پرداختن به سرگرمی و لذت بردن از اوقات فراغت، کار خوب و مناسبی است؛ اما کل وقت‌تان را با یک سری کارهای نامربوط هدر دادن و اسم‌اش را کار کردن گذاشتن، مسئله‌ی دیگری است. وبلاگ‌نویسی، وب‌گردی و غیره…؛ از وقت تلف کردن در مسائلی که هیچ اهمیتی ندارند دست بردارید و به کارهای مهم تمرکز کنید.

سرویس سبک زندگی فردا: تعریف رفتار سمی چیست؟ این رفتارها چه لطمه ای به شما وارد می کنند و چرا باید ترک شوند؟ تصمیم گرفته‌ام مطلب جدیدی بنویسم. البته اشتباه نکنید، در این مطلب نمی‌خواهم منشور یا قطعنامه یا چیزی شبیه این‌ها از خودم صادر کنم. فقط قصد دارم شما را با ۱۰ رفتار سمی آشنا کنم که بهتر است همین امروز آن‌ها را ترک کنید. در ادامه این مطلب را به نقل از بازده بخوانید.
از شما می‌خواهم چند لحظه بایستید و به همه‌ی پول و زمانی فکر کنید که صرف چیزهایی کردید که مطلقا و ابدا هیچ نفعی برای‌تان نداشتند.
اگر با خودتان صادق باشید، حتما خودتان هم از این‌که چه‌قدر برای لذت‌های آنی و لحظه‌ای وقت صرف کرده‌اید، تعجب می‌کنید؛ و این کارها جز این‌که از انجام کارهای واقعا مهم منحرف‌‌تان کردند‌، هیچ نتیجه‌ی واقعی برای‌تان نداشتند؛ منظورم از کارهای واقعا مهم، پیشرفت در حرفه‌تان، توسعه‌ی کسب‌وکارتان و لذت بردن از زندگی در کنار خانواده و دوستان‌تان است.
چرا آن رفتارها را رفتار سمی می‌گوییم؟ زیرا، اگر زندگی‌تان را در عیش و نوش و وقت‌گذرانی سپری کنید، روزی بیدار می‌شوید و می‌فهمید به دلیل انتخاب‌های نامناسب‌تان به هیچ جایی نرسیدید؛ و از من به شما نصیحت: این حقیقت فوق‌العاده تلخ است.
نهایتِ کاری که باید انجام دهید این است: دست از تخریب خود بردارید. همین؛ از این راحت‌تر هم می‌شود؟ اگر دقیقا نمی‌دانید منظورم از یک رفتار سمی چیست، در ادامه به ۱۰ نمونه از آنها اشاره می‌کنم:
۱. همه کاره و هیچ کاره هستید
 
هر کسی این روزها برای خودش هزاران کار کوچک و بزرگ دارد. هر کسی که از جایی یک یا دو مطلب می‌آموزد برای خودش یک کارآفرین، سرمایه‌گذار و متخصص می‌شود. هر کسی مدیرعامل جایی می‌شود و انواع و اقسام مسئولیت‌ها را به عهده می‌گیرد. علایق‌تان را کشف کنید –آن‌چه در آن توانایی دارید – و همه‌ی تمرکزتان را به کار بگیرید که فقط در آن چیزِ خاص پیشرفت کنید و به کارهای دیگر کاری نداشته باشید. تا وقتی آن چیز را پیدا نکردید دست از کار نکشید.

۲. همیشه محتاج الهام گرفتن هستید

 
از کتاب‌ها، مطالب اینترنتی یا نقل‌قول‌ها نمی‌توانید الهام بگیرد؛ الهامات فقط از درون خودتان سرچشمه می‌گیرند. اگر از کارتان هیچ الهام و انگیزه‌ای نمی‌گیرید، حتما مسیر شغلی نادرستی را در پیش گرفته‌اید.
۳. با ناامیدی به دنبال توجه هستید و نام این کار را برندسازی شخصی می‌گذارید
 
این‌که دن شوبل نام کتاب برندسازی شخصی‌اش را من.نسخه‌ی دوم گذاشت، دلیل بسیار جالبی دارد. زیرا تمام کتاب در مورد همین عنوان بود. من، من، من. حقیقت این است که اغلب کارهایی که به صورت برخط انجام می‌دهیم در خدمت یک هدف هستند: جلب توجه و احساسِ مهم بودن. متاسفانه این ویژگی به صورت قابل ملاحظه‌ای مخرب است.
۴. خود را محق می‌دانید
 
وقتی اعتقاد دارید شایسته‌ی چیزهایی هستید که هرگز کاری در موردشان انجام نداده‌اید یا به داشته‌های دیگران حسادت می‌کنید، این یعنی که خودتان را برای همه چیز محقّ می‌دانید. همین‌طور به این معنی است که نفس‌تان با واقعیت هماهنگیِ درستی ندارد. هم‌چنین می‌توان نام‌اش را تفکر جادویی یا پوچ هم گذاشت. این تفکر یا رفتار سمی و بچگانه است. بزرگ شوید و با جهان واقعی رو به رو شوید.
۵. یک قل دو قل بازی می‌کنید و اسم‌اش را کار کردن می‌گذارید
 
پرداختن به سرگرمی و لذت بردن از اوقات فراغت، کار خوب و مناسبی است؛ اما کل وقت‌تان را با یک سری کارهای نامربوط هدر دادن و اسم‌اش را کار کردن گذاشتن، مسئله‌ی دیگری است. وبلاگ‌نویسی، وب‌گردی و غیره…؛ از وقت تلف کردن در مسائلی که هیچ اهمیتی ندارند دست بردارید و به کارهای مهم تمرکز کنید. و دیگر یک قل دو قل بازی نکنید و به کارتان برسید.
 

۶. هر چه می‌بینید می‌خرید

 
امروزه همه‌ی افراد مجذوب ابزارهای فناوری، نرم‌افزارها، وسایل و تمرین‌های سلامتی و تناسب اندام و بهره‌وری شده‌اند. خب، که چه؟ هر قدر زمان و پول بیش‌تری صرفِ خرید و جمع‌آوری این قبیل چیزها بکنید، روزبه‌روز بیش‌تر تحت کنترل‌شان در می‌آیید و از طرف دیگر، پول و زمان کم‌تری برای مسائل مهم‌تر برای‌تان می‌ماند. اگر از این مسئله آگاه نباشید، قطعا دچار مشکل می‌شوید.
۷. همیشه دنبال مُدها و کارهای عجیب و غریب هستید
 
می‌خواهید اسم‌اش را هوش هیجانی بگذارید، یا عادات هفت‌گانه، تمرین‌های ورزشیِ ۴ ساعت در هفته، رژیم جادویی و مکمل‌ها یا برنامه‌های مسخره‌ی صبح‌گاهی، رمزهای موفقیت یا هر چیز دیگری؛ اگر هر کسی بخواهد برای پول‌تان کیسه بدوزد و شما را دنبال خودش بکشاند، بهترین چیزی که نصیب‌تان می‌شود این است: هیچ.
۸. اهداف و انگیزه‌های بی‌ارزشی دارید
 
اگر واقعا می‌خواهید متفاوت باشید، دنبال مسائل مورد علاقه‌تان بروید و برای این‌که در آن مسائل به شخصیت بزرگی تبدیل شوید، سخت تلاش کنید. اگر به موفقیت برسید، آن‌گاه می‌توانید پول خوبی به‌دست آورید و با استفاده از آن به همه‌ی اهداف و انگیزه‌های‌تان برسید. تا وقتی این کارها را نکرده‌اید، فایده‌ای برای هیچ کسی ندارید، حتی برای خودتان.
۹. با تقلب می‌خواهید به همه چیز برسید
 
کلیدِ موفقیت در کسب‌وکار، ایجاد روابط قوی و به‌دست آوردن شهرت و اعتبار است؛ کلیدِ به‌دست آوردن اعتبار هم، پایبندی به تعهدات و تحقق اهداف‌تان است. برند شما حاصل فعالیت‌های‌ شما است. اگر کسب‌وکاری را اداره می‌کنید، پس باید بدانید این محصول‌تان است که برندتان را می‌سازد. در دنیای کسب‌وکار تقلب کردن بدترین کاری است که می‌توانید انجام دهید.