فروش برند،ساختن یک برند شخصی قدرتمند
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند مقالات / فروش برند آماده مقاله
- بـازدید : 230
- نظـرات : 0
- نـویسنده : javad
مهارت ساختن برند شخصی قدرتمند
یکی از شغلهایی که به لطف اینترنت و شبکههای اجتماعی در دنیای امروز خلقشده، سلبریتی بودن است. سلبریتی به کسی میگویند که مشهور است. این شهرت درآمد فراوانی با خود برای این افراد میآورد. برای اینکه ما فردی شناختهشده یا شاید مشهور شویم، راههای متعددی وجود دارند. یکی از این راهها که برخی به سراغ آن میروند، این است که مثلا بازیگر یا فوتبالیست شوند یا شغلی داشته باشند که لاجرم همواره در یک رسانه تصویری و در انظار عمومی قرار بگیرید.اما این همه قضیه نیست. برای اینکه کسی یک سلبریتی شود، حتما لازم نیست صاحب هنر، مهارت یا استعداد خاصی باشد. افرادی در دنیای امروز وجود دارند که بسیار مشهور هستند؛ اما هر وقت من به آنها فکر میکنم این سوال در ذهنم ایجاد میشود که چه شد که فلانی مشهور شد؟ نه هنری دارد و نه کاری از دستش برمیآید.
۱- هویت خود را مشخص کنید
برای داشتن یک برند شخصی خوب پیش از همه باید بدانید یا تعیین کنید که چه کسی میخواهید باشید؛ مثلا باید تعیین کنید که صدای چه گروهی از افراد خواهید بود، چه سبکی خواهید داشت و چه چیزهایی برایتان اهمیت خواهند داشت. مهمتر از همه باید تعیین کنید مخاطبین هدف شما چه کسانی هستند.این کار ضروری است. اگر نتوانید این گام را بردارید و تعیین کنید که میخواهید چه کسی باشید، شما نخواهید توانست هیچ گام دیگری بردارید. به این فکر کنید که دوست دارید دیگران چگونه و برای چه چیزی شما را به یاد بیاورند.
۲- حضور خود در شبکههای اجتماعی را متناسب به هویت برند خود تنظیم کنید
باید هر چیز نامربوط به هویتی را که میخواهید، پاک کنید. مثلا اگر میخواهید در اینستاگرام فعال باشید، هر عکسی مربوط به غذاها و وعدههایی را که میخورید باید پاک کنید. از همه مهمتر باید توصیفی را که از خود زیر نام شما میآید، بازنگری کنید.هر چیزی از عکس پروفایل تا عکسهای کاور و تمامی پستها و عکسهایی که منتشر میکنید باید بازتابی از هویتی باشند که میخواهید داشته باشید. نباید از آن منحرف شوید. البته چنین حرفی بدین معنی نیست که یک تصویر غیرواقعی از خود ارائه دهید؛ بلکه بدین معنی است که فقط واقعیتهایی را نمایش دهید که تناسبی با هویت موردنظر شما داشته باشند.
۳- یک وبسایت شخصی لازم دارید
وبسایت شرکت شما کافی نیست. داشتن یک وبسایت شخصی با اینکه کار میبرد، اما ضروری است. لزوم داشتن وبسایت شخصی به چند دلیل است.اولین دلیل این است که شما یک محل اصلی لازم دارید تا افراد بتوانند در مورد شما چیزهایی یاد بگیرند.
دلیل دوم این است که وبسایت شخصی یک منبع اطلاعاتی موثق خصوصا برای خبرگزاریها است. چنین منبع اطلاعات موثقی برای کارآفرینان، سلبریتیها و حتی اهالی سیاست برای اینکه درباره خود، ایدهها، اهداف و طرحهایشان بنویسند، ضروری است.
دلیل سوم این است که برای داشتن یک برند شخصی قوی همچنین لازم است هنگامیکه کسی نامتان را در موتورهای جستجو تایپ میکند، وبسایت شما اولین نتیجه باشد.
هرچه اطلاعات آنلاین بیشتری از شما در شبکههای اجتماعی، وبسایت شخصی، مطالب اینترنتی و مقالههای خبری وجود داشته باشد، شانس اینکه وبسایت شما اولین نتیجه جستجوی نامتان در گوگل باشد، بیشتر است.
۴- سهمی در رسانه داشته باشید
حال زمانی است که سطح خود را بالاتر ببرید. شما یک هویت برای برند خود و همچنین حضور قدرتمندی در شبکههای اجتماعی و دنیای اینترنت دارید. گام بعدی این است که با حضور در رسانهها تخصص خود را بهعنوان یک رهبر فکری نمایش دهید.این حرف کمی به نظر بزرگ و ترسناک میآید اما کار سادهای است. ممکن نیست یکشبه در یک برنامه مشهور تلویزیونی دعوت شوید؛ اما میتوانید بهعنوان نویسنده مهمان در وبسایتهای مختلف مطلب منتشر کنید؛ اما چه وبسایتهایی؟
شما باید ببینید که مخاطبین هدف شما کجاها را میخوانند؛ مثلا اگر میخواهید در مورد مدیریت، اقتصاد، تجارت یا کسبوکار بنویسید، آکادمی تجارتنیوز میتواند گزینه خوبی برای شما باشد.
۵- توجه رسانههای را جلب کنید
حال زمان آن است که سنگ بزرگ را بردارید. شما و نام شما یک برند است. حضور آنلاین دارید. بهعنوان فردی که در اینترنت فعال است، شما دائما تخصص و دانش خود را با مخاطبین خود به اشتراک میگذارید. گام بعدی این است که کاری کنید، مطبوعات در مورد شما حرف بزنند.انتشار دانش و تخصص خود بهعنوان یک نویسنده خوب است؛ اما اینکه کاری کنید دیگر خبرنگاران در مورد شما بنویسند از آنهم بهتر است.
این نقطه اوج برندینگ یک سلبریتی است. مهم نیست که با شما درباره شرکت یا محصولتان مصاحبه میکنند یا از شما درباره موضوعی بهعنوان کارشناس سوال میپرسند، حضور درجاهایی مثل تلویزیون همان چیزی است که برند شما را بسیار توسعه میدهد. اما سوال اینجاست، چگونه باید این کار را بکنید؟
الف- یک داستان بسازید
شما به یک قصه نیاز دارید. مطبوعات تا زمانی که چیزی از شما ندانند، چیزی دربارهتان نمینویسند. شما باید چیزی به آنها بدهید که ارزش نوشتن داشته باشد. به یاد داشته باشید، اینکه چه چیزی ارزش نوشتن دارد، کاملا بستگی به مخاطبین و خروجی مطبوعات و همچنین حوزه فعالیت شما دارد.قرار هم نیست که برای مطرحشدن در رسانه حتما جایزه نوبل ببرید، هرچند چنین چیزی قطعا برند شما را بسیار معتبر خواهد کرد.
اگر شما در حوزه فناوری کار میکنید، احتمالا دیدگاههای ارزشمندی درباره خطرات امنیتی یا دزدی اطلاعات یا سیستمهای پرداخت دارید. دیدگاههای که شاید برای رسانهها جذاب باشند.
یا شاید شما یک داستان خاص در مورد خود، آغاز کسبوکار خود یا سختیهای مسیرتان دارید. آدمها دوست دارند قصههای موفقیت را بشنوند و مطبوعات میخواهند آنها را منتشر کنند.
از آنسو ممکن است شما قصههای عبرتی برای دیگران داشته باشید تا آنها دچار اشتباهات شما نشوند. چنین داستانهایی هم مفید هستند. کلید کار این است که شما یک قصه درباره خود داشته باشید که ارزش مطبوعاتی داشته باشد. چنین قصهای از گام بعدی میآید.
ب- یک هدف انتخاب کنید
باید رسانهها و مطبوعات درست را انتخاب کنید. شما یک داستان دارید. این داستان ممکن است در مورد زندگی، کسبوکار یا محصول شما باشد. حال شما باید رسانه درست را انتخاب کنید.بهتر است فهرستی از ۱۰ رسانهای که به قصه شما مربوط هستند، بسازید. سپس خبرنگاران گوناگونی را که کارشان بیشترین ارتباط را به قصه شما دارد، از این رسانهها بیابید. شما این کار را میتوانید با خواندن مطالب این رسانهها انجام دهید.
یعنی بهتر است مقالههای مشابه به داستان خود را بیابید، بخوانید و ببینید نویسنده یا خبرنگار آنها چه کسانی هستند. حال شما رسانههای هدف خود را یافتهاید و میتوانید به دنبال اطلاعات تماس این خبرنگاران درجایی مثل لینکدین باشید.
ج- وقت بازی است
زمان بازی رسیده است. نوشتن یک ایمیل یا یک پیام درست ترکیبی از علم و هنر است. پیام یا ایمیل شما نباید خیلی طولانی باشد ولی باید اطلاعات کافی به خبرنگاران هدف شما ارائه دهد تا آنها بتوانند درباره انتشار داستان شما تصمیم بگیرند. معمولا یک یا دو پاراگراف کافی است.بهتر است ایمیل یا پیام خود را دوستانه آغاز کنید. اولین پاراگرافتان باید گیرا باشد تا مخاطب را درگیر کند. به یاد داشته باشید قرار است ارزشی به خواننده منتقل کنید نه اینکه از خود تعریف کنید.داستان شما باید پنج مشخصه داشته باشد. اینکه درباره کیست، چیست، چه زمانی است، کجاست و چرا اتفاق افتاده است.