زمانی که برنامه بازاریابی شما با اهداف برندتان متناسب باشد، کسب و کارتان در مقابل مشکلات می تواند ایستادگی کند. تقریبا تمام کارآفرینان اهدافی دارند؛ ولی چگونگی تعریف شما و راههایی که برای رسیدن به آنها مشخص میکنید، تفاوت بینموفقیت و شکست است.
حدود ۸۵ درصد کسب و کارهای آمریکا از یک مدل محتوای بازاریابی دیجیتال استفاده می کنند. بازاریابی و برندینگ دو المان متفاوت کسب و کار شماست؛ ولی آنها در کنار هم تصویر کاملی از شما در قالب یک کسب و کار ارائه میدهند. مطمئن شوید بازاریابی و برندینگ شما با هم متناسب باشد؛ برای این منظور راه های زیر میتواند به شما کمک کند:
قدم اول: اهداف برندینگ خودتان را مشخص کنید
اگر هنوز اهداف برند خود را تعریف نکردهاید، قدم اول، تعریف مشخصی از آن است. اگر درحالحاضر چند هدف در سر دارید، چند دقیقه وقت بگذارید و آنها را دوباره بازبینی کنید و مطمئن شوید با اهداف کسب و کارتان همخوانی دارند. اهداف برندینگ کمی سخت است؛ چون برند، چگونگی دیده شدن شما از طرف دیگران است. شما تنها میتوانید بعضی از جنبه های آن را کنترل کنید، نه همه چیز را. این اهداف باید شامل موارد مختلفی باشد؛ مانند اینکه چند بار در مقابل مشتریان دیده می شوید و ایدههایی درباره اینکه دوست دارید چگونه دیگران کسب و کار شما را ببینند؟اگر شما در حال بازاریابی دیجیتال هستید، احتمالا تا کنون اهداف بازاریابی خود را با اهداف فروش و پیشبینی آن هماهنگ کردهاید: برای رسیدن به رشد مشخص در فروش، باید از روشهای متفاوت بازاریابی و تکنیک فروش استفاده کنید تا پیشبینی شما محقق شود. اهداف بازاریابی کمی متفاوت است. شما به دنبال افزایش آگاهی مشتریان بالقوه کسب و کارتان هستید. همچنین باید دنبال افزایش همکاری مثبت آنها با کسب و کارتان باشید.
قدم دوم: هماهنگی بازاریاب با برندینگ
زمانی که شما اهداف برندتان را مشخص کردید، زمان آن است که آنها را با برنامه بازاریابیتان هماهنگ کنید. اول، اهداف برندینگتان را جوری بنویسید که با اهداف بازاریابی شما تا جای ممکن همخوانی داشته باشد؛ سپس، نقشه راه سالیانه خود را طوری طراحی کنید که بازاریابیتان به اهداف برندینگ شما منجر شود؛برای مثال، اگر هدف برندینگ شما رسیدن به صد نفر جدید و مطمئن شدن از اینکه آنها کسب و کار شما را می شناسند باشد، وظیفه بازاریابی مشخص کردن راه هایی است که آنها را پیدا کنید؛ مانند ساخت ویدئوهای آموزشی در فضای مجازی یا راه اندازی کمپین روابط عمومی یا هدف قراردادن افراد برای دسترسی به وبسایت کسب و کار شما.
قدم سوم: شناسایی مرکز تجمع مشتریان
برای شناسایی محل تجمع مشتریان کسب و کار خود، یکی از راه ها، مشخص کردن لیست رقبایتان است. آیا محدودهای هست که آنها پوشش نمیدهند؟ ابتدا از اطراف خود شروع کنید و کمکم گسترش دهید تا رشد کسب و کارتان به اهداف خود برسد. ارزش کمی دارد که بازاریابی شما بر مناطقی تمرکز کند که مشتریان بالقوه کمتری دارید. شناسایی مرکز تجمع مشتریان به شما نشان می دهد بیشترین تلاش خود را در کدام محدوده متمرکز کنید.راه دیگر، شناسایی مشخصات مشتریان ایدئال است؛ این یعنی مشخص کردن دموگرافیک مشتری ایدئال کسب و کار شما؛ اینکه چند سالشان است، کجا زندگی می کنند، درآمدشان چقدر است و غیره. این اطلاعات را کنار هم قرار دهید تا مشخصات سودمند درباره مشتریان خود پیدا کنید. مشتریان ایدئال خود را به صورت افراد مجزا در نظر بگیرید که میتوانند هدف برندینگ شما و همین طور مورد توجه بازاریابیتان باشند.
قدم چهارم: مأموریت خود را در نظر بگیرید
هدف برند شما چیست؟ مأموریت کسب و کارتان چه چیزی است؟ اگر اهداف برندینگ و بازاریابیتان با چیزی که به عنوان برند هستید همخوانی نداشته باشد، مشتریان شما را قابل اعتماد نمیدانند. یک قدم به عقب بردارید و در باره تاریخچه کسب و کارتان و آینده آن مطالعه کنید. به طرح کسب و کارتان که قبل از شروع نوشته اید، نگاهی دوباره بیندازید. شما ایده هایی پیدا می کنید در باره این که اصلا چرا این کار را راه انداخته اید. این ایده ها می تواند هدف شما از برندتان باشد.وقتی که مأموریت کسب و کارتان را شناختید، مانند کمک به مادران تنهایی که مشکل نگهداری از کودکانشان را دارند، می توانید بفهمید که می خواهید دیگران چگونه کسب و کار و برند شما را به خوبی ببینند. حالا شما می تواند مطمئن شوید اهداف بازاریابی و برندینگ شما با چیزی که در اصل هستید، همخوانی دارد.