مهارتهای کسبوکار و ۵ مهارت کلیدی برای کارفرمایان شرکتهای کوچک و متوسط/فروش برند
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند مقالات / فروش برند آماده مقاله
- بـازدید : 188
- نظـرات : 0
- نـویسنده : javad
مهارتهای کسبوکار موضوعی است که همیشه باید جدی گرفته شود. در اوایل سال جاری ما توانستیم یادگیری دیجیتال رهبری روانشناسی را راهاندازی کنیم.
هدف ما در دورههای آموزشی کتابخانهمان این بود که اطلاعات مفید، مهارتها و دانشی را برای شرکتهای کوچک و متوسط (SMEs) فراهم کنیم که بدان وسیله کارکنان خود را به رشد مطلوب برسانند و از آن طریق بتوانند سازمانشان را توسعه دهند.
پس از بررسیهای فراوان پی بردیم که ۵ موضوع زیر، بیشترین نگرانی را برای سازمانها ایجاد کرده است. کدام موضوعات عنوان گزینه «داغ» را برای صاحبان و منابع انسانی حرفهای شرکتهای کوچک و متوسط که با آنها صحبت کردهایم ، کسب کردهاند؟ موضوعاتی که بیشترین سطح جذابیت را به آنها اختصاص دادهایم، مهارتهای فنی و حرفهای پیشرفته نیستند، بلکه موارد زیر هستند:
- مدیریت زمان
- کار باکیفیت
- انگیزهبخشی به خود و تیمها
- جلب عادتهای مدیران مؤثر
- مدیریت اربابرجوعهای سختگیر
مهارتهای کسبوکار چقدر مهم است؟
جمعیت عظیم ۹۶ درصد از کارفرمایان در آسیا اعتقاددارند که کمبود مهارتهای بازاریابی و کسبوکار ذکرشده میتواند بر عملکرد مؤثر در سال جاری تأثیر بگذارد.به نظر میرسد کمبود مهارتهای کسبوکار حتی در زمینههایی مشهود است که کار حرفهای، مانند مدیریت زمان و تولید باکیفیت، باید وجود داشته باشد.
بررسی ما روی این پنج موضوع مطرحشده نشاندهنده این واقعیت است که کارفرمایان مجبورند با این واقعیت روبهرو شوند که صاحبان مشاغل نهتنها برای پیشرفت کسبوکار خود ملزماند که کارمندان خود را در مسیر رشد قرار دهند، بلکه این ضرورت در مورد برخی مهارتهای کسبوکار که در ادامه خواهیم آورد نیز احساس میشود.
برای روشن شدن هر چه بیشتر این مطلب میتوانیم ۵ موضوع موردنیاز دیگر را به مجموعه بالا بیفزاییم؛ برندینگ شخصی، کاهش سطح استرس کار، برگزاری جلسات مؤثر، ارائه سخنرانی و مهارتهای نفوذ میتواند ۵ مورد دیگر باشد.
در اینجا به پنج موضوع برتری که ذکر شد، نگاه دقیقتری میاندازیم تا ببینیم هرکدام از آنها شامل چه چیزهایی میشوند و چگونه میتوانند هم برای افراد و هم سازمانها مفید باشند و مهارت مدیران را در پی داشته باشد.
۱٫ مدیریت زمان و نقش آن در مهارتهای کسبوکار
زمان پول است و چنانچه بتوانید بهخوبی زمان را مدیریت کنید، میتوانید مطمئن شوید که شما کارمندی بهرهور، کارا و مؤثر هستید. دانستن این موضوع که چگونه بیشتر از وقت محدودی که در سر کار یا حتی در زندگی شخصیتان دارید استفاده کنید، تضمین میکند که شما حجم کاری بسیار بیشتری انجام خواهید داد، استرستان کاهش خواهد یافت و مانع ورود مسائل کاری به زمان شخصی شما خواهد شد.باوجود محدودیت زمان، چهکارهایی میتوانیم انجام دهیم تا خود را از دیگران متمایز سازیم؟ باوجود اهمیت زمان و نتایج ژرفی که از آن به دست میآید، تنها تعداد کمی به این مسئله اهمیت میدهند که چگونه برنامههای خود را سازماندهی کنند تا بتوانند از وقت نهایت استفاده را ببرند.
برای افزایش بهرهوری، ابزارها و شیوههایی را شناسایی کنید که به شما در سازماندهی به فعالیتهایتان یاری میرسانند. درعینحال، فعالیتهایی را بیابید که شما را – با این شکایت که وقت کافی ندارید – عقب نگه میدارد.
همزمانی این دو کار میتواند تفاوت زیادی ایجاد و شما را از همکارانتان متمایز کند و تأثیر مثبتی بر زندگی شخصی یا حرفهای شما داشته باشد.
مزایای فردی مهارتهای کسبوکار
این روند میتواند موجب پیشرفت خروجی کار شما شود و به کارفرمای شما این اطمینان خاطر را بدهد که شما میدانید چگونه فشارهای محیط کاری را مدیریت کنید و همیشه قادرید وظایف محوله را سروقت و بهدرستی انجام دهید.درعینحال، به شما این اجازه را میدهد که بتوانید بین کار و زندگی تعادل بیشتری برقرار کنید و زمانی را به فعالیتهای خارج از کار اختصاص دهید؛ فعالیتهایی که شما برای آنها برنامهای نداشتهاید و در اولویت کاریتان نبودهاند.
مزایای سازمانی مهارتهای کسبوکار
کارمندانی که زمان را بهخوبی مدیریت میکنند، مانند جواهری برای سازمان خود هستند. آنها تضمین میکنند که وظایف محوله در وقت مقرر و بدون تأخیر برای مشتری یا دیگر اعضای تیم تکمیل میشود. این دسته از کارمندان در کار خود بهرهوری کاملی دارند و بهطور طبیعی در تیم خود خروجی بیشتری تولید میکنند. این امر بازده را افزایش میدهد و درنهایت مراجعات بیشتری را برای سازمان در پی دارد.۲٫ کار باکیفیت
آیا قبول دارید کیفیت امری نسبی است؟ اگرچه برخی سازمانها قادرند تعاریف خاصی از کیفیت ارائه دهند که تنها خود آن را قبول دارند، اما به نظر میرسد تعریف جامعی از کیفیت وجود نداشته باشد. این امر زمانی بیشتر مشهود است که تصمیم داریم میان تعریفی که ما از کیفیت داریم و آنچه مدیران، سازمانها و صنعتی که در آن کار میکنیم انتظار دارند، تعادل برقرار کنیم.آیا شناسایی کیفیت استانداردی که منطقی به نظر برسد و بتواند تضمین کند که کیفیت کار ما با این استاندارد مطابقت دارد، کاری سخت و دشوار است؟
شناخت ذینفعان کلیدی و آگاهی از اینکه از کجا میآیند و انتظارات آنها چیست، این اطمینان خاطر را به شما میدهد که به سطح استانداردهای باکیفیت میرسید. همچنین میتواند به شما مرزهای تخطی از انتظارات را یادآوری کند.
مزایای فردی
شما باید به تولید باکیفیت بالا افتخار کنید؛ زیرا میتواند پاداشهایی را برای شما به ارمغان بیاورد. هرچند ممکن است این پاداش آوری بهسرعت اتفاق نیفتد، اما میتوانید اطمینان داشته باشید که درنهایت و در پایان کار منتظر آن باشید.تولید کار باکیفیت بالا و مداوم به کارفرمای شما خاطرنشان خواهد کرد که شما همان کسی هستید که ارزش ماندن در سازمان او را دارید و ادامه همکاری با شما میتواند تشویق، ارتقا و مسئولیتپذیری بیشتر از سمت شما را به همراه داشته باشد.
تولید باکیفیت بالا باعث میشود شما بهسادگی بتوانید در سازمانها و شرکتهای دیگر استخدام شوید. شما با این روند همیشه میتوانید به خود و خروجی کارتان افتخار کنید و آن را همهجا فریاد بزنید. همچنین میتواند نشان دهد که شما چقدر در کار خود حرفهای هستید و استانداردهای بالایی را در کار رعایت میکنید.
مزایای سازمانی
شما بهعنوان رأس یک سازمان از همه کارمندان این توقع را دارید که بهترین کار ممکن خود را ارائه دهند. درنتیجه آنچه در انتظار شماست افزایش اعتبار برند و شهرت شماست. همچنین هزینه خطای شما را در حداقل ممکن نگه میدارد؛ بنابراین، همیشه بر اهمیت آن تأکید و پافشاری کنید.۳٫ انگیزهبخشی به خود و تیمها در مسیر مهارتهای کسبوکار
در زندگی همه ما مواردی وجود دارد که آرزوی داشتنشان را در سر میپرورانیم؛ تنها تفاوت این است که بعضی آن را به دست میآورند و بعضی به خواستههایشان نمیرسند؛ اما چرا اینگونه است؟ همه ما بهعنوان یک انسان عادی، تواناییها و ظرفیتهای مشابهی داریم. آیا همه ما برای به دست آوردن چیزی که میخواهیم، انگیزه داریم؟اگر بدانیم که چگونه میتوانیم باانگیزه باقی بمانیم، قادر خواهیم بود کیلومترها راه را برای رسیدن به هدف خویش طی کنیم و به قولی که به خود، کارفرما یا مشتریان میدهیم، متعهد باقی بمانیم و به اهداف خویش دستیابیم.
بخشی از نقش شما در قبال اعضای تیمتان این است که به آنان اطمینان دهید تا همچنان باانگیزه بمانند و برای رسیدن به هدف، مسیر پیش رو را ادامه دهند.
یک تیم باانگیزه از انرژیهای مثبت لبریز است و همیشه مشتاق است وظایف و تکالیف خود را به نحو احسن انجام دهد.
در یک تیم باانگیزه اعضا بهخوبی میدانند که چگونه زمان و تلاش خود را روی موضوعات ارزشمند سرمایهگذاری کنند؛ بنابراین، از آن بهعنوان سکوی پرتابی استفاده میکنند و در آن بهترین تلاش خود را میکنند تا بهتر عمل کنند.
مزایایی فردی مهارتهای کسبوکار
اگر بتوانید سطح انگیزه خود را بالا نگهدارید، نهتنها بهرهوری شما بالا میرود و قطعاً به اهداف خود دست مییابید و میتوانید به وعدههای خویش جامعه عمل بپوشانید، بلکه شادتر نیز میمانید.اگر رهبری یک تیم بر عهده شماست، با اطمینان از اینکه تیمتان انگیزه لازم را برای ادامه مسیر دارد، کارمندانی شاد زیر نظر شما کار خواهند کرد که حاضرند ساعتها برای رسیدن به هدف تلاش کنند.
مزایای سازمانی مهارتهای کسبوکار
داشتن افرادی که باانگیزهاند و میدانند چگونه میتوانند بقیه را برانگیزانند، همیشه برای یک سازمان مفید است. همچنین میتواند ابزاری باشد که بهوسیله آن کارمندان برای رسیدن به تعالی اهداف تلاش کنند. از طرف دیگر، داشتن نیروی کار بیانگیزه باعث میشود حرکت همهچیز بهکندی رخ دهد. در چنین حالتی بزرگترین چالش پیش رو، هل دادن کارمندان به سمت جلو است.۴٫ جلب عادتهای مدیران مؤثر
بر اساس یافتههای مؤسسه گالوپ، حداقل ۷۰ درصد از واریانس نمره اشتغال کارمندان در واحدهای کسبوکار بر عهده مدیران است. این اختلاف بهنوبه خود علت مشارکت بسیار کم کارمندان در سراسر جهان است.گالوپ در دو مطالعهای که در سال ۲۰۱۲ و در مقیاس بزرگ انجام داد، گزارش کرد که تنها ۳۰ درصد از کارمندان در آمریکا در کار مشارکت میکنند. این در حالی است که متأسفانه این رقم به کمتر از ۱۳ درصد در سراسر جهان تقلیل یافته است. بدتر از آن این است که بعد از گذشت ۱۲ سال میتوان ادعا کرد که این رقم خیلی جابهجا نشده است.
این تنها نشاندهنده یکچیز است که اکثریت قریببهاتفاق کارمندان سراسر جهان در توسعه و مشارکت در کار شکست میخورند.
اگر شما مدیر و کارفرما هستید، باید بدانید که آگاهی از نحوه تعامل با اعضای تیم منجر به افزایش سطح کارایی اعضا و عملکرد بالا و پایدار میشود. بیشک همه ما از اهمیت عملکرد بالا آگاهیم، اما متأسفانه بسیاری از مدیران واقعاً نمیدانند که چگونه باید آن را تحریک کنند.
مزایایی فردی
علت ناکامی بسیاری از مدیران این است که باوجود رؤیاها، آرزوها و اهدافی که برای تیمشان در سر میپرورانند، اینگونه به نظر میرسد که نهتنها توانایی رسیدن به آن را ندارند، بلکه تیم آنها بهاندازهای هماهنگ نیست که بتواند در مسیر دستیابی به هدف پیش برود.مدیران باید بدانند که چگونه با تیم خود تعامل و اطمینان حاصل کنند که همه در مسیر هدف مشابهی گام برمیدارند تا تیمی بهرهور و مؤثر داشته باشند و اینگونه به نظر برسد که مدیری مؤثر هستند.
مزایای سازمانی
بسیاری از مواقع، افراد بر اساس مشارکتهای فردیشان ارتقا مییابند. چنانچه مدیران به این امر واقف باشند که چگونه تیم را به حرکت درآورند و از چه طریقی به اهداف تعیینشده دست یابند، به این معنی است که سازمان به اهداف خود دست خواهد یافت. علاوه بر آن، کارمندان با شادی وظایف خود را انجام میدهند.۵٫ مدیریت اربابرجوع سختگیر
وقتی کسبوکارها با اربابرجوع سختگیر سروکار دارند با چالشهای بیشماری روبهرو میشوند؛ مدیریت اعتراضات مشتری، تصمیمگیری درباره مؤثرترین راهحلها برای مشکلات و بستن قرارداد از نمونههای آن هستند.پس از یک معامله تجاری دو احتمال وجود دارد؛ مشتری کسبوکار شما را حمایت کند و دفعه بعد نیز مراجعه کند، یا مشتری از کسبوکار شما حمایت نکند و دفعه بعد بازنگردد. آگاهی از نحوه برخورد با اعتراضات اربابرجوع و تبدیل آن به رضایت میتواند از نمونههای موفقیت در این زمینه باشد.