تاثیرگذاری صدای برند و فروش برند تجاری




بهترین روش تاثیرگذاری صدای برند بر مشتریان چیست؟

اغلب شرکت‌ها می‌خواهند صدای برند منحصربه‌فرد و ویژه‌ای داشته باشند، ولی فراموش می‌کنند که در این راه، گوش دادن به مشتریان، بسیار مهم‌تر از حرف زدن با آن‌ها است.


صدای برند (Brand Voice)، اصطلاحی است که برای ادبیات ارتباطی یک برند و سبک گفتمان آن به کار می‌رود. به‌عبارت‌دیگر صدای برند، بیان هدفمند و واضحی از روش‌های نوشتاری و کلامی است که یک برند برای انگیزه بخشی و تعامل با مشتریان به کار می‌برد.
امروزه همه‌ی برندهای بزرگ و مطرح تلاش می‌کنند صدای منحصربه‌فرد خود را داشته باشند، چراکه صدای برند، شخصیت شرکت را تعیین می‌کند. شرکت تصمیم می‌گیرد که می‌خواهد چه جلوه‌ای در ذهن مخاطبان خود داشته باشد. یک تصویر صمیمی و عامیانه یا استعاری و پیچیده، سنتی یا مدرن، جالب و هیجان‌انگیز یا رسمی و کلاسیک؟
اغلب مردم وقتی به عبارت «صدای برند» برمی‌خوردند، به لوگوی شرکت و لحن تبلیغات آن فکر می‌کنند. اما صدای برند نقش مهم‌تری به عهده دارد و سبک کلیه‌ی روابط کسب‌وکار را شامل می‌شود.
صدای برند شما، فرم و جوهره، سبک کاری و شخصیت شرکت شما است و همچنین، زبان و ادبیات پیام‌هایی که ارسال می‌کنید و حضور رسانه‌ای شما را تعریف می‌کند.
حالا بیایید از معنی و توصیف صدای برند بگذریم. درهرصورت همه‌ی ما می‌دانیم که یک برند خوب، از ادبیاتی عالی استفاده می‌کند. کافی است نام نایک، اپل، الد اسپایس و شینولا را به یاد بیاوریم. ولی صدای برند، فقط به این موضوع که شما چگونه در رسانه‌ها ظاهر می‌شوید بستگی ندارد.


مهم‌ترین اشتباه در توسعه‌ی صدای برند

بدترین حالتی که ممکن است اتفاق بیفتد، این است که شما خودتان را در چهارچوب یک سری عقاید محدود حبس کنید و شخصیتی برای برند خود خلق کنید که فکر می‌کنید مشتریان هدفتان را به ذوق می‌آورد.
رویکرد مؤثر هم این است که ابتدا شناخت خوبی از مشتریان و مخاطبان احتمالی به دست آوردید و بعد، زبان و ادبیات و پیامی را بیابید که آن‌ها را به شما نزدیک‌تر و ارتباط متقابلتان را تسهیل می‌کند. به آنچه خریداران ایده‌آلتان می‌گویند گوش دهید، با آن‌ها همدلی کنید و به چالش‌ها و مباحثاتشان احترام بگذارید. تمام ادراک خود را برای شنیدن خواسته‌های واقعی آن‌ها به کار بگیرید.
هیچ راه میانبری برای گذشتن از این نکته‌ی مهم وجود ندارد. بخشی از مسیر حرفه‌ای شما این است که ارتباطی واقعی با بازار برقرار کنید و به مشتریانتان خدمت کنید. برخی از مردم به‌اشتباه تصور می‌کنند که می‌توانند به‌راحتی تخصص یا محصولی را به‌صورت آنلاین به اشتراک بگذارند و با فروش آن به غریبه‌ها، درآمد بالایی به دست آورند. آن‌ها فکر می‌کنند بدون اینکه به صحبت و معاشرت با مردم نیازی باشد، می‌توانند یک کسب‌وکار پایدار به وجود آورند. واقعیت این است که هرگز چنین اتفاقی روی نمی‌دهد. هیچ‌کس بدون گفتمان و مکالمه با مردم و استفاده از بازخورد آن‌ها برای توسعه‌ی محصول (و صدای برند) فروش موفقی نخواهد داشت.
با حلقه‌های ارتباطی قبلی‌تان شروع کنید. با دوستان، خانواده و آشنایان و مخاطبان فعلیتان تماس بگیرید. کنار آن‌ها بنشینید و ایده‌های خود را به اشتراک بگذارید. به عکس‌العمل آن‌ها دقت کنید. اگر در حال حاضر چند مشتری دارید، با آن‌ها تماس بگیرید و ببینید چه احساسی نسبت به برند شما دارند.
در آینده، وقتی صدای برندتان را پیدا کردید و با استفاده از آن به جذب مشتریان پرداختید، همچنان گوش دادن را ادامه دهید. بازارها تکامل پیدا می‌کنند، کسب‌وکار شما پیشرفت می‌کند. همیشه باید بتوانید ارتباط مؤثری بین برند و مشتریانتان برقرار کنید. گوش دادن، عنصری است که در این راه یاری‌تان می‌کند.


برای انجام برندسازی شخصی موفق، باید شخصیت خود را بازاریابی کنید

وقتی صحبت از برندسازی شخصی می‌شود، بسیاری از مردم می‌پرسند چرا باید روی چیزی سرمایه‌گذاری کنند که بازده آن مشخص و قابل‌اندازه‌گیری نیست؟
واقعیت این است که راه‌هایی برای سنجش موفقیت و بازدهی برندسازی شخصی وجود دارد. همه‌ی وقتی‌که در رسانه‌های اجتماعی صرف می‌کنید، عکس‌هایی که به اشتراک می‌گذارید، توئیت‌هایی که ارسال می‌کنید و مقالاتی که می‌نویسید، سودآوری خود را به شما نشان خواهند داد. شما زمانی به این بهره‌وری پی می‌برید که دیگر مجبور نیستید برای فروش هر محصولتان، ایمیلی جداگانه به مشتریان و شرکت‌های دیگر بفرستید. برعکس، این مشتریان هستند که به شما مراجعه می‌کنند.

آنچه برای دیروز کافی بود، امروز دیگر جوابگو نیست

شما با برندسازی شخصی، به‌نوعی خودتان را (چه به‌صورت آنلاین و چه آفلاین) بازاریابی می‌کنید. چراکه امروز دیگر کافی نیست فارغ‌التحصیل یک دانشگاه یا آموزشکده باشید. متأسفانه امروزه رزومه‌ی همه‌ی مردم شبیه به هم و پر از گواهی‌ها و مدارک فارغ‌التحصیلی دانشگاهی و دوره‌های آموزشی مختلف و متعدد است. البته گاهی اوقات دوره‌های کارآموزی و کارورزی داوطلبانه نیز در این رزومه‌ها دیده می‌شود.
ولی زمانی که یک کارفرما، سابقه‌ی حرفه‌ای شما را در گوگل، لینکدین و توییتر جستجو می‌کند، به چه نتایجی می‌رسد؟ به این موضوع فکر کنید که کارفرما، پیشاپیش شما را از طریق یکی از این رسانه‌ها می‌شناسد! بله، این برند سازی شخصی است.

مثال‌های واقعی

نیکلاس کول، جوانی ۲۲ ساله بود که نویسندگی در پورتال Inc.com را شروع کرد. در آن زمان «بازاریابی افراد تأثیرگذار» یا اینفلوئنسر مارکتینگ پدیده‌ای نوظهور بود. به همین دلیل مدیر تیم او را به چالش کشید تا در همه‌ی پلتفرم‌های اجتماعی مشهور، فعالیتی تأثیرگذار داشته باشد. او به مدت ۳ ماه، روی ۳ شبکه‌ی اجتماعی متمرکز شد. اول اینستاگرام، بعد توییتر و در آخر کورا. کول هزاران فالوئر جمع کرد و دیگر همه‌ی رسانه‌های اجتماعی را مثل کف دستش می‌شناخت.
آنچه آن‌ها متوجه شدند این بود که این پلتفرم‌ها، به‌سرعت تغییر می‌کردند و مردم دنباله‌رو موج‌های زودگذر آن‌ها بودند. شبکه، فقط وسیله‌ای بود که باعث می‌شد مردم شما را بشناسند. موضوع مهم، تعداد فالوئرهای شما نبود، بلکه این بود که شما بتوانید صدای خود را از میان این جمعیت، به‌طور واضح و رسا به گوش دیگران برسانید.
کول موفق شد کارش را ادامه دهد، کتاب بنویسد و آژانس بازاریابی و تبلیغات خودش را تأسیس کند. درنهایت او به یکی از بازاریابان دیجیتال معروف تبدیل شد که حتی نشریه‌ی فوربز نیز به دنبال استخدام او بود.
می‌توانیم بگوییم که کول، کمی خوش‌شانس بوده. آیا افراد دیگری نیز موفق شده‌اند چنین مسیری را طی کنند؟
شرکت Inc.com تصمیم گرفت این موضوع را بیشتر مورد تست قرار دهد. بنابراین چند عکاس مستقل را استخدام کرد تا روی این پروژه کار کنند. بعد از مدتی، یکی از آن‌ها کاملاً کنار کشید و شرکت کنجکاو شد که علت این امر را دریابد.
الکس تان، جوانی ۲۰ ساله بود که واقعاً تجربه‌ی زیادی در این حرفه نداشت. ولی شور و شوق و انرژی زیادش بود که نظر رئیس پروژه را به خود جلب کرده بود. وقتی از او پرسیدند که آیا دانشکده را تمام کرده، پاسخ داد که درس را رها کرده تا به اشتیاقات خود مشغول شود. دانشگاه، چیزی را که او واقعاً به دنبالش بود، آموزشنمی‌داد. شرکت تصمیم گرفت همان فرایندی را که کول انجام داده بود، به الکس نیز محول کند. نتیجه‌ی کار، مثبت بود.
الکس تان یاد گرفت بنویسد، عکس بگیرد و محتوایی بسیار باکیفیت خلق کند. او به‌جایی رسید که برخی از مشهورترین آژانس‌های بازاریابی دیجیتال جهان به او زنگ می‌زدند و از او درخواست همکاری می‌کردند. کار او قابل‌توجه بود، زیرا او ساعت‌های زیادی روی آثارش وقت گذاشته بود و در تمام رسانه‌های اجتماعی مشهور فعالیت مؤثری داشت.
ولی این استعداد او نبود که آژانس‌های بزرگ را جذب می‌کرد، بلکه شخصیتی بود که در آثارش نشان می‌داد. مردم حس می‌کردند الکس را می‌شناسند. او با برندسازی شخصی، توانسته بود اعتماد فالوئرهای خود را به دست آورد. برند شخصی او بود که برای دیگران جذابیت داشت.
الکس به‌عنوان تولیدکننده‌ی محتوا در یک شرکت بازاریابی لس‌آنجلس استخدام شد. او حالا شبکه‌ی پادکست خودش را میزبانی می‌کند و در اوقات فراغت، همچنان به‌عنوان یک شخصیت تأثیرگذار شبکه‌های اجتماعی، فعالیت دارد.
نکته‌ی مهم دیگر این است که در حال حاضر، روش‌های دیگری هم برای برندینگ شخصی وجود دارد. اگر وقت و انرژی کافی را به این هدف اختصاص دهید، برندینگ شخصی می‌تواند حرفه‌ی شما را به‌طور کامل (و در جهت مثبت) متحول کند.
09128307939 09177755652 09391931323


مطالب مشابه


فروش برند

فروش برند مواد غذایی یاسنیکا
برند آماده فروش گلدن جوی
برند پینادو | فروش برند آماده مواد غذایی
فروش برند مواد غذایی (تاپ نیک)
فروش برند | برند آرایشی و بهداشتی
فروش برند آرایشی و بهداشتی (اردسی)
فروش برند آرایشی و بهداشتی ( زيورگل )
فروش برند نهال دانه | برند خرما و خشکبار
فروش برند آماده تاپ فارم
فروش برند تابازار
2018-2020 © تمامی حقوق این وب‌سایت برای میهن برند محفوظ است.
انصراف
جهت دریافت برند های آماده