فروش برند و داستان برند ویرپول
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند مقالات / فروش برند آماده مقاله
- بـازدید : 238
- نظـرات : 0
- نـویسنده : javad
ویرپول (Whirlpool) با نگارش صحیح ویرلپول (و تلفظ صحیح ورلپول) شرکتی آمریکایی با بازار بینالمللی در صنعت لوازم خانگی است که فعالیت خود را از سالهای ابتدایی قرن بیستم و با تولید ماشین لباسشویی شروع کرد. این شرکت اکنون در فهرست معتبر فورچن ۵۰۰ قرار دارد و با درآمدی نزدیک به ۲۱ میلیارد دلار و بیش از ۹۲ هزار کارمند، از فعالان قابل احترام صنعت لوازم خانگی محسوب میشود. ساختمان مرکزی ویرپول در بنتون هاربر میشیگان قرار دارد.
محصولات شرکت ویرپول تحت نام برندهای متنوعی همچون Maytag, KitchenAid, JennAir, Amana, Gladiator GarageWorks, Inglis, Estate, Brastemp, Bauknecht, Ignis, Indesit و Consul به بازار عرضه میشود. ویرپول در سرتاسر جهان بیش از ۷۰ مرکز تولیدی و تحقیق و توسعه دارد که ۹ مرکز تولیدی آن در کشور زادگاه یعنی آمریکا قرار دارد. محصولات ویرپول امروز در بیش از ۱۷۰ کشور جهان بهفروش میرود. دوسوم از فروش برند در آمریکای شمالی، ۲۰ درصد در اروپا و ۱۱ درصد در آمریکای لاتین رخ میدهد.
تاریخچه تأسیس
داستان ویرپول با شرکتی بهنام Upton Machine شروع شد. لو اوپتون در سال ۱۹۱۱ بههمراه عمویش اموری اوپتون این شرکت را راهاندازی کرد. اولین فروشگاه آنها در سنت جوزف میشیگان بود. لو اوپتون پیش از راهاندازی شرکت جدید، نمایندهی شرکت بیمه بود و در یک قرارداد حمایت بیمهای از شرکت لوازم خانگی کوچک، سرمایهی خود را از دست داد. طرف قرارداد مذکور، برای جبران خسارت اوپتون، حق استفاده از پتنت یک ماشین لباسشویی دستی را به او داد.اموری اوپتون، با استفاده از پتنت ماشین لباسشویی، یک نمونهی اولیه تولید کرد و توانست موتور الکتریکی را هم به آن اضافه کند. او و لو با جذب سرمایهی پنج هزار دلاری از شریکی دیگر، شرکت اوپتون ماشین را با هدف تولید و فروش ماشینهای لباسشویی راهاندازی کردند. اولین مشتری آنها، شرکتی بهنام Commonwealth Edison در شیکاگو بود. قرارداد فروش اول تا سه سال پابرجا بود تا اینکه شرکت مذکور، تولید ماشین لباسشویی را در کارخانههای خود شروع کرد.
از دست دادن مشتری اول برای اوپتون دردناک بود، اما شرکت توانست با تولید محصولات متفرقه همچون اسباببازی و تجهیزات گردشگری و لوازم جانبی خودرو، به حیات خود ادامه دهد. آنها در سال ۱۰۱۶ مجددا مشتری سازمانی پیدا کرده و قراردادی برای تولید دو مدل ماشین لباسشویی برای شرکت Sears, Roebuck امضا کرد. شرکت مذکور، محصولات را بهصورت فروش پستی برای مشتریان عرضه و از برند Allen برای ماشینهای لباسشویی اوپتون استفاده میکرد. فروش در سالهای جنگ جهانی اول و پس از آن با آمار خوبی ادامه یافت. ازطرفی اوپتون برای گریز از وابسته بودن به یک مشتری، ماشین لباسشویی با برند اختصاصی خود را هم در سالهای ابتدایی دههی ۱۹۲۰ به بازار عرضه کرد.
شرکت سیرز در دههی ۱۹۲۰ رشد مناسبی را تجربه کرد و به بازار خردهفروشی هم وارد شد. آنها اوپتون را بهعنوان تنها تأمینکنندهی ماشین لباسشویی انتخاب کرده بودند. اوپتون مجبور بود تا ظرفیت تولید و انبارداری خود را برای پاسخ به نیاز روزافزون سیرز افزایش دهد. البته سیرز هم در این سیر با پرداخت وام ۸۷ هزار دلاری به توسعه در اوپتون کمک کرده بود. بههمین دلیل د رسال ۱۹۲۹ با شرکت Nineteen Hunder Washer Company of Birghamton ادغام شد. شرکت جدید بهنام Nineteen Hundred Corporation به کار خود ادامه داد و حتی در دوران رکورد بزرگ ابتدای قرن بیستم هم دوام آورد. آنها حتی در دوران رکود، ظرفیتهای تولید خود را هم افزایش دادند و تجهیزات تولیدی را هم پیشرفتهتر کردند تا نیاز روبهافزایش بازار را برطرف کنند. بهعلاوه، در سال ۱۹۳۷ نیز اقدام برای عرضهی عمومی سهام در بازار بورس نیویورک و شیکاگو انجام شد.
شرکت ناینتین هاندرد در جریان جنگ جهانی دوم، قطعات اسلحه و تجهیزات مشابه را برای ارتش آمریکا تولید میکرد. آنها همچنین در دههی ۱۹۴۰ فعالیتهای تحقیق و توسعهی متعددی را متمرکز بر تولید ماشین لباسشویی با ساختار چرخشی و خودکار پیش بردند. ماشین مذکور که بهنام Jeep شناخته میشد، در سال ۱۹۴۷ و تحت برند Kenmore توسط سیرز به بازار عرضه شد. یک سال بعد، ناینتین هاندرد محصول نوآورانهی خود را با برند اختصاصی و جدید ویرپول به بازار عرضه کرد.
الیشا گری در سال ۱۹۴۹ جایگزین لو اوپتون شد و مدیریت کل شرکت را در دست گرفت. در آن سالهای پس از جنگ جهانی دوم، تقاضای بازار برای محصولات مصرفکننده بسیار افزایش یافته بود. ناینتین هاندرد برای پاسخ به همین تقاضای رو به افزایش، انواع محصولات جدید را تحت برند ویرپول به بازار عرضه کرد. ماشینهای لباسشویی سنتی و خودکار، خشککن لباس و اتو، مجموعهی محصولات خانوادهی ویرپول را شکل میداد. در سال ۱۹۵۰، نام شرکت نیز به Whirlpool Corporation تغییر کرد.
تنوع محصولات و گسترش بازارها
باوجود فروش مناسب محصولات ویرپول در میانهی دههی ۱۹۵۰، شرکت بیشازحد به محصولات مخصوص شستوشوی لباس متمرکز بود. همین مورد نقطه ضعفی بود که آنها را در مقابل رقبایی با تنوع بیشتر محصولات، تهدید میکرد. ویرپول در سال ۱۹۵۵ با شرکت Seeger Refrigerator ادغام شد و خط تولید یخچال را هم به کارخانههای خود افزود. بهعلاوه، تجهیزات تهویهی هوا و پختوپز هم در سال ۱۹۵۵ به خانوادهی محصولات ویرپول اضافه شد. خانوادههای جدید، ابتدا توسط شرکت Radio Corporation of America تولید شده و پس از شروع همکاری با ویرپول نیز با برند RCA-Whirlpool فروخته شدند. توسعهی خطوط تولید در سالهای بعد هم ادامه داشت و در سال ۱۹۵۷ و پس از ادغام با Birtman، جاروبرقی هم به دستهی محصولات برند ویرپول افزوده شد.فعالیتهای خیرخواهانه و بشردوستانهی ویرپول از سال ۱۹۵۱ جلوهی رسمی گرفت. شرکت که از سالهای ابتدایی فعالیتهایی جدی در جهت فرهنگسازی سازمانی و حمایت از نیروی انسانس برداشته بود، در میانهی قرن بیستم تصمیم گرفت تا برنامههای خود را به خارج از سازمان نیز توسعه دهد. بنیاد ویرپول در سال ۱۹۵۱ راهاندازی شد تا مشکلات بینالمللی را ازطریق فعالیتهای داوطلبانه هدف قرار دهد. یک سال بعد، برنامهی بورسیهی تحصیلی شرکت برای فرزندان کارکنان راهاندازی شد.
با افزایش تنوع محصولات ویرپول، نقش توزیعکنندهها و فروشندههای مستقل در توسعهی کسبوکار، روزبهروز بیشتر شد. آنها نقش مهمی در فعالیتهای بازاریابی و فروش برند داشتند. در سال ۱۹۵۷ زیرمجموعهای با هدف ارائهی تسهیلات مالی و اعتباری به فروشندههای مستقل راهاندازی شد تا به تثبیت موقعیت ویرپول بهعنوان پیشگام بازار لوازم خانگی کمک کند. در سال ۱۹۵۸، ویرپول برای اولینبار بازار خارج از ایالات متحده را هدف قرار داد و در تعدادی از تولیدکنندههای لوازم خانگی در برزیل، سرمایهگذاری کرد.
دههی ۱۹۶۰، با اوجگیری فرهنگ مصرفگرایی همراه بود. تقاضای بسیار زیاد ازسوی مشتریان، فشار زیادی به تولیدکنندههای لوازم خانگی وارد میکرد و آنها مجبور به ارائهی خدمات و محصولات با کیفیت هرچه بیشتر بودند. ویرپول برای پاسخ به همین نیاز، برنامههای خدماتی جدید را با محصولات بیشتر به بازار عرضه کرد. در همان زمان، افزایش رقابت باعث شده بود تا شرکتها مجبور به کاهش قیمت شوند. ویرپول برای حل مشکل جدید تصمیم گرفت تا فرایندهای تولید را هرچه بیشتر سادهسازی کند و هزینههای تولید را کاهش دهد. بهعلاوه، برند ویرپول بهقدری اعتبار پیدا کرده بود که با توافق با RCA، نام آنها را از برند محصولات خود حذف کرد.
ویرپول در سال ۱۹۶۰ دستگاه عمومی شستوشو و خشککن با عملکرد سکهای را به بازار عمومی معرفی کرد و همچنین زیرمجموعهای بهنام Commercial Laundry and Dry-Cleaning Equipment Division به راه انداخت که دستگاههای عمومی و خصوصی خشکشویی را طراحی و تولید میکرد. در همان سال، اولین همکاریهای ویرپول با ناسا شکل گرفت و برند آمریکایی، آشپزخانهی آزمایشی فضایی را برای مأموریتهای فضایی طراحی کرد که بعدا در پروژههای جمینی و آپولو و ایستگاه فضایی اسکایلب بهکار رفتند.
ویرپول در دههی ۱۹۶۰ تمرکز زیادی بر تنوع دادن به صنایع هدف داشت که نتایج مثبت و منفی همزمانی بههمراه داشت. آنها در سال ۱۹۶۴ شرکتی بهنام Heil-Quaker را خریداری کردند که حوزهی خدمات را از محصولات لوازم خانگی به تجهیزات سرمایشی و گرمایشی مرکزی توسعه میداد. البته خرید مذکور موفق نبود و چند دهه بعد در سال ۱۹۸۶ فروخته شد. از خریدهای ناموفق دیگر میتوان به Warwick Electronics اشاره کرد که آن هم یک دهه پس از خرید، فروخته شد. ویرپول در سال ۱۹۶۹ با خرید سهام در شرکت John Inglis وارد بازار کانادا شد. در سالهای بعد، سهام ویرلپول در شرکت کانادایی افزایش یافت و امروز Inglish بهعنوان بازوی عملیاتی شرکت در کانادا شناخته میشود.
در سال ۱۹۶۶، دو خرید مهم در تاریخ ویرپول رخ داد که نفوذ شرکت را به صنعت لوازم خانگی بیشتر کرد. ابتدا کارخانهی تولید یخچال Norge در فورت اسمیت آرکانزاس خریداری شد که یک میلیون فوت مربع فضای تولیدی را به کارخانههای ویرپول افزود. کارخانه در سالهای بعد بهعنوان مرکز مهمی در تولید یخچالهای ویرپول فعالیت کرد که نقش بزرگی در توسعه و مشهور شدن برند ویرپول داشتند. خرید مهم دیگر، سهام عمده در شرکت Warwick بود که از تولیدکنندهها و تأمینکنندههای اصلی تلویزیون، خصوصا برای سیرز محسوب میشد. ویرپول با خرید سهام در شرکت تولید تلویزیون، بهعنوان بازیگری مهم و قابل احترام وارد این بازار شد، اما شکست در توسعه، خروج آنها را در سال ۱۹۷۶ بههمراه داشت. از رخدادهای مهم دیگر سالهای پایانی دههی ۱۹۶۰ میتوان به راهاندازی مرکزی مهندسی و تحقیقاتی در بنتون هاربر میشیگان اشاره کرد که بزرگترین مرکز تحقیقات صنعت لوازم خانگی در آن زمان بود.
دههی ۱۹۷۰ با فشار جدیدی بر صنعت لوازم خانگی همراه بود. اگرچه مردم هنوز عادتهای مصرفگرایی داشتند، اما چالش انرژی باعث شده بود تا شرکتها مجبور به تولید محصولات با بازدهی انرژی بیشتر و بهبود بازدهی تولید شوند. کاهش فروش باعث شد تا ویرپول و بزرگترین مشتریاش، سیرز، تصمیم به ادغام انباهار بگیرند که منجر به تعدیل یکسوم از نیروی انسانی ویرپول شد. بهعلاوه، در سال ۱۹۷۴ حادثهای در کارخانهی اوانزویل ایندیانا شرکت رخ داد که وظیفهی تولید یخچال و تجهیزات تهویهای را برعهده داشت. حادثهی مذکور، فشار دوچندانی را به ویرپول وارد کرد.
ویرپول و رقبا در سال ۱۹۷۷ مجددا روند صعودی را در بازار مشاهده کردند. نسل اول مشتریانی که در سالهای پس از جنگ جهانی اول به آنها رجوع میکردند، مجددا تصمیم به خرید وسایل و تجهیزات گرفته بودند. خانوادهها لوازم خانگی خود را نو کرده و سازمانهای نظامی نیز تجهیزات جدید را درخواست میکردند. ویرپول در سال ۱۹۶۷ قراردادی را با ارتش امضا کرده بود که کانال درآمدی مناسبی را برای آنها فراهم کرد. در همان سالهایی که ویرپول مجددا به مدار رشد بازگشته بود، فروشندهها در بازار لوازم خانگی سنتی، فشار زیادی را تحمل میکردند.
جان اچ پلاتس، رئیس هیئتمدیرهی ویرپول در دههی ۱۹۷۰ بود. او که کارش را بهعنوان مسئول خط مونتاژ از سال ۱۹۴۱ در شرکت آمریکایی شروع کرده بود، در ۱۹۷۱ جایگزین گری شد. بهبود محصولات ویرپول برای استفادهی خانگی، یکی از نقاط تمرکز شرکت در دوران مدیریت پلاتس بود. آنها در سال ۱۹۷۷ نسل جدیدی از ماشینهای لباسشویی خودکار را بههمراه اجاقهای مایکروویو به بازار عرضه کردند. البته ویرپول در دههی ۱۹۵۰ به بازار اجاق مایکروویو وارد شد، اما بهخاطر تمایل پایین ازسوی بازار، بهصورت موقت فعالیتها را متوقف کرده بود.
ویرپول در سال ۱۹۷۹ همکاری ویژهای را با ادارهی تجارت فدرال آمریکا شروع کرد که هنوز هم ادامه دارد. آنها در طراحی و استانداردسازی و توسعهی لیبلهای مخصوص اداره در مصرف انرژی، همکاری دارند. ویرپول در سال ۱۹۸۰ با چالشی قانونی در ارتباط با دو نفر از کارگران خود روبهرو شد. آنها از شرکت بهخاطر دستور کار در شرایط خطرناک شکایت کردند. پس از چند سال کشمکش قانونی، بالاخره دادگاه عالی آمریکا رأی را به نفغ کارگان صادر کرد و ویرپول مجبور به پرداخت غرامت شد.
جک دی اسپارکس، در سال ۱۹۸۲ جایگزین پلاتس شد و مدیریت عامل ویرپول را برعهده گرفت. او تصمیم داشت تا حوزهی تمرکز فعالیتهای ویرپول را گسترش دهد. ویرپول در آن سالها با فشارهای جدیدی اعم از رقابت شدید در ایالات متحده، بلوغ صنعت و تولد بازیگران جدید و همچنین تغییر علایق و ذائقهی مشتریان روبهرو بود. اسپارکس برنامهای پنج ساله برای شرکت تعریف کرد تا علاوه بر افزایش بهرهوری تولید، با روندهای جدید در بازار هماهنگ شوند.
بخشی از برنامههای توسعهای ویرپول، شامل ورود به بازارهای جدید مرتبط با لوازم خانگی میشد. آنها باید محصولات مرتبط با لوازم خانگی هم تولید میکردند. در سال ۱۹۸۵، شرکت کابینتسازی Mastercraft به زیرمجموعهی ویرپول افزوده شد و یک سال بعد هم شرکتی مشابه بهنام St. Charles به خانواده پیوست. البته تلاشهای ویرپول برای ورود جدی به صنعت کابینتسازی و تجهیزات مشابه موفق نبود و آنها در سال ۱۹۸۹ مجبور به فروش زیرمجموعهها شدند.
یکی از برنامههای مهم توسعهای ویرپول در دههی ۱۹۸۰، تصمیم به خرید زیرمجموعهی KitchenAid از شرکت Hobart بود. برند مذکور، خانوادهی جدیدی از محصولات حرفهایتر و گرانقیمتتر را به ویرپول اضافه میکرد که شامل ماشینهای ظرفشویی و اجاق گاز و تعدادی محصول دیگر میشد. خرید زیرمجموعه یک سال بهطور انجامید و باوجود شکایت برخی رقبا مبنی بر نقض قانونی ضد انحصار، بالاخره قرارداد در سال ۱۹۸۶ امضا شد.
اسپارکس توجه ویژهای هم به فعالیتهای بینالمللی شرکت تحت مدیریتش داشت. او در سال ۱۹۸۴ زیرمجموعهی جدیدی را در شرکت راهاندازی کرد تا فرصتهای ورود به بازارهای بینالمللی را تحلیل کند. دو سال بعد، آنها با شرکت هلندی فیلیپس قرارداد امضا کردند تا فعالیتهای بازاریابی و فروش بینالمللی را با همکاری آنها انجام دهند. البته همکاری دو شرکت بهخاطر ناپایداری در قیمت ارز و مشکلات مالی دیگر، عمر زیادی نداشت و یک سال بعد، تعطیل شد.
دیوید آر ویتمن در سال ۱۹۸۷ جایگزین اسپارکس شد و فرایندهای توسعهی پنج سالهی ویرپول را ادامه داد. از قراردادهای مهم در آن سال میتوان به همکاری با McDonnell Douglas اشاره کرد که با هدف توسعهی تجهیزات آشپزخانهای برای ایستگاههای فضایی آمریکا شکل گرفت. بهعلاوه، در همان سال ویرپول با یک برند هندی وارد همکاری شد تا ماشینهای لباسشویی با ابعاد کوچک را برای بازار هند طراحی و تولید کند. در همان سال، بازار مکزیک هم ازطریق یک قرارداد همکاری با شرکت Vitro SA میزبان ویرپول شد. در همان سال، ویرپول سهام خود را در بازار بورس لندن عرضه کرد.
ویرپول تا سال ۱۹۸۸ با ساختار متمرکز فعالیت میکرد که فرایندهای تصمیمگیری در آن در سطوح مدیریت ارشد انجام میشد. مدیران در آن سال تصمیم گرفتند تا شرکت را به چند واحد مستقل تبدیل کنند تا بازدهی و پاسخگویی به نیازهای روزافزون بازار، با سرعت بیشتری انجام شود.
از بزرگترین تصمیمهای خرید و ادغام ویرپول در سالهای پایانی دههی ۱۹۸۰ میتوان به Roper Corporation اشاره کرد که از تولیدکنندهها و تأمینکنندههای بزرگ طرف قرارداد با سیرز بود. خرید جدید با هدف افزایش قدرت ویرپول در بازار لوازم خانگی پختوپز و همچنین اضافه کردن محصولات دیگر مانند چمنزن و تراکتور باغبانی انجام میشد. البته تلاش خرید با مخالفت رقیبی بزرگ بهنام جنرال الکتریک روبهرو شد که روپر را به نقض قوانین رقابت در بررسی فرایند فروش متهم میکرد. درگیری حقوقی تشدید شد تا اینکه دو شرکت به توافق رسیدند. جنرال الکتریک در سال ۱۹۸۹ زیرساختهای تولیدی روپر را تصاحب کرد و برند محصولات نیز به ویرپول رسید. دو رقیب همچنین توافق کردند که جنرال الکتریک تا دو سال برخی از تجهیزات برقی مورد نیاز ویرپول را تأمین کند. خرید روپر، خانوادهی محصولات ویرپول را برای همهی دستههای جامعه در ایالات متحده در دسترس قرار میداد. خانوادهی KitchenAid در دستهی گرانقیمت و حرفهای، ویرپول در دستهی میانرده و روپر در دستهی اقتصادی به فروش میرفت.
در سالهای پایانی دههی ۱۹۸۰، تلاش برای احیای موقعیت در بازار اروپا نیز با قدرت انجام میشد. ویرپول قرارداد همکاری با فیلیپس را احیا کرد و محصولاتی مناسب برای کاربران اروپایی را بهکمک آن برند به فروش میرساند. درنهایت محصولات ویرپول به مجموعهی فیلیپس اضافه شد که فروش مناسبی را هم در بازار اروپا تجربه کرد. آمار فروش ویرپول در پایان دههی ۱۹۸۰ به ۶ میلیارد دلار رسید که سهبرابر آمار فروش سال ۱۹۷۸ بود.
سالهای پایانی قرن بیستم
موفقیت ویرپول در بازار اروپا باعث شد تا برند آمریکایی هرچه بیشتر به توسعهی خدمات و محصولات در بازارهای بینالمللی تشویق شود. آنها اعتبار خوبی در صحنهی بینالمللی داشتند و بهعنوان یکی از شرکتهای فعال در صنعت لوازم خانگی با تنوع بسیار بالای محصول شناخته میشدند. ویرپول در آن سالها به گسترش هرچه بیشتر فعالیتها ادامه داد و خود را بیشازپیش بهعنوان بزرگترین تولیدکنندهی لوازم خانگی در جهان به شهرت رساند. برند آمریکایی تا سال ۱۹۹۴ در ۱۱ کشور جهان مرکز تولیدی داشت و محصولات خود را در ۱۲۰ کشور به فروش میرساند.ویرپول در سال ۱۹۹۱ سهم خود از شرکت مشترک با فیلیپس را به قیمت ۶۰۰ میلیون دلار خریداری کرد و فعالیت در بازار اروپا را بهصورت اختصاصی پیش برد. رشد بیشتر در بازارهای اروپایی با ورود به حوزههای جدید اروپای مرکزی و شرقی انجام شد. ویرپول مناطق جدید را دارای ظرفیت بالا میدانست و ابتدا با ورود به مجارستان و اسلواکی، پایههای خود را تقویت کرد. میزبانان بعدی، لهستان، جمهوری چک، رومانی، بلغارستان و روسیه بودند. در همان زمان رشد در آسیا و آمریکای لاتین هم با سرعت مناسبی پیش میرفت و برند آمریکایی در سال ۱۹۹۴، بیش از ۷۰۰ هزار محصول را در بازار آسیایی بهفروش رساند. فروش در بازار آمریکای لاتین نیز در آن سال رشدی ۴۰ درصدی را تجربه کرد.
سالهای دههی ۱۹۹۰ باوجود فروش بالای محصولات در بازارهای بینالمللی، با رکود نسبی در بازار آمریکای شمالی همراه بود. ویرپول تصمیم به تغییر ساختار در زادگاه گرفت و ۹ درصد از نیروی انسانی خود را تعدیل کرد. تعدادی از مراکز تولیدی در کانادا و ایالات متحده تعطیل شدند که بیکاری تعداد زیادی از نیروی تولیدی را بههمراه داشت.
تلاشهای ویرپول برای افزایش نفوذ در بازار آسیا در میانهی دههی ۱۹۹۰ قوت گرفت. آنها شراکتهای متعددی را در هند و چین شروع کردند و حتی زیرمجموعهای مستقل بهنام Whirlpool of India راهاندازی شد. البته باوجود تمام تلاشها، فروش در آسیا تنها ۶ درصد از درآمد سال ۱۹۹۶ را تأمین میکرد و شرکتهای زیرمجموعه در این قاره، هنوز راه زیادی تا سودآوری در پیش داشتند. در سالهای بعد، فعالیت در بازار چین هم با چالشهای زیادی روبهرو شد و ویرپول را مجبور به عقبنشینی کرد. بازار اروپا هم وضعیت مناسبی نداشت و برند آمریکایی علاوه بر رقابت شدید، با تنوع فرهنگی بسیار زیادی روبهرو بود و باید نیازهای متنوعی را پاسخ میداد. وضعیتی که کاملا برخلاف بازار یکدست ایالات متحده بود.
شرکت Maytag یکی از رقبای اصلی ویرپول در بازار لوازم خانگی بود. آنها بهخوبی ضعفهای بازار اروپا را درک کرده بودند و بهموقع از آن خارج شدند. ویرپول باوجود ماندن در بازار مذکور، مجبور به تغییر زیرساخت شده بود. آنها برای تغییرات شدید مجبور به تعدیل ۴،۷۰۰ میرو در اروپا و آسیا شدند و بسیاری از مراکز تولیدی و خدماتی خود را تعدیل کردند. بهعلاوه برند آمریکایی در همان زمان مجبور به واگذاری زیرمجموعهی خدمات مالی مصرفکنندهی خود شد.
فرایندهای اصلاحی ویرپول در بازار اروپا، در سالهای منتهی به قرن ۲۱ نتیجه داد و آنها بهنوعی در بازار قارهی سبز احیا شدند. مدیریت فعالیت در اورپا برعهدهی جف فتیگ بود که بهخاطر موفقیت در برنامههای تغییر ساختار، در سال ۱۹۹۹ بهعنوان مدیر کل و مدیر عملیات ویرپول انتخاب شد. دههی ۱۹۹۰ با رکورد فروش ۱۰/۵۱ میلیارد دلار و سود ۳۴۷ میلیون دلار به پایان رسید. بیش از ۴۰ درصد از فروش و ۳۰ درصد از سود، از بازارهای خارج از ایالات متحده تأمین میشد.
سالهای اخیر و وضعیت کنونی برند ویرپول
ویرپول در سالهای ابتدایی دههی ۲۰۰۰، به توسعهی فعالیتهای بینالمللی ادامه داد. آنها در سال ۲۰۰۰ هزینهای بالغ بر ۲۸۳ میلیون دلار را برای افزایش سهام در دو زیرمجموعهی بزرگ خود در برزیل اختصاص دادند. هدف بعدی، زیرمجموعهی مکزیکی بود که در سال ۲۰۰۲ با پرداخت ۱۵۱ میلیون دلار بهصورت کامل به تصاحب ویرپول درآمد. از خریدهای دیگر میتوان به Polar در لهستان اشاره کرد. همچنین ویرپول با یک شراکت جدید به بازار نیوزیلند هم وارد شد.از بحرانهای بزرگ ویرپول ابتدای قرن ۲۱ میتوان به حادثه آفرینی دو دسته از محصولات اشاره کرد که منجر به بازگردانی آنها به انبارهای شکت شد. در سال ۲۰۰۰ تعداد زیادی از ماشینهای ظرفشویی یکی از مدلهای خاص شرکت با حادثهی آتشسوزی روبهرو میشدند و به کارخانه فراخوانده شدند. حادثهی دیگر، مربوط به اجاقهای مایکروویو بود که در سال ۲۰۰۱، برند آمریکایی را مجبور به بازگردانی ۱/۸ میلیون دستگاه کرد.
رکود مالی بزرگ در سالهای پایانی دههی ۲۰۰۰ باعث شد تا ویرپول مجددا برنامهریزی برای تغییر ساختارهای جهانی را در دستور کار فرار دهد. بخش عمدهای از تغییر ساختار در بازار اروپا انجام شد که بازدهی بسیار پایینتری نسبت به ایالات متحده داشت. آنها در مدت دو سال مجبور به تعدیل هفت هزار نیرو شدند که کاهش ۱۰ درصدی نیروی انسانی را در ویرپول بههمراه داشت.
از خریدهای مهم ویرپول در قرن ۲۱ میتوان به رقیب قدیمی، Maytag اشاره کرد. مدیران شرکت مذکور در سال ۲۰۰۵ با پیشنهاد خرید سهام ازسوی ویرپول موافقت کردند و پس از تأیید وزارت دادگستری آمریکا در سال ۲۰۰۶، فرایند ادغام نهایی شد. برندهای متعدد محصولات Maytag پس از ادغام به خانوادهی ویرپول اضافه شدند.
ویرپول در سال ۲۰۱۱ کارخانهی تولیدی فورت اسمیث آرکانزاس خود را تعطیل کرد، اما یک سال بعد با بازآفرینی یک کارخانهی ۱۲۳ ساله در کلیولند تنسی، فعالیت تولیدی را گسترش داد. پروژهی مذکور، با هزینهی ۲۰۰ میلیون دلار انجام شد و علاوه بر ۱،۵۰۰ نیروی انسانی قبلی کارخانخه، ۱۳۰ نفر جدید را نیز استخدام کرد. در سالهای بعد، خریدهای سازمانی ادامه پیدا کردند و سهام عمدهای در Hefei Royalstar Sanyo در چین و Indesit در ایتالیا خریداری شد. در سال ۲۰۱۴، کل سهام ایندزیت توسط ویرپول خریداری شد و این شرکت از بازار بورس میلان کنار رفت. ایندزیت اکنون بهعنوان زیرمجموعهی ویرپول شناخته میشود.
همکاری ویرپول و سیرز، در سال ۲۰۱۷ و پس از ۱۰۱ سال همکاری به پایان رسید. سیرز که همیشه از مشتریان جدی ویرپول بود و محصولات آن برند را در فروشگاههای عظیم خود به فروش میرساند، نتوانست قرارداد همکاری را تمدید کند و از ویرپول جدا شد. البته لوازم خانگی با برند Kenmore که بهصورت اختصاصی برای سیرز ساخته میشدند، هنوز هم در خط تولید ویرپول قرار دارند. از جدیدترین اخبار سازمانی ویرپول میتوان به افتتاح مرکز توزیع کارخانهای جحدید در تولسا اوکلاهاما اشاره کرد.
درحالحاضر مارک بیتزر بهعنوان رئیس هیئتمدیره و مدیرعامل ویرپول فعالیت میکند. آخرین آمارها، درآمد شرکت را بیش از ۲۱ میلیارد دلار گزارش میکنند و تعداد کارمندان نیز ۹۲ هزار نفر عنوان میشود. سهام ویرپول اکنون با نماد WHR در بازار بورس نیویورک خرید و فروش میشود.