روش هایی برای پیشرفت برندهای فروشگاه اینترنتی
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند مقالات / فروش برند آماده مقاله
- بـازدید : 243
- نظـرات : 0
- نـویسنده : javad
امروزه بیش از پیش شاهد ظهور فروشگاههای اینترنتی گسترده و کوچک هستیم. فروشگاههایی که میخواهند از فروشگاههای معتبر فعلی بزرگتر شوند و یا حداقل در حیطه کاری خود به عنوان بزرگترین نامبرده شوند. اما این مسئله غیرقابل انکار است که بخش زیادی از آنها در طی سال اول فعالیت خود دچار بحران میشوند و فروشگاه را تعطیل میکنند.
گرچه نمیشود به آن خُرده گرفت! اگر بخواهیم به آمارهای رسمی اکتفا کنیم؛ بیش از ۹۰٪ استارتاپها در سال اول خود شکست میخورند و تنها ۱۰٪ آنها باقی میمانند. به جرات میتوان گفت که بخش زیادی از این ۱۰٪ فروشگاههای اینترنتی هستند.
فروشگاههایی که گاهی با یک تفکر سنتی راهاندزی میشوند و آنقدری در گوشه وب مینشینند تا مشتری به سراغ آنها بیاید و در نهایت تعطیل میشوند. اگر مسائل زیرساختی و فنی را کنار بگذاریم؛ ضعف استراتژیهای بازاریابی این کسبوکارها خودنمایی میکند. گاهی آنقدر بیگدار به آب میزنند که سرمایهشان به باد میرود و دیگر جانی برای فعالیت در بازار برایشان باقی نمیماند.
اگر نگاهی به بازار رقابتی این بین بیاندازیم میبینیم که کسبوکارها موفق نهتنها استراتژی درستی برای ورود به بازار داشتهاند، بلکه تاکتیکهایی که استفاده کردهاند هم همپای استراتژیشان قوی بوده است. گرچه هر کدام از تاکتیکهایی که تا ادامه این نوشته آنها را میخوانید نیازمند استراتژی اختصاصی هستند اما در تصویر بزرگتر؛ یک استراتژی بازاریابی کلی میتواند آنها را به سمت و سوی موفقیت هدایت کند.
بهینهسازی سایت برای موتورهای جستوجو
اگر بخواهم بزرگتر ببینم؛ موتورهای جستوجو قلبهای تپنده وب هستند. قلبهایی که میتوانند باعث شوند یک کسبوکار در دسترس مشتریانش قرار بگیرد و در هر لحظه و هر کجا آنها را به سمت خدمات و محصولات مد نظرش بکشاند. اما چقدر فروشگاههای اینترنتی اصطلاحا بهینه هستند و در نتایج مربوط به کسبوکارشان حضور دارند؟میتوان گفت که اتخاذ استراتژی صحیح برای جذب کاربران از موتورهای جستوجو در فروشگاههای اینترنتی اهمیت بسیار ویژهای دارد و از حق نگذریم؛ بخش زیادی از کاربرانی که از این طریق وارد میشوند به دنبال محصولات شما هستند و نرخ تبدیل آنها به مشتری از هر کانال بازاریابی دیگری بالاتر است.
اما فراموش نکنیم که سئو پروسهای طولانی است و یکشبه فروش شما را افزایش نمیدهد. اما سرمایهگذاری و بهبود آن را باید در روزهای اول فروشگاه اینترنتیتان آغاز کنید تا در پایان سال نتایج قابل قبولی دریافت کنید. گرچه سطح رقابت فروشگاههای اینترنتی در حیطههای مختلف با هم متفاوت است و شاید بتوانید در یک حیطه خاصتر، در بازه کوتاهتری نتیجه بگیرید. ضمنا بهینهسازی برای موتورهای جستوجو نباید تنها استراتژی بازاریابی و تبلیغاتی شما باشد. بهتر است همه تخممرغها را در یک سبد قرار ندهید و چند کانال بازاریابی را به صورت موازی پیش ببرید. تغییرات الگوریتم رتبهبندی موتورهای جستوجو ممکن است تعداد کاربرانی که از این طریق به شما مراجعه میکنند را بهشدت تحت تاثیر قرار دهد.
تبلیغات در موتورهای جستوجو
حتما بارها و بارها در نتایج جستوجو دیدهاید که تبلیغاتی که کاملا به جستوجوی شما نزدیک است نمایش داده میشود. شاید راهکار مکمل سئو، تبلیغات کلیکی در گوگل باشد. سئو فرایند بسیار طولانیای است و در سال اول فعالیت فروشگاه اینترنتیتان شما را به جایی نمیرساند. اما میتوان با تبلیغات در همان نتایج جستوجو و پرداخت به ازای هر کاربر، جای خالی ترافیک باکیفیت جستوجو را پر کرد. گرچه نمیتوان تبلیغات در نتایج جستوجو را به عنوان یک استراتژی اصلی در نظر گرفت؛ اما میتوان از آن در برهههای مختلف برای آزمون و خطا استفاده کرد. گرچه وبسایتهای بزرگی همچون فیسبوک و مایکروسافت از این شیوه برای جذب ترافیک بیشتری استفاده میکنند اما باید در نظر گرفت که بودجه در سال اول راهاندازی یک فروشگاه اینترنتی بیش از هرچیزی محدود است و باید با تفکر بازاریابی پارتیزانی، بهترین و کم هزینهترین کانالها را انتخاب کرد.تبلیغات کلیکی بنری
سالهاست که فروشگاههای اینترنتی در بدو ورودشان به بازار به سراغ بهرهگیری از تبلیغات بنری و پرداخت به ازای کلیک میروند. اکثر آنها از این که چرا این روش آنقدری که باید سودآور نبودهاست شاکی هستند. درست است که دنیای وب بسیار با دنیایی که در آن زندگی میکنیم تفاوت دارد؛ اما میشود تبلیغات کلیکی را با بیلبوردهای سطح شهر مقایسه کرد. گاهی نمایش یک تبلیغ یا یک بیلبورد در گوشهای از شهر صرفا معرف آن برند به شماست. آنها نمیخواهند همانجا به شما محصولی را بفروشند. صرفا میخواهند بدانید که ما این محصول را ارائه میکنیم. تبلیغات بنری کلیکی هم بسیار قریب به این موضوع است.باید دید که هدفتان از اتخاذ این تکنیک بازاریابی دقیقا چیست. اگر میخواهید برندسازی کنید باید بودجه زیادی برای آن در نظر بگیرید و کمپینهای متعددی در طی سال اجرا کنید. بهطوریکه تبلیغات شما در دید مشتریان هدفتان قرار بگیرد. اما چقدر شده است که یک تبلیغ را بارها و بارها تکرار کنید؟ بارها دیدهام که فروشگاههای اینترنتی پس از نتیجه نگرفتن از یک شیوه تبلیغات در بازه زمانی کوتاهی دست از آن میکشند و دیگر به سراغش نمیروند.
در سال ۱۸۸۵، Thomas smith نوشت که یک تبلیغ وقتی میتواند بفروشد که ۲۰ بار توسط یک مخاطب هدف دیده شود. گرچه ۲۰ بار، رقم بسیار زیادی است؛ اما مخاطب هدف شما ۱۰ بار تبلیغ یک محصول شما را دیده است؟
تبلیغات را به چشم یک محرک برای خرید ببینید. مخاطب هدف شما در لحظه به محصول شما نیاز ندارد. بلکه باید آن نیاز را ایجاد کنید، به او یادآوری کنید، ارزش افزودههایتان را به او نشان دهید و در نهایت بفروشید.
من منکر تبلیغات بنری کلیکی نیستم اما میگویم که باید دید چه استراتژیای برای اجرای آن در پیش گرفتهاید. آیا تبلیغات شما در مکانهای هدفمندی نمایش داده میشود؟ ایده تبلیغاتیتان آنقدری خوب است که توجه کاربران را جلب کند؟ چه معیار دیگری برای سنجش کیفی و کمی آن به جز تعداد کلیک و تعداد فروش در نظر گرفتهاید؟
بازاریابی در شبکههای اجتماعی
از نظر عده کثیری بازاریابی در شبکههای اجتماعی کاری بسیار ساده است و نیازمند تخصص خاصی نیست. همین طرز تفکر باعث میشود که بخش زیادی از فروشگاهها نتوانند محصولات خود را بفروشند. همهچیز در شبکههای اجتماعی بر پایه ارتباطات بنا شده است و اگر نتوانید به درستی ارتباط بگیرید کاری را پیش نمیبرید.جذب مخاطبین هدف و برقراری ارتباط با آنه مطمئنا کار سادهای نیست. نیازمند بهرهگیری از یک استراتژی صحیح برای تولید محتوا، برای تبلیغات برای آن محتوا و رساندن آن به سمع مخاطبین هدف و یک استراتژی صحیح برای پاسخ به سوالات مشتریان است. ممکن است بگویید که برخی از کسبوکارها بدون این که حتی به این مسئله فکر کنند هم موفق شدهاند؛ اما در نظر بگیرید که یک فروشگاه اینترنتی که هدفش ورود و جذب حداکثری مشتری است نمیتواند وقت و انرژیاش را در راهی هدر دهد که در نهایت آوردهای برای او نداشته باشد.
باید برای هر کدام از این بخشها استراتژیای تهیه کنید و هرروز آن را بهبود ببخشید. ممکن است تحقیقات پیش از ورود شما با آن چیزی که در واقعیت میبینید تفاوت داشته باشد. شبکههای اجتماعی، رسانه نیستند. بلکه یک شبکه برای ارتباط شما با دهها هزار کاربر است. باید با آنها ارتباط بگیرید؛ نه این که صرفا چیزی را به گوش آنها برسانید.