فروش برند آماده/استارتاپ چیست؟ راهنمای اساسی برای راهاندازی استارت آپ
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند مقالات / فروش برند آماده مقاله
- بـازدید : 206
- نظـرات : 0
- نـویسنده : javad
مراحل اولیه استارتاپ چیست؟
به طور معمول، مراحل اولیه استارتاپ با محصول یا خدمات است که فعلاً به بازار عرضه نشده زیرا هنوز در مرحله آزمایش است. همچنین ممکن است این تجارت نتواند از تعداد معدود کارمندان خود بهره ببرد زیرا آنها هنوز در حال جمعآوری کمکهای مالی هستند (که ممکن است شامل گرفتن وجوه شخصی، شبکههای شخصی و حرفهای/یا شتابدهنده باشد).مهم نیست که کسب و کار شما در مراحل اولیه باشد یا در روند رشد، به احتمال زیاد میتوانید مشخص کنید که کدام یک از شش نوع استارتاپی را که تحت آن قرار گرفته است، هستید سپس میتوانید استراتژی خود را برای راه اندازی کسب و کار موفقیتآمیز شروع کنید.
انواع استارتآپها
- استارتاپ مشاغل کوچک و متوسط
- استارتاپ اجتماعی
- استارتاپ مشاغل بزرگ
- استارتاپ مقیاسپذیر
- استارتاپ مناسب/قابل خرید
- استارتاپ سبک زندگی
- استارتآپهای مشاغل کوچک و متوسط آنهایی هستند که قصد افزایش بیش از ۲۰۰۰ کارمند را ندارند.
- استارتآپهای اجتماعی برای ایجاد تفاوت در یک جامعه تلاش میکنند و به نوعی به یک هدف اجتماعی یا تلاش بشردوستانه کمک میکنند.
- استارتآپهای مشاغل بزرگ شامل شرکتهایی است که به معنای نوآوری و ایجاد موجهای قابل توجهی در صنعت خود هستند.
- استارتآپهای مقیاسپذیر مشاغلی هستند که با گذشت زمان برای مقیاس بسیار زیاد شکل میگیرند.
- استارتآپهای قابل قبول و قابل خرید شامل مشاغلی هستند که با هدف خرید در برخی از نقاط ایجاد میشوند.
- استارتآپهای سبک زندگی با هدف تمرکز بر رفتارها و فعالیتها «سبک زندگی» ایجاد میشود که بنیانگذاران و مخاطبان هدفشان نسبت به آنها شور و اشتیاق دارند.
شیوه کار استارتآپهای ناب بر اساس پیشرفت، آن هم با استفاده از به حداقل رساندن نیاز به سرمایه و کاهش خطرات احتمالی استوار است. چنین سازوکاری باعث صرفهجویی در زمان و منابع میشود. زمان و منابع از مهمترین سرمایههای موجود در تجارت هستند.
۹۰ درصد از استارتآپها صرفنظر از اینکه تا چه اندازه چالاک باشند شکست میخورند. این حجم بسیار زیاد است. حجم زیادی از این استارتآپها بر اثر سوءمدیریت و گردش سرمایه با شکست مواجه میشوند.
ازآنجاکه نمیخواهیم شما نیز شکست بخورید، تمام اصول اولیه راه اندازی استارت اپ را ذکر میکنیم تا خلاقیت بیشتر و پیشرفت سریعتری داشته باشید.
نحوه راهاندازی یک استارت اپ موفق
راهاندازی استارت آپ روند مشخصی ندارد. درواقع چارچوب مشخصی برای این کار وجود ندارد. در این تجارت برخی از اقدامات شرایط را برای گامهای آتی مهیا میسازد. استارت آپ از بخشهای متغیر و مستقلی تشکیل شدهاست. بخشهایی که در ادامه به آن اشاره میشود فرمانهای مجازی هستند که چرخهای مشخصی را در استارت آپ به جلو میرانند.کسبوکار خود را راهاندازی کنید
۲٫ انجام تحقیقات بازار برای محصول یا خدمات
فرض کنیم یک تجارت را در اختیار دارید. در قدم بعد شما به ایدهای برای محصول نیاز خواهید داشت. فرض کنیم ایده فوقالعادهای نیز در سر میپرورانید؛ برای مثال، ممکن است در فکر توزیع اشتراک جعبههایی برای حیوانات خانگی، قرصهای تمیزکننده دندان یا اشتراکگذاری فضایی برای تعمیر اتومبیل باشید. مهم نیست ایده شما چیست، چیزی که اهمیت دارد این است که ایدهای داشته باشید.برای ایده خود اسم بگذارید و بدانید که ایده شما چه مشکلاتی را حل میکند. مسلماً بسیار هیجانزده هستید. مشتریان شما نیز باید به همین اندازه برای استفاده از محصول شما هیجانزده باشند. آنها باید بهقدری مشتاق استفاده از محصول شما باشند که بهای استفاده از آن را با اشتیاق بپردازند.
میتوانید از طریق صحبت با مشتریان بالقوه خود، نیازهای آنها را بپرسید تا انتظارات آنها را از یک محصول بهخوبی درک کنید. درنتیجه از تولید محصولی که مورد توجه مشتریان قرار نمیگیرد، اجتناب خواهید کرد. از این ایده باید برای شناسایی رقبا نیز استفاده کنید.
چگونه میتوانید همین کار را انجام دهید؟ با انجام تحقیقات بازار.
زمانی که از راهاندازی استارت اپ صحبت به میان میآید، انجام تحقیقات گسترده در بازار بسیار ضروری است. این موضوع به چند دلیل بسیار مهم است.
- انجام تحقیقات در بازار شما را با جامعه مشتریان هدف آشنا میکند و باعث میشود از نزدیک این افراد را بشناسید. از این گذشته، میتوانید با استفاده از اطلاعات جمعآوریشده محصول و خدمات خود را با اعمال تدابیری برای حل مشکلاتی ارتقا ببخشید که مشتریان با آن روبهرو هستند.
- با انجام تحقیقات در بازار رقبای خود را بهخوبی میشناسید و میتوانید محصول و خدمات آنها را نیز بررسی کنید. سیستم قیمت گذاری رقبا، شعارهای تبلیغاتی و جایگاه فروش آنها میتواند شما را در بهینهسازی تجارتتان یاری کند.
- تحقیق در بازار به شما کمک میکند تا شعار و برند مناسبی را برای دستیابی به جایگاهی منحصربهفرد در نظر بگیرید. این تحقیقات اطلاعات لازم را برای دستیابی به استراتژی ورود به بازار در اختیار شما قرار میدهد. این استراتژی میتواند نحوه ارائه خدمات و محصولات شما در بازارهای مدنظر را بهخوبی مشخص کند.
- تحقیق برای ارائه محصول در بازار باعث میشود تمام جوانب کار شفاف و با مفاهیم اثباتشده در بازار هماهنگ باشد.
۳٫ تأمین منابع مالی
بیشتر استارتاپها سرمایه موردنیاز را از سرمایهگذاران، خانواده و دوستان بهدست آوردهاند. زمانی که صاحب یک تجارت هزینههای کارش را از طریق این روشها پرداخت کند، از منابع موجود درست استفاده کرده است.تأمین هزینه از طریق منابع موجود میتواند بسیار طاقتفرسا باشد. تأمین سرمایه از منابع خارجی کار استارتآپها را سادهتر نمیکند؛ چراکه ۷۵ درصد از استارتآپهایی که از سرمایهگذار بهره بردهاند نیز طعم شکست را چشیدهاند. البته این بدان معنا نیست که نباید از سرمایهگذاران کمک بگیرید.
درواقع اگر درست عمل کنید، همکاری با نوآوران و سرمایهگذاران میتواند علاوه بر سرمایه، منافع دیگری نیز برای تجارت شما داشته باشد. برقراری ارتباط سازنده با سرمایهگذاران میتواند روابط شما را افزایش دهد و نکاتی را در اختیار شما قرار دهد که چراغ راه شما باشد.
راههای اندکی برای تأمین سرمایه استارت آپ وجود دارد و این راهها برای تمام استارتآپها کارایی ندارد. به مطالعه این رهنما ادامه دهید تا راهکار مناسب خود را بیابید.
شتاب دهنده
شتابدهندگان (Incubators)، استارتآپها را برای افزایش سرعت پیشرفت یاری خواهند کرد. بهنظر شما چطور این کار را میکنند؟ از طریق حمایتکردن. حمایت میتواند در زمینه مدیریت، آموزش، فضای اداری، سرمایهگذاری، الگوپذیری و ارتباطات شبکهای انجام شود.سازمانهای مختلفی میتوانند پشتیبانی مالی شتابدهندگان را بر عهده بگیرند. این سازمانها عبارتاند از: سرمایهگذارهای خطرپذیری که بهدنبال سود هستند، سازمانهای غیرانتفاعی، مؤسسات آموزشی، انجمنها و سازمانهای فعال در زمینه ارتقای تجارتها.
شتابدهندگان را میتوان بر اساس صنعت، جایگاه تجاری و موقعیت طبقهبندی کرد. برخی از آنها ممکن است با تجارتهای وابسته به تجارت یا با استارتآپهایی همکاری کنند که در حوزه کشاورزی فعال هستند.
شتابدهندگان نمیتوانند با تمام استارتآپها در موضوعات متفاوت همکاری داشته باشند. تناسب شتابدهندگان و استارتآپها به نیازهای فیزیکی، موقعیت اجتماعی، اندازه، موقعیت مکانی و میزان سهامی که در اختیار شتابدهنده گذاشته میشود، بستگی خواهد داشت. صرفنظر از همه این موارد، استارتآپهای جدید میتوانند بهخوبی از شتابدهندگان بهره ببرند.
سرمایهگذار
سرمایهگذار ((Venture capital (VC) سهام یا پولی را در اختیار استارتآپهایی میگذارند که آینده روشنی پیش رو دارند. سرمایه مورد نیاز استارتآپها از طریق سرمایهگذاران فراهم میشود که پیشگامان سرمایهگذاری در این شرکتها هستند.سرمایهگذار در قالب سناریوی سود متقابل به فعالیت خود ادامه میدهد. این سرمایهگذاران پول را در اختیار استارت آپ قرار میدهند و در مقابل سهامی را بهدست میآورند.
بدین ترتیب این سرمایهگذاران جایگاه ویژهای سر میز مذاکرات و تصمیمگیریهای استارت آپ خواهند داشت. برخی از استارتآپها از شنیدن نظرات بیشتر استقبال میکنند، درحالیکه برخی دیگر چنین اتفاقی را نمیپسندند. ابزارهایی مانند استفاده از سرمایهگذار به شما کمک میکند تقسیم سهام را زیر نظر داشته باشید و میزان مالکیت خود را بهدرستی بشناسید.
سرمایهگذاران فرشتههای سرمایهگذاری را با خود به همراه خواهند آورد. این سرمایهگذاران نیکاندیش که کارآفرین نیز هستند، ارزش بسیار زیادی دارند. این افراد بهدنبال سرمایهگذاری در استارتآپهایی هستند که در زمینه مشابهی با تجارت شخصی آنها فعالیت داشته باشند. این افراد غالباً با سرمایهگذاران و گروههای سرمایهگذاری دیگر نیز مشارکت میکنند.
تأمین مالی جمعی
تأمین مالی جمعی (Crowdfunding) بهمعنی گردآوری سرمایه از مشتریان و هواداران بالقوه تجارت شما است. از این طریق شما میتوانید بدون واگذاری مالکیت تجارت خود، سرمایه مورد نیاز را بهدست آورید. در این روش دیگر خبری از نصایح گرانقدر و آموزشهای شتابدهندگان و سرمایهگذاران نخواهد بود.تأمین مالی جمعی گذشته از گردآوری سرمایه، مزایای دیگری نیز دارد. این کار موجب میشود محصول شما به افراد بیشتری معرفی شود. از این گذشته بازار برای ورود برند شما آماده خواهد شد. درنتیجه اعتبار محصول یا خدمات شما نزد مشتریان جدید افزایش خواهد یافت. میتوانید با مراجعه به سایتهای فعال در زمینه تأمین مالی جمعی از این خدمات بهرهمند شوید.
۴٫ ایجاد جامعه مشتریان هدف
استارتآپها به دو دلیل پیشرفت بسیار سریعی دارند؛ نخست اینکه مشتریان درستی را هدف قرار میدهند و دوم اینکه مدام در حال افزایش جامعه مشتریان خود هستند.آنها چطور این کار را انجام میدهند؟ این تجارتها روند رشد را هک میکنند. اصطلاح هک رشد برای اشاره به استفاده از خلاقیت، ابتکار، استراتژیهای مقرونبهصرفه برای رشد تصاعدی کاربران به کار برده میشود.
شاید شنیدن هک روند رشد در وهله اول باعث تعجب و وحشت شما شود؛ اما اگر در طول سالهای فعالیت، از یک استراتژی تجاری مانند ارسال جمعی ایمیل، طراحی سایت یا شبکههای اجتماعی بهره برده باشید، بدون اینکه خودتان بدانید، مرتکب هک رشد شدهاید.
راه اندازی استارت اپ از طریق رشد طبیعی نیز به جایگاه مدنظر خود دست مییابند. رشد طبیعی میتواند بهواسطه ابتکارات داخلی در استارتآپها محقق شود و نه از طرق کسب سرمایه خارجی. در اینجا میتوانیم از بازاریابی محتوا، بازاریابی رسانههای اجتماعی، سئو، روابط عمومی، تبلیغات و بازاریابی ایمیلی بهعنوان نمونههایی از این استارتآپها نام ببریم.
چالشهای متداول برای استارت آپ
با توجه به درصد بالای شکست استارت آپ میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که راه اندازی کسب و کار کار چندان سادهای نیست. خوشبختانه تمام هزاران فردی که قبل از شما وارد این عرصه شدهاند، یک یا دو درس ارزشمند را در خصوص چالشهای متداول در استارتآپها آموختهاند. این افراد بهخوبی راه کنارآمدن با این چالشها را نیز آموختهاند. در ادامه فهرستی از این چالشها را ذکر میکنیم.۱٫ مدیریت محصول
زمانی که در حال طراحی و فروش محصول خود هستید، بهتر است به حرفهای مشتریان توجه کنید و کیفیت محصول را افزایش دهید. آیا به نقطه توقف نیز اندیشیدهاید؟ کمتر کارآفرینی به این موضوع فکر میکند. به همین دلیل محصولات این افراد در آینده روند خوبی نخواهد داشت.«لغزش محصول در آینده» به روند بدون توقف و افراطی گسترش محصول اطلاق میشود. این روند ممکن است شامل افزایش افراطی گزینههای بیشتر به محصول نیز شود. درست است که پیشرفت بسیار خوب است، اما پیشرفتی که هرگز توقف نداشته باشد میتواند منابع را هدر دهد و درنهایت به استارت آپ صدمه بزند.
اینطور به ماجرا نگاه کنید: اگر میخواهید وزن خود را کاهش دهید، آنقدر این کار را نمیکنید تا جان خود را از دست بدهید. درست است؟ اگر بیشازاندازه تلاش کنید، به فراموشی سپرده خواهید شد. شما در نقطهای از مسیر کاهش وزن به این نتیجه میرسید که دیگر مسئله کاهش وزن نیست، بلکه حالا نوبت به حفظ وزن و ایجاد تعادل رسیده است.
همین اصل برای محصول یا خدمات شما نیز صدق میکند. این ایده که به دنبال ارائه محصول فوقالعاده هستید بسیار ارزشمند است، اما در مسیر اعمال تغییرات، جایی باید دست نگه دارید و جایگاه خود را بهعنوان پرفروشترین محصول حفظ کنید و ثابت نگه دارید. سپس میتوانید منابع خود را برای اهداف یا محصول جدیدی به کار بگیرید.
۲٫ مدیریت پول
حالا نوبت قاتل خاموش استارتآپها یعنی مدیریت پول و گردش نقدینگی است. بسیاری از استارتآپها به دلیل ناتوانی برای تأمین نقدینگی، صرف نقدینگی در موارد نابجا، مدیریت اشتباه پول و یا تمام این موارد، با شکست مواجه شدهاند. ازآنجاییکه این مشکلات با توجه به هزینهها و نوع استارت آپ متفاوت است، نمیتوانیم تمام راهنماییهای لازم برای رفع این مشکلات را در اختیار شما قرار دهیم اما میتوانیم ابزارهای مناسبی برای مدیریت بهتر پول را در اختیار شما بگذاریم.- با استفاده از فرمول درآمد عملیاتی میتوانید سودآوری استارت آپ خود را بسنجید. سودآوری یکی از مهمترین ویژگیهای موفقیت تجارت و نشاندهنده میزان موفقیتهای آتی است.
- میزان هزینههای صرفشده در استارت آپ ، سرعت صرف پول پیش از رسیدن به سود را نشان میدهد. محاسبه درست میزان هزینههای انجامشده میتواند میزان رشد، برنامههای آتی و موفقیتهای آینده را بهدرستی به تصویر بکشد.
- میزان نرخ بدهی به سرمایه، میزان دقیق افزایش سرمایه در تجارت را نشان میدهد. این اعداد و ارقام به کسانی که به شما پول قرض داده یا در تجارت شما سرمایهگذاری کردهاند نشان میدهد که در تجارت شما ثبات مالی به چه نحوی است و چه خطراتی وجود دارد.
- محاسبه سرمایه در گردش نشان میدهد نقدینگی شما برای پرداخت بدهیها در بازه نزدیک چقدر است. این اعداد و ارقام سلامت مالی تجارت شما را در شرایط فعلی نشان میدهد.
- گردش نقدینگی میزان پولی را مشخص میکند که به تجارت وارد یا از تجارت خارج میشود. این محاسبات محل تأمین پول و موارد صرف هزینه را بهوضوح مشخص میکند.
۳٫ مدیریت رشد
اگر از شما بخواهیم فهرستی از مؤسسات استارتآپهای موفق را نام ببرید، حاضرم شرط ببندم نام استیو جابز، بیل گیتس، جف بزوس در فهرست شما خواهد بود. در دنیای استارتآپها مقایسه کار سادهای است.علاوهبراین، زمانی که کارآمدی یک روش برای دیگران را میشنویم، تغییر شیوههای تصمیمگیری و حل مسئله نیز کار سادهای خواهد بود؛ اما زمانی که کورکورانه از استارتآپهای دیگر پیروی میکنیم، آمار شکستهای بیشمار را از یاد میبریم و شانس آموختن از این شکستها را نیز از خود میگیریم.
این مسئله با نام تعصب بقا یا تعصب نجاتیافتن شناخته شده است و بسیاری از استارتآپها با این چالش روبهرو بودهاند. در مسیر رشد استارت آپ خود باید از موفقیتها و شکستهای تجارتهای دیگر نیز استفاده کنید. با وجود تمام جذابیتی که داستان موفقیت استیو جابز و بیل گیتس دارد، نباید این نکته را فراموش کنید که این افراد تنها بخشی از صاحبان تجارتی هستند که پیش از شما دست بهکار شدهاند.
برای دوری از تعصب بقا و ارتقای استارت آپ خود بر اساس قوانين شخصی خودتان، سعی کنید چشمبند تجاری خود را بر چشم داشته باشید. تمرکزتان را روی آنچه پیش روی شما است معطوف و سعی کنید خود را با استارتآپها و مؤسسات دیگر مقایسه نکنید.
زمانی که با سؤالی مواجه شدید، برای یافتن پاسخ به سراغ افراد موفق و شکستخورده بروید و پاسخ را از هر دوی آنها جویا شوید. هر دوی این پاسخها نکاتی برای آموختن به شما خواهد داشت.
استارت آپ سریع رشد میکند. ازاینرو مدیریت این تجارت میتواند دشوار باشد. روند پیشرفت تجارت خود را با متعادلسازی اعمال و تمرکز روی تجارت زیر نظر داشته باشید.