داشتن هدف در زندگی یکی از محرک ها برای ادامه آن می باشد. حقیقت این است که هدف، نوعی انگیزه است و انگیزه نیز محرک ادامه حیات. به هنگامی فرد داشتن هدف در زندگی را فراموش کرده و به هیچ عنوان به آن بهایی نمی دهد دچار روزمرگی ای شده که نه تنها از آن لذتی نمی برد، بلکه حتی علاقه ای به آغاز روز و به پایان رساندنش نیز در وجودش یافت نمی شود. آنچه مشخص است این است که بیشتر افراد در زندگی هدف هایی دارند.اما نکته مهم مسئله این است که آیا این اهداف رسیدنی هستند؟ یا از دایره هدف بودن خارج شده و تبدیل به رویا و آرمان می شوند؟ پس با این اوصاف مزایا و اهمیت این مسئله مشخص شد

هدف چیست؟

تعریف هدف آن است که بتوان با تلاش به آن دست پیدا کرد. و رویا و آرمان و آرزو آن چیزهایی هستند که هرچقدر نیز انسان تلاش نماید نیز نمی تواند آن را داشته باشد. به طور مثال شما می توانید هدف داشته باشید در آسمان پرواز کنید. اما نمی توانید هدف داشته باشید که با بال های خودتان چنین کنید.
داشتن هدف در زندگی ممکن است کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت باشند. به طور عمومی مردم و افراد اهداف کوتاه مدت و میان مدت خود را در راستای اهداف بلند مدت خود قرار می دهند مگر آن که به طور کل برای دو موضوع و دو بعد متفاوت زندگیشان باشد.

چطور می توان به اهداف دست یافت راهکارهای آن چیست؟

دست یابی به اهداف بسته به نوع هدف متفاوت اند. برخی اهداف، اهداف پیش پا افتاده ای (از نظر به دست آوردن وگرنه هر هدفی ارزشمند است.) هستند و برخی دیگر از اهداف، اهداف پر زحمت. برای رسیدن به هرکدام باید تلاش نمود اما میزان تلاش برای آن بر اساس انواعشان متفاوت خواهد بود. اما برخی مسائل هستند که ناگریز و ناگزیر در این دو مورد مشترک اند. مثل تمام مسائل دیگر در جهان راه هایی وجود دارد که برای دست یابی به هر کدام از این دو نوع هدف باید آن را سپری نمایید. از این قسمت به بعد مقاله می توانید در مورد این راه های مشترک رسیدن به انواع هدف بیشتر بدانید.
هر هدفگذاری ای که دارید، می توانید موارد پیش رو را بر آن به کار گیرید و متوجه تاثیر بی نهایت آن بشوید. اگر هدفی دارید به شما تبریک می گویم و اگر ندارید شما را به سوی این امر تشویق می کنم چرا که همان طور که پیش تر مطرح شد، داشتن هدف در زندگی است که به آن معنا می دهد.
در ابتدا هر مورد را به صورت تیتر وار بیان کرده و سپس در ارتباط با هر کدام از آن ها توضیحات جامعی خواهیم داد.

1. دفتری برداشته، اهدافتان را در آن بنویسید و به آن سر نزنید.
2. دفتری برداشته، اهدافتان را در آن بنویسید و به آن سر بزنید.
3. در مورد هدفتان صحبت نکنید.
4. به صورت کاملا امن مشورت بگیرید بی آنکه از هدفتان صحبتی کنید.
5. برنامه ریزی روزانه داشته باشید.
6. از قوانینی که هرگز تخلف ندارند استفاده نمایید.
7. در راستای هدفتان تلاش نمایید.

حال فرصت آن است که به توضیح هرچه تمام تر تمامی موارد گفته شده بپردازیم. در ادامه همراه ما باشید.

دفتری برداشته، اهدافتان را در آن بنویسید و به آن سر نزنید.

برای رسیدن به هدف در زندگی در کنار داشتن هدف در زندگی می بایست راه هایی را در پیش بگیرید.
به طور مثال برای اولین قدم دفترتان یک ساله، پنج ساله، ده ساله و یا هر آن سال که خودتان صلاح می دانید تنظیم کنید. باید توجه داشته باشید که چه در ادیان و چه در علم روز، همه متفق القول بر این باور هستند که: بنویس تا اتفاق بیفتد.
حقیقتا هم کاربرد دارد چرا که نه تنها قلم و کاغذ انرژی ای دارند که باعث می شود آن فعل شما در عالم جاری شود، بلکه به خودتان نیز چنین القا می شود که آن هدف را به سر انجام رسانده اید. البته امیدوارم دلیل قانع کننده ای باشد چرا که کتابی چند صد صفحه ای به نام بنویس تا اتفاق بیفتد در مورد اهمیت نوشتن در دسترس همگان قرار گرفته و در اینجا تنها به دو جمله درباره این اهمیت اشاره شده است.
گذشته از علت نوشتن، اینک به نحوه آن می پردازیم. دفتری که بر اساس سال مورد نیازتان انتخاب کرده اید را باز کنید و شروع به نوشتن اهدافتان کنید. آن ها را به هفتاد تا نیز برسانید. این اهداف می تواند از ارزان ترین نوع کفش شروع شود و به گران ترین ماشین نیز ختم گردد. دور بودن هدف هیچ اهمیتی ندارد. آن را بنویسید و بدانید که به آن می رسید. تا زمانی که هدف شما تبدیل به رویا و آرزو نشده است آن را ادامه دهید. انسان به هرچه اراده کند و برای آن اراده تلاش نماید، می رسد.
مهم ترین بخش این موردِ بیان شده آن است که دیگر به سراغِ این دفتر بر نگردید. مگر یک بار که در مورد بعد در مورد آن توضیح خواهیم داد.

دفتری برداشته، اهدافتان را در آن بنویسید و به آن سر بزنید.

اهدافتان که در دفتر قبل نوشته شد، اینک قرار است به اهداف خرد تر و به موارد ریز تری تبدیل شود. به عبارتی این بار قرار نیست کلیت هدف خودتان را بنویسید. بلکه باید مسیری که برای رسیدن به این هدف پیش رو دارید را نوشته و به آن عمل کنید. به طور مثال برای خرید آن ماشین گران قیمت باید پس انداز کنید، پس انداز را باید از کار کردن به دست آورید. با برنامه ریزی برای چگونگی انجام کارتان و همچنین چگونگی پس انداز، می توانید به آن هدف دست یابید. این برنامه ریزی به صورت تیتر وار باید در این دفتر انجام گیرد. هرروز به آن سر بزنید تا فراموش نکنید چه باید انجام دهید. تمامی افراد موفق علاوه بر داشتن هدف در زندگی، می دانستند که چطور باید با آن رفتار نمایند

در مورد هدفتان صحبت نکنید.

صحبت در مورد اهدافتان در هر امری نهی شده است. حقیقت این است که به هزار و یک دلیل که یکی از آن ها دل سرد شدن از هدف است، صحبت در مورد اهداف می تواند رسیدن به آن هدف را محال و به طور کل داشتن هدف در زندگی را برای شخص بی معنا نماید. بهتر است یک کار را انجام داده، به ثمر رسانده و سپس آنچه که از دست رفتنی نیست را با دیگران شریک شوید. در این صورت نه کسی توان ناامید کردنتان را دارد، نه هدفتان از هدف بودن به رویای ذهنی تبدیل می شود.

به صورت کاملا امن مشورت بگیرید بی آنکه از هدفتان صحبتی کنید.

شاید چنین به نظر برسد که این موضوع بر خلاف آن چیزی است که در مورد بالا به آن اشاره شد اما به هیچ عنوان چنین نیست. بلکه مقصود از این مورد درک آن است که: تجربه را تجربه کردن خطاست. می توانید بی آنکه دست خود را رو کنید از تجربیات دیگران بهره بگیرید. رفتن راهی که دیگران آن را رفته اند، اتلاف وقت و فرصت است. بهتر است بپرسید. بشنوید به گفت و گو و حتی گفتمان بپردازید و از دیگران استفاده ای نیک کنید. سو استفاده معنای سو دارد اما این استفاده تماما فایده است. هم شخص از مفید واقع شدن لذت می برد. هم شما می توانید با استفاده از آن به موفقیت های کم نظیر دست پیدا نمایید. پس در شنیدن افراد با تجربه تر همیشه مشتاق و پیش قدم باشید.

برنامه ریزی روزانه داشته باشید.

داشتن هدف در زندگی، همان طور می ماند مگر برای رسیدن به آن برنامه ای داشته باشید. روزانه بنویسید که چه باید انجام دهید و چطور باید انجام دهید. ریز به ریز قدم هایی که نیازمند به انجام آن برای رسیدن به اهداف هستید را بنویسید. نحوه نوشتن و محل نوشتن این برنامه می تواند بنا به خواست و سلیقه شما متفاوت باشد. به طور مثال می توانید از انواع پلنر جهت برنامه ریزی کمک بگیرید. این پلنر ها برای همین مسئله طراحی شده اند و به همین جهت است که می توانند به ذهن شما نیز نظم داده و کمی راهنماییتان کنند. پلنر ها به حدی متنوع هستند که می توانید از هر یک از آن ها برای برای هر امری که دوست دارید کمک بگیرید. همچنین که اگر برای اولین بار پس از خرید پلنر نمی دانستید که باید با آن چه کنید، می توانید با اندک سرچی در گوگل انواع فیلم های مرتبط با برنامه ریزی در پلنر را بیابید و مشاهده نمایید. بهترین کار برای انتهای برنامه ریزی آن است که برای خود گزارشی تهیه نمایید. گزارش کاری که هرروز موظف هستید به خود بدهید. خالی ماندن آن تنبیه داشته و بیش از حد روز انجام دادن آن تشویق.

از قوانینی که هرگز تخلف ندارند استفاده نمایید.

برای رسیدن به هدف پس از داشتن هدف در زندگی اولین قانون همانی بود که در مورد اول به صورت کامل به آن اشاره شد. نوشتن. علاوه بر آن می توانید از قوانینی نظیر قانون رهایی و قانون جذب نیز بهره گیرید. این دو به هیچ عنوان بر خلاف یکدیگر نیستند. در ادامه توضیح داده خواهد شد.
قانون جذب را چنان به کار گیرید که در اطرافتان و مکانی که بیشترین مدت را در آن می گذرانید، رویایتان را کشیده و به آن بنگرید. عکس هایی از آنچه می خواهید به آن دست پیدا کنید را جلوی چشم خود قرار دهید و شک نداشته باشید که به آن خواهید رسید. و اما قانون رهایی.
قانون رهایی نفی کننده قانون جذب نیست بلکه شما تمام تلاشتان را می کنید و سپس شدن و نشدن آن را به خداوند می سپارید و همچنین با تمام جان اعتقاد دارید بر اینکه آنچه صلاحتان است، اتفاق خواهد افتاد.

در راستای هدفتان تلاش نمایید.

هرچه پیش از این مورد بیان شد، همگی مقدمه ای بودند برای این مورد که اصل محتوا و مطلب است. مقدمه هیچ مفهومی پیدا نخواهد کرد مگر به اصل مطلب کمک کننده باشد. در غیر این صورت تنها تدارکی ست که بیهوده دیده شده است.
تلاش
تلاش
تلاش
هیچ یک از افراد موفق بدون تلاش و اراده به آنچه که رسیده اند، دست نمی یافتند. تلاش کنید که داشتن هدف در زندگی، جوهره آن است و هدفتان اگر صحیح باشد دلیل خلقتتان است.