در این زمان چه کاری بهتر از رنگ کردن آیفون!
هر تغییری در محصول های شرکت اپل هر چه که باشد سروصدا ایجاد می کند. حال فکر کنید پرچم دار گوشی های اپل اگر رنگ تغییر داده، دیگر چه می شود؟! پس از مدتی از رونمایی پرچم دار ایفون یعنی iPhone 7 و iPhone 7 plus می گذشت و همه فکر می کنند اپل همه خلاقیت هایش را در این گوشی خود خرج نکرده است. نوآوری های اپل در ایفون ۷ و آیفون پلاس محدود بوده اند، گویی اپل این بار خِسَت به خرج داده و برای محصول خود نوآوری چندانی تزریق نکرده است، صفحه نمایش با رزولوشن بیشتر، دوربین دوگانه و حتی مقدار حافظه‌ی رم بیشتر و البته شارژدهی باتری بسیار خوبی که ایفون ۷ و ایفون پلاس در کنار حذف ناگهانی جک ۳٫۵ میلی متری صدا کسی را آنچنان که باید و شاید سورپرایز نکرد، با اینکه این محصول فروش بالایی را تجربه کرد اما کمتر کارشناسی این میزان فروش را به خاطر محصول می داند و همه اذعان دارند که افتضاح گلکسی نوت ۷ این فرصت را به اپل و محصول پرچمدارش داد تا یک شکست بد را تجربه نکنند.

با همه آن چیزی که گفته شد همگان اذعان داشتند پرونده ایفون ۷ و پلاس اش بسته شده، مخصوصا که اپل قصد دارد تا در پاییز امسال، از دو گوشی به طور همزمان رونمایی کند. ایفون ۸ با کلی تغییرات متنوع که طبق اخبار درز کرده از شرکت و همچنین مصاحبه تیم کوک مدیر عامل اپل به عنوان پرشی به سوی آینده از آن تعبیر می شود و علاوه بر آن ایفون ۷ اس که به نوعی جمع بندی نسل های گذشته ایفون است.
اما تقریبا دو ماه پیش سایت اپل دست به یک بروزرسانی زد. ایفون ۷ و ایفون پلاس ۷ به ناگاه به رنگ قرمز در آمد! همه متعجب از این اتفاق، اپل از رنگ قرمز قبلا در سایر محصولات خود استفاده کرده ولی این رنگ قرمز روی ایفونی که کمتر از شش ماه از رونمایی اش نمی گذشت آنهم به یک باره یک اتفاق بود گویی ایفون ۷ بار دیگر متولد شده است. در خواست خرید نیم میلیونی در مدت زمان کمتر از یک ماه برای تغییر تنها در رنگ بی سابقه بوده است! ساده انگارانه است که هدف گرفتن خانم ها با رنگ قرمز را تنها دلیل تیم کوک بدانیم. من تحلیل کوتاهی با فکر کوچک خودم از این موضوع دارم که دو علت را برای شما عرض می کنم.
تحلیل اولیه :

مسئولیت اجتماعی دوستی به بار می آورد.

تیم کوک مدیر عامل اپل دلیل این رنگ ایفون را در امتداد Red Programme بر می شمارد، برنامه ای که به حمایت از جامعه جهانی مبارزه با HIV (RED ( می پردازد. همانطور که می دانید رنگ هویت بصری این سازمان قرمز است. تیم کوک به نمایندگی از شرکت اش به رسانه ها توضیح دیگری در باب این همکاری می دهد: میزانی از فروش این محصول به این سازمان کمک می شود. چنین همکاری هایی در جهان معمول است، در حسن نیت شرکت بزرگی چون اپل نمی توان شک کرد.
تحلیل دوم:

آیا همه چیز به خاطر ایدز بود؟

در اینکه اپل شرکتی است که تا کنون فعالیت های بشر دوستانه زیادی را به ثمر رسانده و سامان داده شکی نیست. اما معرفی یک محصول به تنهایی یک فعالیت در راستای مسئولیت اجتماعی نیست و نمی توان بعد اقتصادی آن را نادیده گرفت. مخصوصا اینکه آقای تیم کوک خوش ذات اپل می توانست این برنامه همکاری را در زمان دیگری نیز ادامه بدهد، و یا اصلا چرا در معرفی سالانه محصولش این کار را نکرد تا توجهات بیشتری برای این بنیاد جهانی جلب نکند. بیاید کمی بیشتر در مورد مفهوم سرمایه بدانیم.

مفهوم مسئولیت اجتماعی و پیوند آن با سرمایه

بوردیو متفکر و جامعه شناس بزرگ معتقد بود که سرمایه های امروزی چند دسته هستند سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سرمایه مالی و …، همچنین او معتقد بود که این سرمایه ها قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را دارند اما برای تبدیل آنها نباید دست به رفتاری عجیب و غریب زد. منظور بوردیو این است که اگر یک فرد بازاری می خواهد از سرمایه رای آوری برای شورای شهر استفاده کند نباید به یک باره شروع به توزیع سرمایه بکند و تغییر نگرش بدهد. مسئولیت پذیری نسبت به اجتماع باید در او فقط حس شود تا تزریق سرمایه اش در بزنگاه انتخابات رفتاری فریبنده نباشد.
طبق همین نگرش بوردیو چند سالی هست که مفهوم مسئولیت اجتماعی در بازار کسب و کار رایج شده است. مسئولیت اجتماعی به صورت ابتدایی اینطور تعریف شده
هر کار مفیدی که یک شرکت می تواند برای جامعه انجام بدهد.
 اما در واقع مسئولیت اجتماعی چیزی جز یک مفصل برای تبدیل آرام و نرم سرمایه اجتماعی به سرمایه اقتصادی نیست.
اپل می خواهد محبوب باشد، می خواهد آدم خوبٍ دنیای سرمایه داری جلوه کند، چه چیزی جز متوسل شدن به یک نهاد غیرانتفاعی مهم است، پس برای فروش بیشتر به سراغ یک بیماری خوش رنگ و لعاب می رود ( قبلا رفته است) و دستان پر از پولش را به سمت این نهاد بار دیگر دراز می کند و برخلاف رویه رنگ بندی محصولات پرچمدارش و مسائل برندینگ به یکباره دست به ارائه رنگ قرمز برای محصول ایفون اش می زند. هیچ سازمان غیر انتفاعی در این وانفسا چنین پیشنهادی را رد نمی کند. اما سوالی که پیش می آید این است چرا این همکاری اکنون شکل گرفته ؟ بیاید کمی تاریخ را مرور کنیم، خوشبختانه نباید زیاد به عقب بر گردیم تاریخچه ایفون ۷ و ایفون ۷ پلاس بسیار کوتاه است.

ایفون ۷ و ایفون ۷ پلاس در سپتامبر یعنی در ماه شهریور سال نود و پنج رونمایی شد و بعد از مدت کوتاهی عرضه آن به بازار شروع شد. رقیب آن یعنی سامسونگ گلکسی نوت ۷ در اسفند رونمایی شد و تقریبا در ابتدای خرداد بود که شایعات انفجارر آن بسیار همگانی شد و سبب جمع آوری نسخه های این پرچمدار از سامسونگ شد. خب همه چیز برای فرمان روایی اپل محیا بود ولی موجودی سرمایه اپل و میزان سهمی که برای تولید ایفون پلاس ۷ و ایفون ۷ محدود بود، چه کسی فکر می کرد سامسونگ چنین افتضاحی را به بار می آورد. از طرف دیگر یک مهمان ناخوانده به نام پیکسل گوگل با قیمت ۶۵۰ دلاری خود همه را برای سرازیر شدن به سمت ایفون و سیستم عامل محبوبش IOS مردد نگه می داشت.
همانطور که گفته شد ایفون ۷ در پاییز عرضه شد، سامسونگ نیز در اسفند ماه یا اوایل فروردین می خواست افتضاح خود را با عرضه گلکسی اس ۸ جمع کند، گوگل نیز بازار اندروید را همچنان از دست های اپل دور نگه می داشت، اپل بعد از همه این کامل بودن و سعی در به کنار زدن رقیب دیرینه می دید که دارد بهترین فرصت را از دست می دهد، پس چه کاری بهتر از رنگ کردن آیفون! کاری که هزینه چندانی برایش ندارد و بازار را همچنان متمایل به سمت خود نگه می دارد تا همه چیز آماده پرش با ایفون ۸ باشد. با این کار میان بازار را از دست نمی دهد تقاضاهایی که از سامسونگ بریده اند را می قاپد، تقاضاهایی که هر آن ممکن است گرفتار پیکسل گوگل شوند.

رنگ در برابر رنگ

این رنگ کردن هیچ تغییر قمیتی نداشته است و همچنان بازار را در قبضه ایفون نگه می دارد. مخصوصا اینکه تا سامسونگ بخواهد خود را آماده رویداد سالانه بکند قسمت عمده ای از بازار را از دست داده است. از طرف دیگر ایفون قرمز رنگ می توانند بهانه مجددی برای همکاری های تجاری با برند های با هویت بصری قرمز چون وودافون، کوکا کولا و … باشد، موردی که در چند سال اخیر آنچنان به آن پرداخته نشده است.
نکته دوم و مهم اینکه ساسونگ پس از شکست تجاری بزرگ خود با تمام توان رنگ خاص نوت جدید خود را پرچمدار بعدی خود داد، یعنی رنگ آبی! رنگی که تا به حال نبوده و کسی پیش از این چنین چشم نوازی را ندیده و نیز تمام شلف های های فروش موبایل دنیا را زا رنگی که اعصاب مشتری را در گیر می کرد پر کرده بود. آن روز درست و دقیقا همان روزی بود که اپل باید اعصاب بینایی مشتریان سامسونگ و پیکسل را درگیر می کرد و جلوی رشد فروش آنها را با دلار هایی که به جیب اپل وارد می شد می گرفت تیم آقای کوک دقیقا موفق شد! آنها با یک بازاریابی عصبی قوی و درست در زمان مناسب و برگ برنده ای که مدت هاست در جیب خود کنار گذاشته بودند به همراه کمک گرفتن از سرمایه های اجتماعی بازی را برنده شدند.
پایان اینکه…
رنگ کردن ایفون ۷ پلاس و ایفون ۷ یکی از ابتکارات تیم کوک بود، تیم کوک که نتوانست انقلابی به جز حذف جک سه و نیم میلی متری در ایفون ۷ و ایفون ۷پلاس بدهد، با اینکار حیاتی دوباره به این گوشی داد. علاوه بر این بار دیگر بر مسئولیت اجتماعی اش تاکید کرد و خود را بیش از پیش متعهد نسبت به مسائل اجتماعی افراد نشان داد، در کنار این موارد متقاضیان زخم خورده سامسونگ را که فشار روانی زیادی را نسبت به داشتن محصولی از سامسونگ را تحمل می کردند را به سمت خود متمایل کرد، و بار دیگر چنین فریاد می زند، من اپلم، من هر چه نباشم منفجر نمی شوم و تن نازی اگر لازم باشد اینجا بیشتر از سامسونگ پیدا می شود! بله دیجیتال برندینگ در حال تغییر است. و اگر یک آیفون قرمز هم برای من بخرید بد نیست  .