فروش برند و داستان برند DHL
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند مقالات / فروش برند آماده مقاله
- بـازدید : 220
- نظـرات : 0
- نـویسنده : javad
دی اچ ال (DHL) با نام کامل Dalsey, Hillblom and Lynn شرکتی آلمانی-آمریکایی با حوزهی فعالیت بینالمللی در صنعت حملونقل است. دیاچال امروز بهعنوان زیرمجموعهی شرکت لجستیکی آلمانی Deutsche Post DHL شناخت میشود که برخی از حوزههای ویژهی پستی همچون ارسال سریع بسته را خصوصا در مقاصد بینالمللی (EMS) پوشش میدهد. آمارها ادعا میکنند که دیاچال سالانه ۱/۳ میلیارد بسته جابهجا میکند.
شرکت پستی DHL ابتدا فعالیت خود را در ایالات متحده و با تمرکز روی بازارهای بینالمللی شروع کرد. از سال ۱۹۹۸ شرکت پست آلمان به مرور خرید سهام DHL را شروع کرد و در سال ۲۰۰۱ بخشی از سهام کنترلی را نیز در دست گرفت. درنهایت در دسامبر ۲۰۰۲ بخش قابلتوجهی از سهام کنترلی توسط شرکت آلمانی خریداری شد. درنهایت برند DHL توسط پست آلمان در حوزههای متنوع حملونقل به کار گرفته شده و حتی منجر به تغییر نام شرکت پست آلمان در بسیاری از حوزههای عملیاتی شد.
تاریخچهی تأسیس
همانطور که گفته شد DHL امروز تحت مالکیت شرکت پست آلمان قرار دارد. وبسایت رسمی این شرکت در توصیف تاریخچهی خود، ترکیبی از تاریخ پست در آلمان و تأسیس دیاچال را روایت میکند که نشان از اهمیت تاریخی موضوع پست نزد آنها دارد. DHL در روایت تاریخچهی خود، داستان را از سال ۱۴۹۰ میلادی شروع میکند که در آن زمان، آلمان هنوز بهصورت امپراطوری اداره میشد.فرانتز فون تاکسیز بهعنوان بنیانگذار سیستم پستی مدرن شناخته میشود. او طبق دستوری که از سلسلهی خانوادهی هابزبرگ در آلمان دریافت کرده بود، سیستمی پستی برای حمل بسته راهاندازی کرد که تا قرن ۱۶ تقریبا تمامی بخشهای اروپای غربی را پوشش میداد. در اولین توسعههای زیرساخت پستی، آنها ایستگاههای تحویل کالا را با فاصلهی سفرهای یک ساعته از هم تأسیس کردند. با گذشت زمان، ایستگاههای پستی به مراکز مهم اقتصادی تبدیل شدند.
مردم قرن ۱۴ تا ۱۶ اروپای غربی، با توسعهی سیستم پستی شاهد محلهایی بودند که برای تجارت، پیدا کردن محل استراحت، تبادل پول و حتی استراحت اسبها مناسب بودند. درنهایت ایستگاههای پستی به نقاطی مهم در توسعهی روستاها و شهرها بدل شدند.
فریدریش ویلهلم از مقامات امپراطوری آلمان در ۲۱ آوریل ۱۶۴۶ قانونگذاری سیستم پستی را در این منطقه شروع کرد. او سیستم قانونی را بین مناطق مهم آلمان در آن سالها راهاندازی و مدریت میکرد. از مهمترین کاربردهای سیستم پستی در میانهی قرن ۱۷ میلادی در آلمان میتوان به اطلاعرسانی مذاکرات جنگ مشهور ۳۰ ساله اشاره کرد. نتایج مذاکرات از طریق سیستم پستی جوان به اطلاع مقامات میرسید و درنهایت منجر به صلح بین طرفین درگیر شد. سیستمی که ویلهلم راهاندازی کرده بود، به اشخاص حقیقی و خصوصا تاجران هم خدمترسانی میکرد. آنها امکان جابهجایی نامههای کاری را از طریق پست جدید داشتند.
با توضیحی کوتاه دربارهی تاریخچهی اولین سیستمهای پستی در آلمان، به تاریخ معاصر و پست مدرنتر میرسیم. ماری متیاس نیکولاس لوئیس دانزاس از افسران ارتش بزرگ ناپلئون بود و پس از نبرد واترلو وارد صنعت حملونقل شد. او شرکتش را در منطقهی French Alsace تأسیس کرد و از پیشگامان حملونقل ریلی و بخار در اروپا بود. شرکتی که در قرن ۱۹ سهم عمدهای از فعالیتهای پستی مهم اروپا را انجام میداد.
دانزاس بهمرور فعالیتهای خود را به حوزههای بینالمللی هم توسعه داد و حتی به نمایندگی از شرکت پست سوئیس، حمل بسته را در اروپا بر عهده گرفت. آنها از سال ۱۸۸۴ به سطحی از توسعه رسیده بودند که تحویل ۲۴ ساعتهی کالا بین انگلستان و سوئیس را بهصورت تضمینی انجام میدادند. تاریخچهی دانزاس بهاین خاطر گفته شد که شرکت مذکور در سال ۱۹۹۹ بهزیرمجموعهی شرکت پست آلمان پیوست.
اتحاد پستی اروپا
هاینریش فون استفن مدیر شرکت پستی کنفدراسیون آلمان شمالی در قرن ۱۹ بود. او پیشنهادی را به کشورهای منطقه داد تا اتحادی برای برقراری سیستم پست بینالمللی تشکیل دهند. در نهم اکتبر سال ۱۸۷۴، توافقنامهای بین ۲۲ کشور امضا شده و General Postal Union تأسیس شد. در سال ۱۸۷۸، شرکت مذکور به Universal Postal Union تغییر نام داد.توافقنامهی اروپاییها در قرن ۱۹، شرکتی را ایجاد کرد که امروز بهعنوان بخشی مستقل و تحت مالکیت سازمان ملل متحد در حوزهی پستی فعالیت میکند. یونیورسال پستال یونیون از سال ۱۹۴۸ به زیرمجموعهای از سازمان ملل تبدیل شد و مرکز فعالیتهای آن نیز در برن واقع است. خدمات پستی بینالمللی و تنظیمگری قوانین ترافیک پستی، بخشی از فعالیتهای این سازمان بینالمللی هستند. بهعلاوه آنها به کشورهای درحال توسعه کمک میکنند تا خدمات پستی با بازدهی بالا راهاندازی کنند.
امروز حدود ۶ میلیون کارمند سیستم پستی در بیش از ۷۰۰ هزار مرکز در سرتاسر جهان فعالیت میکنند که بهنوعی هماهنگی و قوانین کاربردی خود را مدیون اتحاد اولیهی اروپاییها میدانند. هماهنگی و تنظیمگری که به جابهجایی ۴۴۰ میلیارد بسته در سال در نقاط گوناگون جهان میانجامد.
علاوه بر اتحاد اروپایی که در قرن ۱۹ از سوی آلمانیها مطرح و اجرا شد، تغییراتی زیرساختی در خود کشور هم رخ داد که به نظم بیشتر سیستم پستی آنها انجامید. از سال ۱۸۷۶ سیستم پستی و تلگراف آلمان تحت مدیریت سازمانی بزرگ و دولتی کار خود را ادامه دادند و بهنوعی یک اتحاد هم در داخل آلمان شکل گرفت. اتحادی که بهنام شرکت Reichs-Pust und Telegraphenverwaltung شتاخته میشد و هاینریش فون استفان مدیریت آن را بر عهده داشت.
دولت امپراطوری آلمان در دهههای پایانی قرن ۱۹ متوجه اهمیت پست و جابهجایی اخبار شده بود. به همین دلیل اتحادهای بالا و خصوصا سازمان دولتی برای مدیریت حملونقل تأسیس شدند. درواقع آلمانیها قصد داشتند تا کنترل کاملی روی فرایندهای جابهجایی اخبار و همچنین ارتباطات مردم کسب کنند.
تغییرات مهم دیگر در سیستم پستی آلمانیها در دهههای ابتدایی قرن بیستم رخ داد. تغییراتی که بهمرور به سرتاسر اروپا هم نفوذ میکرد. در سال ۱۹۲۴ و پس از اجرای فرمان Reichspost Finance در ۱۸ مارس، شرکت پستی آلمانیها بهعنوان سازمانی مستقل و تحت قانونگذاری وزارت پست رایش، شروع به کار کرد. شرکت مذکور بهنام Deutsche Reichspost فعالیت میکرد و بهنوعی پایهگذار تأسیس پست آلمان بود.
شرکت رایشپست پس از چند دهه فعالیت و گذرا از دوران فرمانروایی رایش و نازیها، در سال ۱۹۵۰ به Deutsche Bundepost تغییر نام داد. شرکت جدید بهصورت سازمانی دولتی فعالیت خود را شروع کرد و وظایف سرویسهای پستی داخلی و بینالمللی را بر عهده گرفت.
تأسیس DHL
همانطور که گفته شد DHL تاریخچهای در کشور آمریکا دارد و بهمرور به شرکت پستی آلمان اضافه شد. آمریکاییها در سالهای جنگ سرد و نبردهای شدید بر سر مرزهای علم و فناوری، تلاشهایی برای سلطه بر بازار حملونقل و ارتباطات هم داشتند. تنها چند ماه پس از آن که خبر فرود نیل آرمسترانگ روی ماه، ایالات متحده را چند قدم در نبرد سرد پیش برده بود، چند کارآفرین اهل آن کشور، به فکر توسعهی سیستم پستی افتاند.آدرین دالسی، لری هیلبلام و رابرت لین کارآفرینهای جوانی بودند که در سانفرانسیسکوی آمریکا برای تأسیس کسبوکاری در حوزهی لجستیک، همپیمان شدند. آنها شرکت DHL را در سال ۱۹۶۹ تأسیس کردند که از ابتدای نام هرکدام، برای ساخت اسم آن استفاده شده بود. بنیانگذارهای DHL تلاش میکردند تا حملونقل نامهها که از راه دریایی انجام میشد را بهینهسازی کنند. ایدهی استفاده از هواپیما بین بنادر و بررسی سریعتر مرسوله، راهکاری بود که سه کارآفرین آمریکایی برای ارائهی خدمات سریع مطرح کردند.
ایدهای که سه کارآفرین آمریکایی در نیمهی دوم قرن بیستم مطرح کردند، سنگ بنایی برای تشکیل شرکتی بینالمللی شد. بنیانگذارهای شرکت ابتدا اسناد پستی را شخصا و با هواپیما از سانفرانسیسکو به هونولولو جابهجا میکردند. دیاچال از همان ابتدا فرایندهایی برای کاهش زمان جابهجایی بستهها به کار گرفت و بهنوعی سرعت را بهعنوان نقطهی مزیت خود ثبت کرد. فعالیت سریع دیاچال و استفاده از حملونقل هوایی برای جابهجایی بستههای پستی، بهنوعی یک بخش جدید در صنعت پست و حملونقل هم ایجاد کرد. درواقع حملونقل سریع کالا و مرسولههای پستی با استفاده از خطوط هوایی، توسط دیاچال در صنعت تثبیت شد.
DHL بهسرعت فرایند توسعه و رشد را طی کرد و به سرویسی سریع بین کالیفرنیا و هاوایی تبدیل شد. سپس نقاط پشتیبانی آنها به سرتاسر شرق آمریکا گسترش پیدا کرد. اولین مشتری رسمی دیاچال، Bank Of America بود که به شرکتی مستقل و واحد برای جابهجایی نامهها و اسناد بانکی نیاز داشت.
بنیانگذاران آمریکایی DHL پس از موفقیتهای اولیه به وضعیت موجود راضی نماندند و توسعهی بینالمللی را در اولویت قرار دادند. توسعهی شبکهی پستی از مهمترین بخشهای فرایند گسترش فعالیتهای شرکتی در این حوزه محسوب میشود. دیاچال نیز اولین برنامهریزیها را روی همین بخش متمرکز کرد. فعالیت در شرق دور و کرانهی اقیانوس آرام در سال ۱۹۷۱ قطعی شد و یک سال بعد کشورهایی همچون هنگکنگ، سنگاپور و استرالیا هم میزبان آمریکاییها بودند.
دههی ۱۹۷۰ با توسعهی سریع بینالمللی برای DHL همراه بود. اروپا، آمریکای لاتین، غرب آسیا و آفرقا در همین دهه به مناطق سرویسدهی این شرکت اضافه شدند و بهمرور، حملونقل سریع هوایی به سرویسی مرسوم در کل جهان تبدیل میشد. شایان ذکر است شرکت آمریکایی تا پایان دههی ۱۹۷۰ تنها اسناد و نامه جابهجا میکرد و از سال ۱۹۷۹ بستههای پستی را نیز به خدمات خود افزود. در همان سال قدم مهم توسعهی فعالیت به کشور چین انجام شد که با توجه به شرایط سیاسی کشور آسیایی در آن سالها، رویکرد مهم و قابلتوجهی محسوب میشد. البته دیاچال برای فعالیت در چین، نیازمند عقد قرارداد همکاری با شرکتهایی در آن کشور بود که انجام شد.
در سالهایی که DHL توسعهی بینالمللی را در دستور کار داشت، رقیب دیرینه یعنی فدرال اکسپرس بازار داخلی را تحت سلطهی خود میگرفت. سه بنیانگذار DHL برای توسعهی بازارهای بینالمللی، در سال ۱۹۷۲ پو چانگ از کارآفرینان مشهور هنگکنگی را استخدام کردند. او ابتدا شرکتی را بهنام DHL International در کنار شرکت اصلی تأسیس کرد که مرکز مدیریتش در بروکسل بلژیک قرار داشت. از آن زمان DHL با دو شرکت به فعالیت ادامه میداد که یکی در ردوود سیتی کالیفرنیا و دیگری در بلژیک فعال بودند. اگرچه دو شرکت بهعنوان بازوهای اجرایی یکدیگر فعالیت میکردند، شعبهی بینالمللی واقع در بلژیک رشد سریعتری داشت و در سال ۱۹۸۳ پنج برابر شرکت اصلی شد.
تغییرات زیرساختی پست آلمان
پست آلمان که در قرن ۲۱ کنترل کامل DHL را تصاحب کرد، در سالهای اوج رقابت سرویسهای پستی تغییرات قابلتوجهی را در زیرساختهای خود گنجاند. تغییر مهم اول، تجزیهی شرکت بزرگ قبلی بود. فرایندی که بهخاطر امضای فرمانی بهنام Postal Reform I در سال ۱۹۸۹ اجرا شد و بهنوعی Deutsche Bundespost را محول کرد. از تغییرات مهمی که در اجرای فرمان مذکور رخ داد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:- شرکت پستی آلمانی پس از اجرای فرمان فوق به سه سازمان تقسیم شد که فعالیتهای پستی، پستبانک و مخابران را بهصورت مجزا بر عهده گرفتند.
- بخشهای سیاسی و تنظیمگری از بخشهای مدیریتی و عملیاتی جدا شدند.
- هیئتمدیرههای جدید برای شرکتهای سهامی عام انتخاب شدند.
- هیئتمدیرههای مرتبط با نظارت بر سازمان جدید در آژانسهای دولتی انتخاب شدند.
- ارتباطات شرکتهای جدید با مشتریان از حالت قوانین عمومی به خصوصی تغییر کرد.
- انحصار شرکتهای بزرگ در بخش مخابرات از بین رفت.
- شرکت پست آلمان شرقی به پست آلمان ملحق شد.
دولت آلمان در سال ۱۹۹۵ تصمیم گرفت تا شرکتهای مجزا شده از پست آلمان در حوزههای بالا را بهصورت سهامی به سرمایهگذاران خصوصی واگذار کند. البته بخش عمدهای از سهام در اختیار دولت قرار میگرفت، اما شهروندان عادی هم توانایی خرید سهام شرکتهای پستی را داشتند. بهعلاوه سازمانی دولتی تأسیس شد تا نظارت بر سهام و اجرای نقش دولت فدرال آلمان را در سه شرکت مرتبط با صنعت پست و ارتباط، انجام دهد. بههرحال تغییرات مذکور با هدف خصوصیسازی هرچه بیشتر صنعت پست در آلمان اجرا شدند. تغییراتی که بهمرور شرکت پست آلمان را از سازمانی دولتی و ضررده، به شرکتی خصوصی و سودده تبدیل میکرد.
شرکت پست آلمان در سالهای پایانی قرن بیستم علاوه بر تغییرات زیرساختی در سازمان و آژانسهای مرتبط، تغییرات فنی و رویکردی را هم اعمال میکرد. بهعنوان مثال از جدیدترین فناوریهای لجستیکی در مراکز تحویل شرکت استفاده میشد تا نامهها و بستههای پستی در بالاترین سرعت در آلمان جابهجا شوند. تغییرات ساختاری و مدرنسازی محصولات در ۳۳ مرکز اصلی شرکت پست آلمان، سرعت توزیع مرسولهها را روزبهروز در این کشور افزایش میداد.
یکی از سرمایهگذاریهای مهم آلمانیها در بهبود سیستم توزیع مرسوله، در سال ۱۹۹۸ نهایی شد. هدف از سرمایهگذاری بزرگ، مدرنسازی زیرساخت مراکز تحویل نامه بود که در نهایت به تأسیس ۸۳ مرکز محصول با فناوریهای بهروز انجامید. سطح بالای اتوماسیون و استانداردسازی در مراکز پستی آلمان، کیفیت و بهرهوری خدمات را برای مشتریان افزایش میداد. اتوماسیون سیستم پستی بهگونهای انجام شده بود که در سالهای پایانی دههی ۱۹۹۰، بیش از ۹۰ درصد مرسولهها بهکمک ماشینآلات دستهبندی میشدند. سرعت خدمات پستی بهحدی افزایش یافت که ۹۵ درصد از مرسولههای آلمان تا یک روز بعد به مقصد تحویل داده میشدند.
تغییرات زیرساختی موفق پست آلمان در دههی ۱۹۹۰، آنها را به توسعهی بینالمللی تشویق کرد. درواقع تقضای مشتریان برای خدمات فرامرزی، آلمانیها را به گسترش فعالیت تشویق کرد. شهروندان آلمان تمایل داشتند که همهی خدمات پستی داخلی و خارجی خود را با یک شرکت انجام دهند. برنامههای توسعهای شرکت پست آلمان، با انواع رویکردهای مرسوم همچون خرید و ادغام، همکاری با شرکتهای حاضر در کشورهای دیگر و توسعهی خدمات انجام میشد.
در سال ۱۹۹۸، آخرین مرکز پستی از ۸۳ مرکزی که در برنامهی توسعهای پست آلمان بود، در روزنبرگ تأسیس شد. آلمانیها با پیادهسازی فاز اول توسعه، یکی از مدرنترین شبکههای توزیع مرسوله را در جهان پیادهسازی کردند. ۸۳ مرکز مکانیزهی جدید، جایگزین بیش از ۱۰۰۰ مرکزی شدند که تا دههی ۱۹۹۰ فرایندهای توزیع و دستهبندی مرسوله را بهصورت دستی پیاده میکردند. سیستمهای مدرن، توانایی اسکن و دستهبندی بیش از ۳۶ هزار نامه را در یک ساعت داشتند. بزرگترن مراکز پستی از ۸۳ مرکز مذکور در مناظق شهری برلین، هامبورگ، مونیخ، فرانکفورت و دوسلدورف قرار دارند.
توسعهی فعالیتهای دیاچال و افزایش رقابت
در زمانیکه شرکت آلمانی به توسعهی فعالیتهای خود میاندیشید، شریک آتی آنها یعنی شرکت آمریکایی دیاچدل درگیر رقابت با فعالان حرفهای در بازار آمریکا بود. رقبای بزرگ DHL در دههی ۱۹۸۰، یوپیاس و فدکس بودند که شرایط را بسیار دشوار میکردند. یکی از قراردادهای مهم همکاری در آن دوران با هتلهای زنجیرهای هیلتون ثبت و طی آن، دیاچال متعهد به دریافت و تحویل نامه در ۴۹ هتل هیلتون شد. فرایندهای ارسال و دریافت نامهها با استفاده از شبکهی گستردهی DHL بهصورت بینالمللی و با سرعت بالا انجام میشد.فعالیت در بازارهای بینالمللی با چالشهای متعددی برای DHL همراه بود. آنها باید قوانین کشورهای گوناگون را میپذیرفتند و طی آن فعالیت میکردند. بهعنوان مثال فرانسه در سال ۱۹۸۲ محدودیتهایی جدی برای شرکت آمریکایی ایجاد کرد و آنها از فعالیت در خارج از پاریس منع شدند. تصمیمی که برای DHL با در اختیار داشتن ۸۰ درصد از بازار پستی فرانسه، رخدادی نزدیک به فاجعه را ایجاد میکرد. بههرحال شرکت آمریکایی با وجود تمام چالشها، به افزایش نفوذ خود در بازار ادامه میداد.
بازار داخلی آمریکا هیچگاه نقطهی تمرکز جدی برای DHL نبود. آنها با وجود پیشرفتهای بیشمار در بازار بینالمللی بهنوعی آمریکا را به فدکس و یوپیاس واگذار کرده بودند. البته ۹۷ درصد از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکا جزو مشتریان آنها بودند، اما سهم بسیار کوچکی از بازار داخلی پست به دیاچال اختصاص داشت. مدیران شرکت برای افزایش سهم بازار داخلی، دو هاب حملونقل را در فرودگاههای سینسیناتی و سالت لیک سیتی تأسیس کردند. بهعلاوه ۹ هاب کوچکتر هم در شهرهای بزرگ کشور تأسیس شدند.
تلاش برای افزایش نفوذ همزمان در بازارهای داخلی و خارجی، نیازمند تأمین تجهیزات جدید در دیاچال بود. آنها سه هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ و همچنین هفت هواپیمای Learjet خریداری کردند تا تحویل بار در خطوط هوایی سرعت بگیرد. بهعلاوه تجهیزات جدید دستهبندی مرسوله نیز به مراکز دیاچال افزوده شد. از سال ۱۹۸۳، در نیویورک و هیوستون و در ساعات شلوغی، از هیلکوپتر برای تحویل مرسولهها استفاده شد و همین روند یک سال بعد در لسآنجلس هم پیاده شد.
پس از پیادهسازی هابهای توزیع در شهرهای بزرگ آمریکا، سرویسدهی یکروزه در ۱۲۶ شهر این کشور توسط دیاچال شروع شد. بااینوجود شرکت هنوز تنها دو تا سه درصد از بازار داخلی را در اختیار داشت. هووز بانکها بهعنوان مشتریان اصلی شرکت شناخته میشدند و سایر مرسولهها هم به قطعات کامپیوتری، تجهیزات جانبی ماشینآلات و کاغذ محدود بودند.
از سال ۱۹۸۵ دو رقیب بزرگ آمریکایی به بازار پست بینالمللی هم وارد شدند. دیاچال تصمیم گرفت تا با همکاری دیگر شرکتهای حاضر در صنعت، رقبات جدید را بهنوعی مدیریت کند. یکی از همکاریهای مهم با وسترن یونیون انجام شد و دیاچال نقش بازوی اجرایی سیستم پست الکترونیک EasyLink را اجرا کرد. بههرحالدههی ۱۹۸۰ با همهی چالشها با رشد دیاچال در بازارهای متنوع همراه بود و آنها با سرعت بیشتر به سمت سلطه بر بازار بینالمللی پست حرکت میکردند.
در سال ۱۹۸۹ دیاچال به هشتادوچهارمین شرکت بزرگ ایالات متحده تبدیل شده بود و با ۱۸ هزار کارمند، بیش از ۵۰ میلیون مرسوله جابهجا میکرد. تا آن زمان شرکتهایی که از خدمات DHL استفاده میکردند به ۱۸۴ عدد رسیده بودند. ازطرفی چالش در بازار داخلی باز هم ادامه داشت و تنها پنج درصد از آن در اختیار این شرکت بود.
DHL برای افزایش شهرت و اعتبار خود در میان آمریکاییها، به کمپینهای تبلیغاتی گسترده روی آورد. آنها گری لارسون از کارتونیستهای مشهور را استخدام کردند تا طراحیهایی برای تبلیغات آماده کند. بهعلاوه رویکردی تهاجمیتر هم در خطوط هوایی به کار گرفته شد و شرکت علاوه بر استفاده از هواپیماهای خود، همکاری بیشتری را با خطوط دیگر پیش گرفت. درمقابل فدکس تنها به هواپیماهای خود متکی بود. دیاچال بهجای سرمایهگذاری در خرید هواپیما، تجهیزات زمینی و ماشینآلات دستهبندی خود را بهبود داد.
در سال ۱۹۹۰ و با هدف جذب سرمایه، بخشهایی از کسبوکار بینالمللی دیاچال به شرکتهایی از ژاپن و آلمان فروخته شد. سرمایهی جدید نیز با هدف توسعهی کسبوکار به صنایع دیگر به شرکت آمد که از میان آنها میتوان به حملونقل بارهای سنگینتر هوایی اشاره کرد. در سال ۱۹۹۱ درآمد DHL Worldwide به ۲/۳ میلیارد دلار رسیده بود و شرکت در جایگاه ۵۹ برترین شرکتهای آمریکایی قرار گرفت.
در دورانی که DHL با سرعت به توسهی کسبوکار میاندیشید، مرگ یکی از بنیانگذاران و سهامدار بزرگ شرکت یعنی لری لی هیلبام ضربهی محکمی به آنها وارد کرد. هیلبلام که از سال ۱۹۸۰ دیگر در فرایندهای روزمرهی مدیریتی نقش نداشت، در یک حادثهی هوایی از دنیا رفت. پس از مرگ او، مشکلات متعددی در ارتباط با سهام شرکت و ساختار مدیریتی آن پیش آمد و DHL به صحنهی کارزار شکایتهای قانونی متعدد تبدیل شد.
سالهای میانی و پایانی دههی ۱۹۹۰ با افزایش فعالیتها هم در حوزهی بینالمللی و هم داخلی همراه بود. DHL برنامهای ۱۰۰ میلیون دلاری برای تأسیس هاب جدید در منطقهی غرب مرکزی آمریکا اجرا کرد. هاب سینسیناتی در آن زمان هنوز با قدرت فعالیت میکرد و هر روز میزبان ۴۵ پرواز و ۱۳۵ هزار مرسوله بود که با سرعت ۶۰ هزار مرسوله در ساعت دستهبندی میشدند. بااینوجود شرکت نگران بود که سرعت عملیات، تجهیزات و زیرساخت را پشت سر بگذارد. در منطقهی سانفرانسیسکو دوران اوج شرکتهای سیلیکونولی شروع شده بود. آنها ۴۰ درصد از کسبوکار هوایی DHL را در منطقهی خلیج کالیفرنیا به خود اختصاص میدادند. درنتیجه توسعهی زیرساختها و تجهیزات بیش از همیشه منطقی به نظر میرسید.
DHL در سال ۱۹۹۸ و پیش از سرمایهگذاریهای عظیم شرکت پست آلمان، در بیش از ۲۲۷ کشور جهان با ۲،۳۸۱ ایستگاه پستی فعالیت میکرد. ۵۳،۲۰۰ نفر برای شرکت آمریکایی کار میکردند، اما هنوز سهم بازار داخلی قابلتوجه نبود. دیاچال در آن زمان تنها دو درصد از بازار آمریکا را در اختیار داشت.
سرمایهگذاری پست آلمان در DHL و شرکتهای دیگر
همانطور که گفته شد آلمانیها با برنامههای خرید و ادغام یا سرمایهگذاری، در پی توسعهی بینالمللی فعالیتهای پستی بودند. آنها در سال ۱۹۹۸ شرکت آمریکایی DHL را هدف قرار دادند و ۲۵ درصد از سهام آن را خریدند. این خرید سهام، همکاری استراتژیکی را بین بزرگترین شرکت پستی اروپا و پیشگام بازار پستی جهان ایجاد میکرد. پس از شروع همکاری با دیاچال، نوبت به توسعهی بیشتر خدمات در اروپا رسید و شرکت پست آلمان، برند Euro Express را برای فعالیت در حوزهی مذکور تأسیس کرد.فعالیتهای یورو اکسپرس، خدمات پست آلمان را به ۲۰ کشور اروپایی افزود. درواقع آلمانیها با شرکت جدید توانستند موقعیت خود را بهعنوان پیشگام خدمات پستی برای مشتربان تجاری تثبیت کنند. از فعالیتهای مهم دیگر در آن سالها میتوان به خرید شرکت MAIL Division آمریکا اشاره کرد. خرید این شرکت سودده علاوه بر دسترسی به بازار بزرگ آمریکای شمالی، برای آلمانیها مزیتی همچون افزایش خدمات بینالمللی را به همراه داشت.
شرکت سوئیسی Danzas و بزرگترین ارائهکنندهی خدمات پستی هوایی در آمریکا یعنی AEI، خریدهای مهم پست آلمان در آستانهی قرن ۲۱ بودند. دانزاس که از پیشگامان پست جهانی بود، از سال ۱۸۱۵ فعالیت میکرد و در زمان خریده شدن، ۲۹ هزار کارمند داشت که شبکهای در تمامی قارههای جهان را مدیریت میکردند. شرکت آمریکایی AEI هم با شبکهای گسترده در ۱۳۵ کشور جهان، بازویی قدرتمند برای پست آلمان محسوب میشد.
شرکت پست آلمان با نام کامل Deutsche Post AG در سال ۲۰۰۰ سهام خود را بهصورت عمومی عرضه کرد. IPO مذکور لقب بزرگترین عرضهی عمومی سهام را در کشور آلمان و سومین عرضهی بزرگ را در جهان به خود اختصاص داد.
در زمان افزایش سرمایهگذاریهای شرکت پست آلمان، دیاچال نیز به رشد هرچه بیشتر کسبوکار میاندیشید. اولین برنامه، در همکاری با شرکت United States Postal Service اجرا شده و تحویل دوروزهی مرسوله بین ۱۱ شهر آمریکایی و کشورهای اروپایی به خدمات دیاچال افزوده شد. بهعلاوه ۱/۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری برای خرید ۴۰ فروند جت تحویل کالا صورت گرفت که بهنوعی سیستم هوایی شرکت را در آلمان، سنگاپور و ژاپن مدرنتر کرد.
خرید DHL
در سال ۲۰۰۰ همکاری شرکت آلمانی و آمریکایی در حوزههای متنوع افزایش یافت. در جریان افزایش همکاریها، خرید سهام بیشتر در دیاچال هم از سوی آلمانیها اعلام شد. اولین افزایش سهام در ژانویهی ۲۰۰۲ و به مقدار ۲۵ درصد و دومی در ژوئیه همان سال باز هم به مقدار ۲۵ درصد انجام شد. درنهایت سهام پست آلمان در دیاچال به ۷۵ درصد رسید.در زمانیکه پست آلمان سهام عمدهی DHL را تصاحب کرد، شرکت در سرتاسر جهان ۷۱ هزار کارمند داشت. آنها که تا شروع قرن ۲۱ به پیشگام پست سریع بینالمللی تبدیل شده بودند، شبکهای بیش از ۲۲۰ کشور و منطقه را پوشش میدادند. درنهایت در دسامبر سال ۲۰۰۲ سایر سهام DHL هم از سوی پست آلمان خریداری شد و این شرکت بهصورت کامل به آلمانیها رسید.
پس از خرید DHL ، آلمانیها تصمیم گرفتند تا برندسازی جدیدی برای خدمات خود انجام دهند. در اقدام اول کل کسبوکار لجستیک و پست سریع با برند جدید دیاچال معرفی شد. در آوریل ۲۰۰۳ کمپینی بزرگ اجرا شد و نزدیک به ۲۰ هزار ون تحویل کالا در آلمان با طراحی جدید DHL شروع به کار کردند.
سالهای اخیر و وضعیت کنونی پست آلمان و DHL
شرکتهای پستی بزرگ جهان عموما در حوزههای مالی و بانکی هم فعالیتهایی انجام میدهند. از زیرمجموعههای مالی پست آلمان میتوان به Postbank اشاره کرد که در سال ۲۰۰۴ عرضهی عمومی سهام انجام داد. IPO پستبانک هم مانند شرکت مادر یعنی پست آلمان، در تاریخ بازار بورس کشور رکوردشکنی کرد.از اقدامات مهم پست آلمان در سالهای میانی دههی ۲۰۰۰ میتوان به خرید برند اکسل اشاره کرد که قبلا توضیحتی کلی راجع به آن دادیم. خرید شرکت بریتانیایی به قیمت ۵/۵ میلیارد یورو انجام شد. در آن زمان ۱۱۱ هزار کارمند در ۱۳۵ کشور جهان برای اکسل کار میکردند.
دیاچال در سالهای اخیر با تمرکز روی بهبود فرایندهای مدیریتی و خدمات مشتری، مطالعات و بررسیهای متعددی انجام داده است. در نتیجهی یکی از مطالعات مذکور، در سال ۲۰۰۵ یک بازنگری کلی در طراحی فرم شرکتی کارمندان انجام و بهنوعی استدانداردسازی در تمام بخشها پیاده شد. در جریان روند طراحی لباسها، ۱/۴ میلیون لباس سازمانی به ۱۱۰ هزار کارمند DHL در ۲۰۰ کشور و منطقهی گوناگون جهان اهدا شد.
نوآوری، تحقیق و توسعه از برنامههای مهم اکثر شرکتهای بزرگ بینالمللی محسوب میشود. DHL هم مانند دیگر بازیگران تصمیم گرفت تا مرکزی را به نوآوری اختصاص داده و صنعت لجستیک را بیشازپیش توسعه دهد. بههمین دلیل مرکز نوآوری شرکت جدید در سال ۲۰۰۷ در نزدیکی شهر بن تأسیس شد. مسئولیت اصلی مرکز نوآوری DHL ، در طراحی و توسعهی محصولاتی نوآورانه و قابل عرضه در بازارها خلاصه میشود که با روندهای رو به رشد دنیای حملونقل هماهنگ باشند.DHL در مرکز نوآوری خود همکاری نزدیکی با پیشگامان فناوری جهان همچون IBM، اینتل و SAP دارد. بهعلاوه بخشهای تحقیقات لجستیک دانشگاههای بزرگی همچون MIT هم با دیاچال و مرکز نوآوری همکاری میکنند. شرکت آلمانی-آمریکایی حتی نمایشگاهی هم برای معرفی جدیدترین نوآوریها و دستاوردهای خود در صنعت حملونقل در کنار مرکز نوآوری تأسیس کرده است.
توسعهی خدمات و گسترش شبکه همیشه در اولویتهای اول دیاچال و مدیران جدید آن یعنی پست آلمان بوده است. در جریان همین روندهای توسعه، در سال ۲۰۰۸ هاب حملونقل هوایی دیاچال در لایپزیگ تأسیس شد که یکی از بزرگترین مراکز جهان در این حوزه محسوب میشود. منطقهی لایپزیگ به دلایل استراتژیکی متعددی انتخاب شد. بهعنوان مثال میتوان به موقعیت فرودگاه، نزدیکی محل به بازارهای درحال رشد اروپای شرقی، قابلیت پروازهای شبانه و امنیت بالا، پرسنل حرفهای منطقه و زیرساختهای استراتژیک برای توسعههای آتی در حملونقل ترکیبی هوایی، زمینی و ریلی اشاره کرد.
سرمایهگذاری در فناوریهای جدید، از فرایندهایی است که اکثر شرکتهای معتبر در حوزههای گوناگون در سالهای اخیر به آن پرداختهاند. DHL برای توسعهی فعالیتهای خود برنامهای با سرمایهگذاری ۷۵۰ میلیون یورویی در سال ۲۰۱۱ اجرا کرد. در سالهایی که تجارت الکترونیک بهعنوان حوزهای پرسود روزبهروز شهرت و اعتبار خود را در جهان افزایش میداد، دیاچال مدلهای جدیدی از کسبوکار را شروع کرد و با روند موجود در جهان هماهنگ شد. از فعالیتهای نوآورانه و مدرن دیگر میتوان به همکاری شرکت با دانشگاه RWTH و توسعهی خودروی الکتریکی اشاره کرد.