مدیریت برند
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند مقالات
- بـازدید : 359
- نظـرات : 0
- نـویسنده : admin2
مدیریت برند
مدیریت برند کاربرد تکنیک های بازاریابی برای یک محصول ویژه ، خطوط تولید یا برند می باشد و افزایش ارزش قابل درک محصولات برای مشتریان را می طلبد. بازاریابان یک برند را به عنوان یک تعهد ضمنی می بینند که باید سطحی از کیفیتی را که مردم از یک برند انتظار دارند در خرید های حال و آینده آنان در مقابل محصولات مشابه تامین نماید. در این راستا فعالیت های بازاریابی تعاملی منجر به انتقال تعهدی می شود که شامل تعاملات و تجربیات بین شرکت ، ارائه کننده خدمات و مشتریان می باشد.طبق نظر آلن میشل ، مدیریت برند ، باور ها و ارتباطات شفاف ، هدفمند و پایداری است که شرکت ها بر اساس آن ها برای مشتریان هدف خود ارزش آفرینی می کنند و به نوعی برند خود را مدیریت می کنند.
کاپفرر مدیریت برند را در داشتن راهبرد برای برند خلاصه می کند. برای مدیریت کردن یک برند ، داشتن راهبرد یک ضرورت محسوب می شود. راهبرد برند، عنصری ضروری و نیروی محرکه ای تعیین کننده برای برنامه های بازاریابی شرکت ها محسوب می شوند.
ارزش برند شرکت های اینترنتی
از نظر تاریخی ، از عمر ارزش برند به عنوان یکی از ابزار های مهم بازاریابی حدود 120 سال می گذارد. مفهوم ارزش برند به طور گسترده ای مورد مطالعه پژوهشگران قرار گرفته است و اشاره به این مفهوم دارد که ارزش برند ، ارزش ویژه ای است که به یک محصول یا خدمت از طریق نامش داده می شود. با وجود اهمیت این مفهوم به ندرت برای ارزیابی شرکت های اینترنتی استفاده شده است.
برندسازی چیست؟
برندینگ یا برندسازی ، فِعلی است که در نتیجه آن سطح احساسی و عاطفی مرتبط با یک محصول یا خدمت (شرکت ) افزوده می شود، بدین وسیله ارزش آن برای مشتریان و سایر ذی نفعان افزایش می یابد. این محققین ارزش یک برند را به طور معناداری مرتبط ب دلبستگی احساسی ذی نفعان ( مشتریان) نسبت به برند می دانند و بر اهمیت ایجاد چنین ارتباطی تاکید ویژه دارند. بسیاری از تحقیقات اخیر بازاریابی مصرف کننده ، به نتایج ثابتی در مورد اصول برندسازی احساسی رسیده اند.
مراحل چرخه برندسازی
مراحل چرخه برندسازی عبارتند از:
1-تعیین محصول:شما میتوانید برای محصولات، خدمات، سازمانها، ملت ها یا افراد سرشناس برند بسازید.
2–جایگاه:هر برندی باید جایگاه خاص، معنادار و در دسترسی را در بازار و در ذهن مشتری به خود اختصاص دهد.
3-وعده:وعده هایی که به مشتریان میدهید و به آنها عمل میکنید، ستون فقرات برند و اساس اعتبار شماست.
4-ارائه:این که چگونه برند خود را ارائه میکنید، میتواند اعتماد و علاقه مشتریان به محصولات شما را زیاد یا کم کند. با یک نام و لوگوی مناسب شروع کنید، سپس با ارتباطات بازاریابی برند خود را مشهورتر کنید، پیام های جذاب ارسال کنید، مخاطبات خود را مشارکت دهید و ارتباطات دو طرفه برند و تعامل های لازم با مشتریان آنلاین را گسترش دهید.
5-پایداری و پیوستگی:بسیاری از برندها در این مرحله حرفی برای گفتن ندارند. بعد از مشهور شدن برندها، بسیاری از مواقع پس از این که برند ایجاد شد، صاحبان برند بدون تدبیر لازم، برند را عوض میکنند یا حتی شخصیت و وعده های برند را تغییر میدهند. درست زمانی که استمرار و ثبات در ارائه وعده ها برای جلب اعتماد و شفافیت اهمیت بالایی دارد، برندهایی که نمیتوانند ثبات رویه داشته باشند، قادر به ادامه رقابت نخواهند بود.
6-تجزیه و تحلیل ادراک:برند آن چیزی است که در ذهن مشتری وجود دارد؛ برند در ذهن مشتری متولد میشود و رشد میکند؛ برند مجموعهای از باورهاست که مشتری نسبت به محصولات و وعده ها دارد. برندهای بزرگ همیشه برداشت مشتریان از برند را بررسی میکنند تا ببینند آیا با خواسته های صاحبان برند تطابق دارد و با نیاز و خواسته های مشتریان هماهنگ است یا خیر.
بر اساس یافته های تجزیه و تحلیل ادراک مشتریان از برند، صاحبان برند چرخه برندسازی را از نوع آغاز میکنند و دیگر مراحل را مورد اصلاح و بازنگری قرار میدهند.
کل سازمان را درگیر برندسازی کنید
فرقی نمیکند اعضای گروه چند نفر باشند، همه افراد باید در ایجاد و نگهداری برند مشارکت کنند. نقش افراد زیر بسیار مهم است:
1-رهبران سازمان:
از مدیران و افرادی که در بالاترین قسمت چارت سازمانی قرار دارند، کمک بخواهید. برندهای بزرگ بازتاب چشمانداز، مأموریت و ارزش های اصلی هستند که رهبران آنها را تعیین کردهاند؛ بنابراین رهبران باید برندسازی را هدایت کنند.
2-تیم بازاریابی:
این گروه مسئولیت روزانه بهبود، نگهداری، حمایت و رفع مشکلات برند را بر عهده دارد. یک نفر از اعضای این تیم را مدیر برند بنامید، مدیر اجرایی ارشدی را انتخاب کنید که اختیارات لازم را برای نظارت بر برندتان، یعنی آنچه زمانی ارزشمندترین دارایی سازمان شما میشود، داشته باشد.
3-تیم قهرمانان برند:
اگر مشتری نتواند وعده های شما را از پاسخ به یک سؤال ساده گرفته تا خدمات پس از فروش یک محصول یا کالا بپذیرد، قوت برندتان رو به ضعف میگذارد. به همین خاطر برندهای بزرگ برای کسب توجه و حمایت اعضای تیم، از درون سازمان شروع میکنند. همچنین برای تضمین تجربه بدون نقص برند، برندهای بزرگ جلسات مستمر توجیه و آموزش برند را ترتیب میدهند.
هزینه برندسازی چقدر است؟
مقدار بودجه لازم برای برندسازی به این بستگی دارد که آیا برندی میسازید که تنها به رقابت در یک منطقه جغرافیایی کوچک میپردازد یا برندی که میخواهید رقبای بزرگ بازارهای جهانی را شکست دهد. بهعلاوه، مقدار بودجه لازم با توجه به این که آیا میتوانید از طریق ارتباطات دیجیتال و شبکه های اجتماعی به بازار خود دست یابید یا لازم است روی کانال های بازاریابی و رسانه های سنتی سرمایهگذاری کنید، تغییر میکند.
هنگامی که هزینه های کسبوکارتان را محاسبه میکنید، مراقب باشید وسوسه نشوید و با این استدلال که خودتان میتوانید برخی امور را بدون هزینه انجام دهید، آنها را از فهرست هزینه ها حذف نکنید. هر چند به ظاهر صرفه جویی شده است، اما سود ناشی از حضور آغازین قوی، رقابتی و حرفهای را از دست دادهاید.
اگر قصد دارید برندی بسازید که رشد، نفوذ یا حتی فروخته شدن در آینده را داشته باشد، برای یک شروع خوب سرمایه لازم را صرف کنید. به مرور متوجه میشوید، هزینه های شروع قوی در مقابل ارزشی که دریافت کردهاید، ناچیز است.