برند فروشی و داستان برند اینتویت
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند مقالات / فروش برند آماده مقاله
- بـازدید : 238
- نظـرات : 0
- نـویسنده : javad
اینتویت (Intuit) یک شرکت آمریکایی فعال در حوزهی نرمافزارهای مالی است که انواع سرویسهای مالی و حسابداری و محاسبات مالیاتی توسعه میدهد. عمدهی مشتریان شرکت را اشخاص حقیقی و حسابدارها و کسبوکارهای کوچک تشکیل میدهند. ساختمان مرکزی اینتویت در مانتین ویو کالیفرنیا قرار دارد و تا سال ۲۰۱۹، بیش از ۹۵ درصد از درآمد آنها از مشتریان داخلی آمریکایی تأمین میشد.
از محصولات مهم و مشهور اینتویت در حوزهی خدمات مالی میتوان به TurboTax اشاره کرد که آمادهسازی اسناد مالیاتی را برای کاربران مصرفکننده انجام میدهد. نرمافزار QuickBooks مخصوص حسابداری کسبوکارهای کوچک، از محصولات پرطرفدار دیگر این شرکت است. محصولات و سرویسهای مهم دیگر، ProConnect Tax Online و ProSeries Lacerte و بسیاری سرویسهای حقوق و دستمزد متنوع هستند.
فعالیت در بازارهای مالی و مالیاتی، همیشه چالشهایی را برای شرکتها بههمراه دارد. اینتویت نیتز تاکنون بهخاطر انواع رویکردهای درآمدی، تحت انتقادهای شدید از سوی مقامها و کاربران قرار داشته است. بهعنوان مثال آنها با سازمان مالیاتی ایالات متحده مذاکره کردهاند تا سرویس آنلاین محاسبه و گزارشدهی خود را بهعنوان رقیبی برای سرویسهای اینتویت توسعه ندهد. ازطرفی قول ارائهی رایگان سرویس به کاربرانی با حقوق سالانه کمتر از ۶۶ هزار دلار نیز ازسوی اینتویت ادعا شد که روند اجرایی کردن آن انتقادهای شدیدی را بههمراه داشت.
اینتویت باوجود عمر نسبتا زیادی که در دنیای فناوری دارد، با قدرت خوبی دربرابر استارتاپهای فینتک ساختارشکن قرن ۲۱ فعالیت میکند و موفق به حفظ جریان درآمدی و مشتریان خود شده است. آخرین آمار درآمدی این شرکت سهامی عام، ۶/۷۸ میلیارد دلار را برای سال ۲۰۱۹ گزارش میدهد. درحال حاضر برد اسمیث بهعنوان رئیس هیئتمدیره و ساسان گودرزی بهعنوان مدیرعامل اینتویت مشغول به فعالیت هستند.
تاریخچه تأسیس
اسکات کوک و تیم پرولکس، اینتویت را در سال ۱۹۸۳ راهاندازی کردند. کوک در آن زمان ۲۳ سال داشت و در سال ۱۹۸۰ بهخاطر استخدام در بخش بانکداری و فناوری Bain & Co به کالیفرنیای شمالی رفته بود. ایدهی راهاندازی کسبوکاری برای آسانسازی تنظیم اسناد مالیاتی، از نیاز خود اسکات شکل گرفت. او یک شب بههمراه همسرش مشغول محاسبهی قبوض خدماتی و مالیاتی بود که از خود پرسید چرا راهی آسانتر برای خودکارسازی این محاسبات وجود ندارد؟اسکات پس از ظهور جرقهی کسبوکار جدید، به دانشگاه استنفورد رفت و یک آگهی برای استخدام برنامهنویس منتشر کرد. او در همانجا بهصورت اتفاقی با تام پرولکس آشنا شد. تام که سابقهای جزئی در برنامهنویسی داشت، با اسکات به توافق رسید تا یک برنامهی سادهی مدیریت حساب برای او توسعه دهد. برنامهای که در اتاق تام در خوابگاه دانشگاه استنفورد توسعه یافت، Quicken نام داشت و پایههای اولیه را برای راهاندازی اینتویت شکل داد.
ایدهی کوک برای توسعهی نرمافزار مدیریت حساب، خاص و تازه بود؛ اما او جزو معدود کسانی بود که در دههی ۱۹۸۰ به بازار درحال جوانه زدن نرمافزارهای مالی میاندیشید. ازطرفی کوک به گواه دوستان و آشنایانش ذهنیت و سابقهای نوآور و نواندیش داشت که او را از دیگر فعالان بازار متمایز میکرد. همبنیانگذار اینتویت، دورههای ریاضیات و اقتصاد را در دانشگاه کالیفرنیای شمالی گذارنده بود. او دورهی کارآموزی در دفاتر دولت فدرال را بهعنوان دورهای کارآمد و مشوق اصلی برای ورود به بازار خدمات مالی میدانست و با بروکراسی مزاحم در شرکتهای سهامی عام، آنچنان موافق نبود.
سابقهی اسکات کوک در دوران دانشجویی با نوآوریها و کارآفرینیهای متعدد همراه بود. یکی از برنامههای موفق او، بازآفرینی باشگاه اسکی دانشگاه بود که تنها با دریافت هزینهی ناچیز یک دلار برای هر شب اقامت در کمپ اسکی دانشگاه، ایدههای نوآورانهای را در آن پیاده کرد. همین تجربه، باعث شد تا دانشگاه هاروارد او را برای دورهی تحصیلات تکمیلی بپذیرد. کوک جوانترین دانشجوی دورهی ۸۰۰ نفرهی دانشگاه هاروارد بود. او در خاطرات خود تجربهی مدیریت و بازطراحی باشگاه اسکی دانشگاه USC را بهعنوان یکی از مهمترین فاکتورها در توسعهی کسبوکار آتی مثال میزند.
غول صنعت بازاریابی آمریکا در قرن بیستم، Procter & Gamble در سال ۱۹۷۶ و پس از فارغالتحصیلی کوک از هاروارد، او را در سینسیناتی استخدام کرد. کوک در آن شرکت مسئول برند Crisco بود و در همانجا با همسر آیندهاش، ساین اوستبی آشنا شد. همانطور که گفته شد آندو در سال ۱۹۸۰ به کالیفرنیا رفتند و کوک در Bain و همسرش در Software Publishing Corp مشغول به کار شدند. در پنج سال بعد، کوک مهارتهای زیادی را در حوزهی فناوری و بانکداری آموخت و ساین نیز مهارتهایی در حوزهی نرمافزارهای بازاریابی کسب کرد.
پرولکس و کوک ترکیب خوبی را برای راهاندازی شرکت نرمافزارهای مالی و توسعهی آن شکل داده بود. پرولکس بخشهای فنی را مدیریت میکرد و بازاریابی و توزیع نرمافزار به دست مشتریان واقعی، مسئولیت کوک بود. کوک تلاشهای گوناگون بازاریابی همچون تماسهای تصادفی انجام میداد تا نیاز مشتریان خانگی از نرمافزارهای مالی را درک کند. درواقع او اولین قابلیتهای نرمافزار خود را براساس نیازهایی توسعه میداد که مشتریان بیان میکردند. اپلیکیشنی که از تحقیقات متعدد و گستردهی کوک حاصل شد، محیطی ساده را برای وارد کردن داده در اختیار مشتریان خانگی قرار میداد و فعالیتهای پردازش و اخذ خروجی نیز بدون نیاز به کمترین مهارتهای نرمافزاری انجام میشدند.
اینتویت در زیرزمین خانهی پرولکس و با هفت کارمند ابتدای فعالیت خود را شروع کرد. کوک ابتدا تصمیم داشت نرمافزار خود را ازطریق شعب بانک بهفروش برساند. او پس از مدتی متوجه شد که بانکها زیرساخت و توانایی لازم را برای فروش پکیجهای نرمافزاری ندارند و ایدهی اولیه، بهنوعی شکست خورد. بهعلاوه اینتویت در میان تعداد زیادی شرکت نرمافزاری قرار داشت که سعی بر فروش سرویسهای مالی داشتند؛ درنتیجه کوک نمیتوانست خردهفروشها را به توزیع نرمافزار ناآشنای خود تشویق کند. تا سال ۱۹۸۵، شرکت به وضعیت نگرانکنندهای رسید و کارمندان نگران حقوق عقبافتاده ی خود بودند و سه نفر از آنها شرکت را ترک کردند. چهار کارمند باقیمانده، با اعتماد به روش و ایدهی کوک و پرولکس، ۶ ماه دیگر بدون دریافت حقوق در اینتویت باقی ماندند.
بدهی کوک در سالهای ابتدایی راهاندازی اینتویت به ۳۰۰ هزار دلار رسید و درصورت شکست شرکت، او تا ۳۰ سال باید بدهی مذکور را پرداخت میکرد. البته کرولکس عمیقا به موفقیت کوک و شرکت امیدوار بود و تلاشهای امیدبخش شریکش را فاکتوری مهم در حفظ انرژی میدانست.
اولین نشانههای پیشرفت
کوک و پرولکس اولین نشانههای امیدواری را در سال ۱۹۸۶ مشاهده کردند. نسخهی اپل نرمافزار Quicken بازخوردهای خوبی را در رسانهها دریافت کرد و فروش آن بهمرور افزایش مییافت. همبنیانگذارها با درک ظرفیت بالای رسانه، تصمیمی حیاتی برای شرکت گرفتند که موجب پیشرفت سریع شد. آنها بهجای فروش نرمافزار به شعب بانک، تصمیم به فروش مستقیم نرمافزار به مشتریان گرفتند که ازطریق تبلیغات انجام میشد. ریسک بزرگ آنها، هزینهی ۱۲۵ هزار دلاری بود که برای تبلیغات خرج کردند، درحالیکه تنها ۹۵ هزار دلار در حساب بانکی خود داشتند. کوک با تکیه بر سابقهی بازاریابی خود، متون تبلیغی شرکت را نگارش میکرد و تمرکز زیادی روی مزایا (بهجای قابلیتها) داشت.کمپین بازاریابی اینتویت موفقیت زیادی بههمراه داشت و روند صعودی شرکت از همان زمان شروع شد. البته آنها هنوز با چالش توزیع خردهفروشی روبهرو بودند و ظهور شرکتهای مشابه جدید، چالشهای رقابتی را نیز ایجاد میکرد. کوک برای افزایش کانال توزیع خود، در میانهی دههی ۱۹۸۰ با ۳۰ شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر مذاکره کرد. البته تمامی شرکتهای مذکور به او پاسخ رد دادند. بههرحال پرولکس و کوک بهراحتی شکست را نمیپذیرفتند و اعتقاد زیادی بر بازاریابی دهان به دهان محصول خود داشتند. بههمین دلیل آنها برنامهی پشتیبانی از مشتری و خدمات بیشتر را به اولویت اول شرکت تبدیل کردند
تمرکز بالای کوک بر خدمات مشتری و حمایت از آنها، زبانزد خاص و عام بود. او یک بار در جریان بازدید از یک شرکت نرمافزاری، با کارمتدی مواجه شد که از نرمافزارهای شرکتش استفاده میکرد. کوک بازدید خود را متوقف کرد تا نظر اپراتور را دربارهی محصول شرکتش جویا شود. او حتی یکی از پیشنهادهای اپراتور مذکور را بعدا بهعنوان قابلیت به نرمافزارهای شرکتش اضافه کرد. همبنیانگذار اینتویت در جریان یکی از جلسههای شرکت در سال ۱۹۸۸، گفته بود که خدمات مشتری باید بهقدری عالی باشد تا هر خریدار، به سفیر اینتویت تبدیل شود.
اینتویت در سالهای پایانی دههی ۱۹۸۰ وارد روند رشد سریع شده بود. آمار فروش Quicken تنها در چند سال رشدی عجیب را تجربه کرد و محصول اینتویت به یک یاز پرفروشترین اپلیکیشنهای خدمات مالی شخصی تبدیل شد. همین موفقیت، سرمایهگذارهای متعدد را بهسمت شرکت سرازیر کرد. انواع شرکتهای VC برای ورود به اینتویت صف کشیده بودند تا سرمایهی لازم را برای توسعهی کانالهای توزیع اینتویت فراهم کنند. در سال ۱۹۹۱، فروش شرکت به ۵۵ مییون دلار رسید. در آن زمان، اینتویت ۴۲۵ نفر کارمند داشت.
نرمافزار محبوب QuickPay در سال ۱۹۹۱ و با اوجگیری اینتویت در بازار نرمافزارهای مالی معرفی شد. این نرمافزار بهصورت اختصاصی برای مدیریت حقوق و دستمزد در کسبوکارهای کوچک توسعه یافته بود. نرمافزار جدید ۶۰ دلاری اینتویت با هدف هماهنگی با Quicken توسعه یافت و بهسرعت ازسوی مشتریان آن سرویس، مورد استقبال قرار گرفت. در همان سال، سرویس جامع QuickBooks معرفی شد که باز هم با هدفگیری کسبوکارهای کوچک، جایگزین مناسبی برای نرمافزارهای حسابداری گرانقیمت آن زمان بود.
اینتویت نرمافزار جامع حسابداری خود را با قیمت ۱۴۰ دلار به بازار عرضه میکرد که با هر دو سرویس قبلی QuickPay و Quicken نیز هماهنگ بود. در سال ۱۹۹۲، Quicken با کسب سهم ۷۰ درصدی، فرمانروای بازار نرمافزارهای مالی شخصی بود. کارشناسان، بخش عمدهای از موفقیتهای اینتویت در آن نرمافزار را وابسته به اقدامهای حرفهای آنها در خدمات مشتری میدانستند. یک نظرسنجی در سال ۱۹۹۲ نشان داد که ۸۵ درصد از کاربران Quicken، آن را حداقل به یک نفر پیشنهاد دادهپس از موفقت اولیهی نرمافزار کویکن در تصاحب بازار خدمات مالی شخصی و کسبوکارهای کوچک، نوبت ورود به بازارهای بزرگتر رسیده بود. کوک و همکارانش اعتقاد داشتند آیندهی اینتویت به خدمات مالی جامعتر و اتصال مشتریان به بانکها ازطریق ابزارهای الکترونیک گره خورده است. از اقدامهای کاربردی در این مسیر، عقد قرارداد با شرکت ویزا بود که به مشتریان اینتویت امکان میداد تا جزئیات حساب اعتباری خود را دانلود کرده و با نرمافزار کویکن همگامسازی کنند.
اینتویت در سال ۱۹۹۳ اولین خرید بزرگ خود را انجام داد و با پرداخت ۲۴۳ میلیون دلار، ChipSoft را تصاحب کرد. این شرکت، امکان ارائهی اسناد مالیاتی را بهصورت الکترونیکی در اختیار مشتریان میگذاشت. خرید بعدی در همان سال انجام شد و شرکت National Payment Clearinghouse با دریافت ۷/۶ میلیون دلار به زیرمجموعهی اینتویت پیوست. این شرکت در حوزهی پردازش تراکنشهای الکترونیکی فعالیت میکرد.
کوک در سال ۱۹۹۳ متوجه تغییر ابعاد و رشد عظیم شرکتش شد و زمان را برای تبدیل کردن اینتویت به سازمانی عظیم، مناسب میدید. آنها تا آن زمان سهام خود را بهصورت عمومی در بازار آنلاین OTC عرضه کرده بودند و با خرید و ادغامهای بیشتر و استخدام کارمندان جدید، با سرعت بهسمت توسعه پیش میرفتند. اولین مدیر کل و مدیرعامل اینتویت در سال ۱۹۹۴ استخدام شد. کوک این موقعیت را در شرکتش تعریف و ویلیام وی کمپل ۵۳ ساله را برای انجام مسئولیتها استخدام کرد.
اولین مدیرعامل اینتویت، کمپل، سابقهی فعالیت اجرایی در اپل را داشت و بهعنوان فردی باسابقه در توسعهی کسبوکار شناخته میشد. او سابقهای طولانی در دنیای فناوری داشت و حتی مدتی بهعنوان مربی تیم فوتبال هم فعالیت کرده بود. همهی این مهارتها و سوابق، کمپل را به گزینهای مناسب برای هدایت اینتویت در دوران اوجگیری و مقیاسدهی تبدیل میکرد. البته کوک هنوز در اینتویت مشغول به فعالیت بود و بهعنوان رئیس هیئتمدیره، برنامههای استراتژیک سازمان را طراحی میکرد.
اینتویت در سال ۱۹۹۳ یک خرید استراتژیک مهم انجام داد و WINTAX را به زیرمجموعهی خود افزود. سرویس مذکور، از نرمافزارهای مالی و مالیاتی پیشگام کانادا بود که در سال ۱۹۹۳ توسط دو فارغالتحصیل دانشگاه آلبرتا توسعه یافت. آنها در همان سال سرویس خود را به تولیدکنندهی TurboTax یعنی Chipsoft فروختند که درنهایت با اینتویت ادغام شد. درحال حاضر مجموعهی مذکور بهنام Intuit Canada شناخته شده و از زیرمجموعههای مهم اینتویت محسوب میشود.
مایکروسافت در میانههای دههی ۱۹۹۰ اولین علاقهمندیها را نسبت به خرید و تصاحب اینتویت نشان داد. اینتویت برای ردموندیها حکم ورود به بخشی از بازار نرمافزار را داشت که تاکنون تصاحب نکرده بودند. البته مایکروسافت نرمافزار اختصاصی مدیریت مالی خود را بهنام Microsoft Money عرضه کرده بود، اما تا سال ۱۹۹۴ آنها تنها ۲۲ درصد از سهم بازار را در اختیار داشتند. درمقابل، اینتویت با نرمافزار کویکن، هنوز ۷۰ درصد از بازار را به خود اختصاص میداد.
تمایل مایکروسافت به اینتویت تنها بهخاطر نرمافزار بسیار موفق کویکن نبود. آنها سرویسهای مهم دیگری همچون TurboTax، MacInTax و ProSeries داشتند که همگی با هدف رفع نیاز بازار در حوزهی اسناد مالیاتی توسعه یافته بودند. علاوه بر تمامی موارد مذکور، اینتویت تجربه و تخصص ارزشمندی در پیادهسازی تراکنشهای کامپیوتری بر بستر خطوط تلفن داشت.
مایکروسافت با همکاری کوک تصمیم خرید اینتویت را جدیتر کرده و خبر آن را در سال ۱۹۹۵ رسمی کرد. منتقدان و رقبای مایکروسافت بهشدت با تصمیم غول نرمافزاری مخالفت کردند و آن را حرکتی در مسیر افزایش انحصار ردموندیها در بازار نرمافزار دانستند. وزارت دادگستری ایالات متحده با قرارداد خرید اینتویت مخالفت کرد و سعی در متوقف کردن آن داشت. درصورت موفقیت فرایند خرید، بزرگترین فرایند ادغام تاریخ نرمافزار رخ میداد.
اینتویت و مایکروسافت تمام تلاش خود را برای مقابله با وزارت دادگستری آمریکا انجام دادند ردموندیها حتی متعهد به فروش سرویس Money شدند، اما درنهایت قرارداد دو میلیارد دلاری با شکست مواجه شد. پس از شکست قرارداد، مدیرعامل وقت مایکروسافت یعنی بیل گیتس تصمیم گرفت تا سرویس Money را بیشتر تقویت کرده و به رقیبی جدی برای کویکن تبدیل کند. آنها یکی از فروشندههای ماهر اینتویت را اسخدام و نسخهای جدید از Money را همراهبا سیستمعامل Windows 95 منتشر کردند.
پس از شکست ادغام با مایکروسافت، اینتویت نیز به فرایندهای قبلی خود بازگشت و توسعهی خانوادهی محصولات را به اولویت اصلی تبدیل کرد. آنها سخت درگیر هضم محصولات متنوع و شرکتهای زیرمجموعهای بودند که در سالهای ابتدایی دههی ۱۹۹۰ به شرکت پیوستند. تلاش اصلی، سادهسازی و یکسانکردن سیستمهای فناوری اطلاعات و عملیات و کنترل مالی بود. آنها همچنین سرویس بانکداری آنلاین خود را در سال ۱۹۹۵ راهاندازی کردند و شرکت نرمافزاری ژاپنی Milk Way KK را نیز به زیرمجموعهی خود افزودند. درآمد در آن سال به ۱۹۴ میلیون دلار رسید و رکورد جدیدی را در تاریخچهی اینتویت ثبت کرد.
توسعه و تنوع محصولات در دههی پایانی قرن بیستم
سالهای میانی دههی ۱۹۹۰ برای اینتویت با دشواریهای متعددی همراه بود. آنها نهتنها در تلاش برای عبور از شکست در ادغام با مایکروسافت بودند، بلکه در جبههی نرمافزاری نیز رقبای جدیدی را مشاهده میکردند. کامپیوترهای متعددی در آن سالها با نرمافزارهای مالی پیشفرض بهفروش میرفتند و بههمین دلیل فروش نرمافزارهای اینتویت با کاهش جدی روبهرو شده بود و همچنین بازار نیز تقریبا در وضعیت اشباع قرار داشت. تهدید بعدی، توسعهی اینترنت بود که احتمال مرگ نرمافزارهای اختصاصی محلی را روزبهروز بیشتر میکرد.ارزش سهام اینتویت در سال ۱۹۹۵ به بالاترین نقطهی خود رسید و رکورد ۸۹ دلار را ثبت کرد. وضعیت نامناسب بازار باعث شد تا ارزش سهام با سقوطی ۷۲ درصدی، در سال ۱۹۹۷ به ۲۵ دلار بهازای هر سهم برسد. شرکت در سالهای مالی ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶، خسارت ۴۴/۳ میلیون و ۲۰/۷ میلیوندلاری ثبت کرد و مجبور به اخراج حدود ۱۰ درصد از نیروی انسانی شد. حتی برخی از کارشناسان بازار در آن سالها، مرگ کویکن و اینتوین را پیشبینی میکردند.
اینتویت شرکتی نبود که بهآسانی دربرابر فشارهای بازار تسلیم شود. آنها بهسرعت تغییر مسیر را در دستور کار خود قرار دادند و برای تبدیل شدن به شرکتی اینترنتی وارد عمل شدند. مدیران امیدوار بودند تا با تکیه بر اعتبار گذشته، مشتریان جدید را با سرعت زیادی به سرویسهای اینترنتی خود جذب کنند
اینتویت در جریان تغییر مسیر حیاتی تصمیم گرفت تا برخی از کسبوکارهای غیر هستهای خود را از شرکت جدا کند. آنها زیرمجموعهی Intuit Services Corporation، فعال در حوزهی پردازش تراکنشهای الکترونیکی و بانکداری آنلاین را در سال ۱۹۹۷ به Checkfree فروختند. بهعلاوه زیرمجموعهی Parsons که نرمافزار مخصوص مصرفکننده و عملیات بازاریابی مستقیم را برعهده داشت نیز به Broderbund Software فروخته شد. در همان زمان، تلاش برای افزایش نفوذ شرکت به اینترنت با شدت و سرعت بالایی انجام میشد.
اینتویت در سال ۱۹۹۶ شرکت GALT را به قیمت ۱۴/۶ میلیون دلار خرید که ارائهدهندهی اطلاعات سرمایهگذاری متقابل در فضای وب بود. آنها سال بعد سرمایهگذاری ۴۰ میلیون دلاری در Excite Inc انجام دادند که یکی از موتورهای جستوجوی پیشگام اینترنتی در آن سالها بود و ۲/۵ میلیون کاربر ماهانه داشت. طبق قرار داد، اینتویت بهعنوان ارائهدهندهی انحصاری اطلاعات مالی در صفحات وب Excite فعالیت میکرد.
در سال ۱۹۹۸، قرارداد همکاری ۳۰ میلیون دلاری بین اینتویت و AOL امضا و این شرکت، بهعنوان ارائهدهندهی انحصاری سرویسهای آمادهسازی اسناد مالیاتی، بیمههای عمر و خودرو و سرویسهای وام اعضای AOL انتخاب شد. اینتویت در سال ۱۹۹۷ وبسایت Quicken.com را راهاندازی کرده بود که انواع خدمات مالی و اطلاعاتی آنلاین همچون جستوجوی وام مسکن را به کاربران ارائه میکرد. پس از مدت کوتاهی کویکن به مشهورترین وبسایت خدمات مالی شخصی در اینترنت تبدیل شد و سهام شرکت روند صعودی گرفت.
اگرچه اینتویت در سالهای پایانی قرن بیستم روی فعالیتهای اینترنتی متمرکز شده بود، اما از کسبوکار هستهای خود یعنی نرمافزارهای مستقل مالی غافل نبود. آنها به توسعه و بهبود نرمافزار خدمات مالی شخصی خود ادامه دادند و بهنوعی فاصلهی آن را با سرویسهای اینترنتی از بین بردند. اینتویت در سال ۱۹۹۹ سرویس QuickBooks Online Payrol را راه اندازی کرد که امکان ارتباط آنلاین با بانکها و آژانسهای مالیاتی را با هدف آسانسازی فرایند حقوق و دستمزد به کاربران QickBooks میداد. تا پایان سال، بیش از ۶ هزار کسبوکار در سرویس مذکور ثبتنام کردند.
یکی از محصولات مهم اینترنتی اینتویت، WebTurboTax بود که سرویس TurboTax شرکت را به قابلیتهای الکترونیکی ارائهی اسناد مالیاتی مجهز میکرد. درنتیجه کاربران میتوانستند بهصورت آنلاین، فعالیتهای مالیاتی خود را ثبت کنند. در سال ۱۹۹۸ بیش از ۲۴۰ هزار اسناد مالیات فدرال با استفاده از سرویس اینتویت ثبت شدند.
خرید و ادغامهای استراتژیک اینتویت در سالهای پایانی قرم بیستم با قدرت ادامه داشت. آنها در سال ۱۹۹۷ ازطریق زیرمجموعهی ژاپنی خود، شرکت ژاپنی Nihon Micom، توسعهدهندهی نرمافزارهای حسابداری برای شرکتهای کوچک را خریداری کردند. یک سال بعد، Lacerte Software Corporation و Lacerte Educational Services با پرداخت مجموع ۴۰۰ میلیون دلار خریداری شدند. اینتویت در سال ۱۹۹۹ فهرست مشتریان و حقوق مالکیت معنوی TaxByte را خریداری کرد که از شرکتهای فعال در حوزهی نرمافزار مالیاتی بود. شرکت مشابه دیگر یعنی Compucraft Tax Services نیز در همان سال به اینتویت پیوست.
اینتویت برای توسعهی خدمات خود در حوزههای حسابداری و مالیات، شرکتهای مشابه زیادی را در آستانهی قرن ۲۱ خریداری کرد. آنها با پرداخت ۲۰۰ میلیون دلار، Computing Resources، از شرکتهای فعال در حوزهی حقوق و دستمزد را خریداری کردند. خرید دیگر، Boston Light Software بود که در حوزهی نرمافزارها و محصولات وب متمرکز بر کسبوکارهای کوچک فعالیت میکرد. SecureTax.com خرید بعدی اینتویت بود که فعالیتهای مشابهی با هدف آمادهسازی اسناد مالیاتی انجام میداد. از خریدهای دیگر میتون Hutchison Avenue و Rock Financial را نام برد که بهترتیب در حوزههای توسعهی نرمافزار وب و عملیات وام و رهن فعالیت میکردند.
ویلیام هریس، در سال ۱۹۹۸ بهعنوان مدیرعامل اینتویت مشغول به کار شده بود، اما در سال ۱۹۹۹ از سمت خود استعفا دارد. کمپل مجددا برای مدتی بهعنوان مدیرعامل انتخاب شد تا جایگزینی دائمی برای پست مدیریت عامل پیدا شود. در همان دوران، توسعهی خدمات و قابلیتهای Qucken.com با قدرت پیگیری میشد و انواع خدمات همچون مشاهده و پرداخت قبضهای مالیاتی و اتصال کارتهای اعتباری Discover در آن ممکن بود. قرارداد دیگری با AOL در همان سالها امضا شد که اینتویت را به ارائهدهندهی انحصاری خدمات مدیریت پرداخت اعضای AOL تبدیل کرد. AOL در سال ۱۹۹۹ بیش از ۱۹ میلیون عضو داشت. اینتویت همچنین قراردادهای مشارکتی با برخی از سازمانهای بزرگ مالی همچون Fidelity Investment و Vanguard Group امضا کرد تا نرمافزارهای مالیاتی خود را به مشتریان آنلاین آن سازمانها ارائه کند.
اینتویت در سال مالی ۱۹۹۹ رکورد مجموع درآمد ۸۴۷/۶ میلیون دلار را ثبت کرد که رشد ۴۳ درصدی را نسبت به سال قبل نشان میدهد. سود خالص به ۳۷۶/۵ میلیون دلار رسید که باز هم نسبت به ضرر ۱۲ میلیون دلاری سال ۱۹۹۸، پیشرفتی عالی محسوب میشد. در آن سالها، پیشگام نرمافزارهای حسابداری شخصی با قدرت بهسمت فرمانروایی خدمات آنلاین مالی (e-finance) حرکت میکرد. اینتویت در آستانهی قرن ۲۱ بیش از ۱۵ میلیون کاربر داشت و باز هم به ارائهی سرویسهای پیشگام آنلاین و آفلاین ادامه میداد.
سالهای اخیر و وضعیت کنونی برند اینتویت
اینتویت با ورود به قرن ۲۱ فعالیتهای خرید و ادغام خود را با جدیت دنبال و چند محصول انقلابی دیگر نیز به بازار عرضه کرد. از میان محصولات مهم میتوان Mint.com را نام برد که اکنون بهعنوان یکی از سرویسهای اصلی اینتویت شناخته میشود. مینت یک سرویس تحت وب مدیریت شخصی فرایندهای مالی محسوب میشود که با تمرکز بر مشتریان کانادایی و آمریکایی فعالیت میکند. مینت به کاربران امکان میدهد تا فرایندهایی همچون ردگیری حساب بانکی، کارتهای اعتباری، حسابهای سرمایهگذاری، وامها و بسیاری موارد دیگر را در یک رابط کاربری واحد مدیریت کنند. آنها همچنین میتوانند کنترل بودجه و اهداف مالی خود را نیز در رابط کاربری مینت انجام دهند. اینتویت در سال ۲۰۰۹ مینت را خریداری کرد.استراتژی اینتویت در دههی ۲۰۰۰ علاوه بر خرید و ادغام، بر سرمایهگذاری در شرکتهای مشابه نیز استوار بود. آنها در سال ۲۰۰۱ در یکی از شرکتهای پیشگام خدمات مالی در بریتانیا سرمایهگذاری کردند تا بخشی از بازار پرسود مذکور را تصاحب کنند. در سال ۲۰۰۲، نرمافزار مدیریت املاک و مستغلات Management Reports International به زیرمجموعهی اینتویت پیوست که بعدها به Intuit Real Estate Solutions تغییر نام داد و خدمات خود را بهصورت ویندوزی و تحت وب ارائه میکند.
اینتویت در سال ۲۰۰۳ شرکت Innovaiove Merchant Solutions، ارائهدهندهی خدمات تجارت به کسبوکارها را خریداری کرد که امکان پردازش کارتهای اعتباری ازطریق محصول اصلی یعنی QuickBooks را بههمراه داشت. با اضافه شدن شرکت مذکر، دیگر نیازی به فرایندهای لیزینگ سختافزاری برای هماهنگ کردن کارتهای اعتباری با سرویسهای اینتویت نبود. از خریدهای مهم بعدی میتوان به MyCorporation.com اشاره کرد که در سال ۲۰۰۵ و با پرداخت ۲۰ میلیون دلار به اینتویت ملحق شد. خرید این سرویس، امکان ارائهی خدمات ثبت اسناد آنلاین را در پلتفرمهای اینتویت فراهم میکرد.
تا پایان دههی ۲۰۰۰، شرکتهای متعددی در حوزههای تجارت الکترونیک، بانکداری آنلاین، پردازش تراکنشهای بانکی و چک، سرویسهای توسعهی فروشگاه اینترنتی و حتی وبسایت نظردهی رستوران به زیرمجموعهی اینتویت پیوستند. خریدها، نشاندهندهی برنامهی اینتویت برای هماهنگ شدن با تمامی جریانهای غالب در دنیای فناوری بود. بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند اینتویت پیش از تمامی شرکتها، ساختارشکنیهای آتی را در صنعت خود شناسایی کرده و بهجای مقابله، با آنها هماهنگ میشود.
دههی ۲۰۱۰ با جداسازی برخی از کسبوکارهای نامرتبط با هستهی اینتویت و اضافه شدن سرویسهای مرتبط جدید همراه بود. در اولین اقدام مهم، زیرمجموعهی خدمات املاک و مستغلات در سال ۲۰۱۰ به شرکتی مستقل تبدیل شد که امروز بهنام MRI Software شناخته میشود. دو سال بعد، زیرمجوعهی دیگر بهنام Grow Your Business فروخته شد که چند سال قبل و درنتیجهی خرید Homestead و StepUp به اینتویت اضافه شده بود. در سالهای بعد، زیرمجموعههای متعدد دیگری همچون IFS و سرویس سلامت شرکت نیز در سالهای بعد فروخته شدند. نرمافزار افسانهای، Quicken نیز سال ۲۰۱۶ به H.I.G Capital فروخته شد.
اینتویت در سالهای اخیر تمرکز زیادی روی خدمات آنلاین خود داشت و سرویسهای تحلیل داده را نیز به زیرمجموعهی خود افزود. ازطرفی آنها باوجود پیشرفتهای زیاد، بحرانهای قانونی را نیز تجربه کردند که بخش اصلی آنها، بهخاطر سرویسهای مالیاتی شرکت بود. اینتویت در سال ۲۰۰۷ با سازمان مالیاتی IRS قراردادی امضا کرد تا افراد و سازمانها نتوانند گزارش خود را بهصورت مستقیم به سازمان ارائه دهند. ازطرفی شرکت باید نرمافزار خود را بهصورت رایگان در اختیار برخی از شرکتها قرار میداد. انتقادها زمانی اوج گرفت که دریافت نسخهی رایگان سرویسهای اینتویت دشوار شد و بهنوعی شرکت، آنها را در میان سرویسهای پولی مخفی میکرد.
همانطور که گفته شد اکنون ساسان گودرزی بهعنوان مدیرعامل اینتویت فعالیت میکند. این مدیر باسابقهی ایرانیالاصل در سال ۲۰۰۴ به اینتویت پیوست و بهعنوان معاون ارشد زیرمجموعههای ProTax و Intuit Financial Services مشغول به کار شد. او سابقهی مدیریت در برخی از شرکتهایی را داشت که اینتویت خریداری کرده بود. گودرزی تا سال ۲۰۱۰ در سمت معاون ارشد اجرایی باقی ماند و از آن زمان بهعنوان مدیر ارشد عملیات، مسئولیت گذار شرکت به سرویسهای ابری را برعهده گرفت. او علاوه بر مدیریت اجرایی اینتویت، سهام قابلتوجهی از این شرکت را تخت مالکیت دارد و از سرمایهگذاران مشهود دنیای فناوری محسوب میشود.