی هدف اصلی شما باید سرگرمی مخاطب قلمداد شود. به این ترتیب پس از ارتباطی طولانی با مخاطب نوبت به معرفی محصول مان برای فروش خواهد رسید. در این شرایط هر دو طرف سود مناسبی از فرآیند فروش به دست خواهند آورد. سود خریدار در این میان تعامل با برندی است که برای وقت و هزینه وی ارزش قائل است. در غیر این صورت احساس استفاده صرفاً تجاری به خریدار دست خواهد داد.
توصیه من در اینجا تلاش برای خلق موقعیت های جالب در شبکه های اجتماعی است. به عبارت دیگر، تلاش ما در شبکه های اجتماعی باید معطوف به ایجاد تجربه دل پذیر مشترک میان برندمان و مشتریان باشد. به این ترتیب مخاطب همیشه خاطره ای خوب از برند ما در ذهن خواهد داشت.
3. اگر گند زدید، آن را برعهده بگیرید
همه ما تجربه شکست را داشته ایم. از پست های بی کیفیت گرفته تا پاسخ نامناسب به یکی از کاربران، همگی در زمره شکست های هولناک در شبکه های اجتماعی محسوب می شود. نکته جالب در مورد شبکه های اجتماعی انتشار سریع اشتباه ها و شکست های برندهاست. به این ترتیب برخی از کاربران برای تفریح هم که شده، علاقه مند به ساخت جوک های خنده دار با اشتباهات اکانت های مختلف هستند.
فرض کنید شما محتوای بی کیفیتی را در یکی از اکانت های تان در شبکه های اجتماعی بارگذاری کرده اید. به طور معمول در چنین شرایطی کاربران بسیاری به سوی درج کامنت های سرزنش آمیز ترغیب می شوند. اقدام نخست شما شاید حذف کامنت های کاربران باشد. این اقدام امنیتی پوشالی برای شما فراهم خواهد کرد. توجه داشته باشید که مخاطب در هر صورت باز هم اقدام به درج کامنت می کند. همچنین محتوای شما احتمالا در بسیاری از سایت ها و اکانت های دیگر بازنشر یافته است. نکته مهم در اینجا ناتوانی برندها در حذف محتوای شان پس از انتشار است. به این ترتیب باید پیش از انتشار رسمی مطلب نسبت به همه جوانب آن فکر کنیم. در غیر این صورت مواجهه با شکست نباید ما را خیلی شوکه کند.
اگر مطلب شما به هر دلیلی موج مخالفت کاربران را در پی داشت، باید به سرعت به سراغ حوزه روابط عمومی و مفهوم مدیریت بحران برویم. نخستین اصل در حوزه مدیریت بحران برعهده گیری اشتباه است. به این ترتیب تلاش برای مسئول دانستن فرد یا نهادی دیگر در ماجرا کمکی به برند ما نخواهد کرد. وقتی یک برند مسئولیت اشتباه خود را بپذیرد، مخاطب نسبت به شجاعت آن در پذیرش اشتباه دیدگاه مثبتی پیدا خواهد کرد. پس از پذیرش اشتباه گام بعدی باید عذرخواهی رسمی باشد. توجه داشته باشید که در صورت ضرر افراد حقیقی از اقدام ما باید شخصاً از طریق مدیرعامل یا رئیس برند از آنها عذرخواهی کنیم.
پس از پذیرش اشتباه و عذرخواهی مرحله تلاش برای جبران خسارت شروع می شود. هدف اصلی در این مرحله بازیابی اعتماد از دست رفته مخاطب است. اگر صادقانه برای جبران مشکل تلاش کنید، معمولاً در خلال فعالیت کمک های جالبی نیز دریافت خواهید کرد. توجه داشته باشید در فرآیند جبران خسارت هرگز نباید عصبانی شویم. در این صورت شهرت منفی ما هرچه بیشتر خواهد شد. در هر صورت هیچ فردی علاقه ای به مشاهده برندی با فعالیت اشتباه و در عین حال عصبانی و ناراضی ندارد. این کار طیف مخاطب های ما را بیش از هر زمان دیگری کاهش خواهد داد.
پس از آنکه اشتباه جبران شد، هرگز در مورد آن حرف نزنید. البته یک استثنا در این میان شوخی با اشتباه تان پس از گذشت مدت زمانی مانند یک سال است. بر این اساس باید شوخی تان را بر روی میزان حماقت برندتان بنا کنید. توجه داشته باشید که سرزنش تلویحی دیگران در قالب شوخی به هیچ وجه مجاز نیست. در این صورت باز هم مخاطب احساس بی مسئولیتی برندتان را خواهد کرد.
4. تغییر نگاه به هدف فعالیت در شبکه های اجتماعی
همه برندها در زمینه بازگشت سرمایه شان در شبکه های اجتماعی نگران هستند. در هر صورت زمان و هزینه ما باید برگشتی داشته باشد. در غیر این صورت در حال اتلاف وقت هستیم.
خب، عملکرد ما برای جلب نظر کاربران چیست؟ تولید محتوای جذاب برای تعامل با آنها.
در زمینه جلب نظر مخاطب هیچ راهکار تضمین شده ای وجود ندارد. بر این اساس همه مقاله های مرتبط با این حوزه را باید به صورت نسبی نگاه کرد. امروزه ترندهای زیادی به صورت روزانه و هفتگی در صدر علاقه مندی کاربران قرار می گیرد. نکته جالب در مورد این ترندها تغییر مداوم آنهاست. بر این اساس شاید تصویر طنزی که امروز جذاب است، یک هفته دیگر هیچ واکنشی را در مخاطب ایجاد نکند. نکته مهم در اینجا تلاش برای فراهم سازی بهترین محتوا براساس پژوهش مان در مورد سلیقه مخاطب است. به همین خاطر بسیاری از برندها پیش از تولید محتوا از گزارش های سایت های تحلیلی مختلف به عنوان مرجع استفاده می کنند. در هر صورت امروزه شبکه های اجتماعی پر از مطالب مختلف است. یافتن مطلب ما در میان این حجم از شلوغی برای مخاطب چندان راحت نیست. به همین خاطر باید به سراغ تولید محتوای بسیار باکیفیت برویم. در غیر این صورت ما نیز در کنار میلیون ها برند دیگر گم خواهیم شد.
اگر استراتژی برند شما در شبکه های اجتماعی فقط دریافت لایک و کامنت است، باید در مورد آن بازنگری کنید. هدف اصلی از فعالیت در شبکه های اجتماعی نه دریافت لایک، بلکه توسعه دامنه مخاطب برندمان است. همچنین اگر مطالب ما مورد پسند مخاطب نیستند، باید آنها را با توجه به سلیقه مخاطب تغییر دهیم. در غیر این صورت عدم انتشار پست بسیار بهتر از تولید محتوای بی کیفیت خواهد بود. به یاد داشته باشید که هر پست شما باید ارزش مطالعه و توجه از سوی مخاطب را داشته باشد. همچنین برنامه ریزی دقیق برای پاسخ به سلیقه های مختلف در تولید محتوا اهمیت حیاتی خواهد داشت.