معمولا به گونه ای در مورد برند صحبت می‌کنیم که فقط یک نوع برند وجود دارد اما این‌طور نیست. در حقیقت معنای این واژه با توجه به زمینه‌ی فعالیت شما متغیر است. دسته‌بندی‌های مختلفی برای برند ثبت شده است. دراین مقاله قصد داریم تا 21 مورد از انواع برند ( شناخته شده ترین انواع برند ) را به صورت کامل بررسی کرده و بیشتر با آن ها آشنا شویم .

برند چالشگر 

برندهایی که قصد دارند فعالین سلطه‌گر بازار را به چالش بکشند و بازار را در اختیار خود بگیرند را برند چالشگر می‌گویند. این برند ها زمانی که بخواهند با متصدیان وارد چالش و بازی بشوند فعالیت خود را در بازارهای مشخص شروع می‌کنند.

همه برند اپل را می‌شناسند حتی اگر هیچ بحث رسانه‌ایی در حوالی‌اش نباشد مردم این برند را اشاعه می‌دهند و در خصوص آن گفتگو می‌کنند. طرفداران اپل توصیه‌نامه‌های مورد اطمینان برای سایرین هستند. اپل یکی از موفق‌ترین برندهای چالشگر است. از دیگر برندهای چالشگر می‌توان گوگل را نام برد. شرکت گوگل با به چالش کشیدن ابزارهای جستجو اینترنتی، خود در صدر جدول قرار گرفت.

برند محصول 

برند محصول در واقع درك و ديدگاه در مورد يك كالا و محصول است كه به لحاظ عاطفي و ذهني و ايده فراتر از کارکرد آن می‌رود. برند محصولات مصرفی مخصوصا کالاهای مصرفی بی‌دوام جزو برند محصول قرار می‌گیرند.در واقع برند محصول موجب آگاهی و درک مخاطب از محصول و کالای درون بسته بندی می‌شود و از معمول‌ترین و مهم‌ترین برند روی هر کالا است.

برند خدمات 

برند خدمات مشابه برند محصول بوده با اين تفاوت كه درك خدمات هم به آن افزوده مي‌شود. ترويج و شناخت برند خدمات سخت‌تر از توسعه برند محصولات است زيرا خدمات مانند محصول و كالا قابل لمس نيست و رقابت در حيطه خدمات بسيار دشوار است. همچنين با توجه به سرعت تغير و پيشرفت تكنولوژي اين امر دشوارتر هم گشته است و اغلب همراه با هزينه‌هاي بالا مي‌باشد.بطور مثال كنترل وسايل منزل مانند پلوپز بصورت آنلاين و خارج از منزل. 

همچنين اپليكيشن هاي گوناگوني امروزه در دسترس مشتري قرار گرفته كه به درك خدمات كمك شاياني كرده است. برند خدمات گاهي اوقات بدون ارائه كالا و فقط دادن خدمات مناسب و سريع مي‌تواند صورت بگيرد و نوعي كسب و كار محسوب شود.

برند عمومی

برند عمومي برندی مردمي و شناخته شده است. بسياري از صاحب نظران بر اين عقيده‌اند که چيزي كه داراي مصرف كننده نيست را نمي‌توان برند كرد و همچنين مدل رقابتي نيز نمي‌توان برايش تصور كرد. البته این بدين معنا نيست كه نمي‌توان از روش‌ها و قوانين استراتژي برنديگ جهت تاثيرگذاري بر ذهن سرمايه‌گذار و اعتمادسازي يك دولت بهره نبرد چون در عصر امروز برندهاي بخش خصوصي هم‌پاي برندهاي عمومي در حال فعاليتند و زندگي ما را تحت شعاع قرار ذاذه‌اند كه تاثير آنها را نمي‌توان ناديده گرفت.از اين موارد مي‌توان از برندهاي گوگل و فيس بوك ياد كرد.

برند شخصی 

برند شخصي يا برند پرسونال درباره شماست و هر شخص براي خودش مي سازد. این برند نسبت به ویژگی‌ها و توانایی‌های فرد ساخته می‌شود که بيشتر براي بهتر شدن موقعيت شغلي است. همچنين از این نوع برندینگ براي كسب شهرت و محبوبيت در جايگاه های مختلف استفاده میشود .

برند شرکتی 

بهترين تعريف از برند شركت یا برند سازماني را ديويد آكر  ارائه داده است: « برند شرکتی، آرمانی را تعریف می‌کند که متولی پیشنهاد یا خدمتی است که مشتریان آن را خواهند خرید و از آن استفاده خواهند کرد ».

در واقع اكثر صنايع و شركت‌ها جز اينكه نيازمند برندهايي براي محصولات خود هستند، نياز به برندي منحصر بفرد براي شركت خود هستند تا بواسطه‌ي آن كالاهاي خود را در بازار رقابت در رده‌هاي بالاتر قرار دهند.برند شركتي يك اطمينان خاطر در مشتري ايجاد مي‌كند كه اين اطمينان برخاسته از سرمايه، توانايي، نيروي انساني، ارزش ها، چارچوب مرجع جهاني و محلي، پيشتازي يك شركت در منطقه و در بين ساير رقبا است.

برند خصوصی 

برند خصوصی را به عنوان برند اختصاصی و همجنین برچسب اختصاصی هم می‌شناسند. این برند بر اساس ارزش و قیمت است. در واقع استفاده از محصول تولید شده توسط یک کارخانه با برند کارخانه دیگر، که موجب کاهش قیمت کالاهای برندهای معتبر هستند.

برند عوامل سازنده 

 برند عوامل سازنده یا برند اجزا، به دلیل ارزش و کارکردی که دارد موجب ارزش بخشیدن به برندهای دیگر است. در اصل این برند مربوط به قطعات و محصولاتی است که برای ساخت کالا مورد استفاده قرار می‌گیرد. پس مشتری آن را مستقیم خریداری نمی کند اما برایش اهمیت دارد که محصول اصلی از قطعاتی با برندی خاص که مورد نظرش است، ساخته شده باشد.

برند عوامل سازنده یکی از تاثیر گذارترین عوامل برای قیمت گذاری و اطمینان مشتری جهت خرید محصول اصلی است. مثلا زمانی که یک شرکت با برند نا آشنا محصولی تولید می کند، اگر برند اجزای سازنده از برندهای معتبر باشد، بر قیمت و فروش تاثیر بسزایی دارد.

البته برخی کارشناسان معتقدند که دوره‌ی برند عوامل سازنده رو به پایان است. آن ها دلیل آن را گسسته شدن بخش تولید و کمبود فضای لازم برای ابزار آلات و نیاز شدید جهت ادغام اینها دانسته اند. همچنسن کارشناسان ادعا دارند رفته رفته مشتریان توجه کمتری به برند عوامل تشکیل دهنده‌ محصولات خودشان می‌کنند.

برند بی نشان 

برند بی‌نشان یا برند پاک یا برند بدون گذشته، به نام‌های تجاری غیر استاندارد گفته می‌شود که متغیرند یا هیچ گذشته و میراث برندینگی ندارند.این نام‌های تجاری نیاز مصرف کننده را به صورت دوره‌ای بر طرف می‌کنند. برای مثال خیلی از محصولات محلی که نام مشخصی ندارند و پاسخگوی نیاز مشتری هستند. ممکن است بعد از مدتی تولید متوقف شود یا با نام دیگری ادامه پیدا کند. به همین دلیل به این برندها، برند بدون گذشته می گویند.

برند مکان 

برند مکان که برند مقصد و برند شهری نیز به آن گفته می‌شود، برای یک منطقه یا شهر ساخته می‌شود. این نوع برندینگ روشی است برای جلب مخاطب بر اساس ایده‌پردازی که موجب ماندگاری در اذهان میشود.برای نمونه می‌توان در مورد شعاری که برای برندسازی شهر لاس وگاس استفاده شده است یاد کرد:« هر آنچه در وگاس اتفاق افتد، در وگاس خاک می شود ».امروزه یکی از راه‌های جذب مشتری و مخاطب استفاده از برند مکان است که باید با مصرف کننده نقاط مشترک فراوانی داشته باشد تا موجب علاقه و اعتماد مشتریان شود.

برند جامع 

برند جامع یا عام زمانی به وجود می‌آید که یک برند وجه تمایزش را از دست می‌دهد. برند جامع از سه بخش تشکیل می‌شود:

1 .  مربوط به حوزه بهداشت و درمان است که از فاز ثبت اختراع خارج شده و با تمام رقبا دراین زمینه رقابت می کند و مابقی رقبا از همان نام تجاری استفاده می کنند.

مانند اسید فولیک

2 . نوع دوم برندهای تجاری هستند که در زندگی روزمره ما وارد شده‌اند و نمادی از یک محصول یا خدمات خاصی هستند و به مرور جزئی از زبان هم شده‌اند.

مانند: زیراکس کردن،  کلنکس

3 . نوع سوم محصولاتی هستند که وجود ندارند و هیچ عنوان ارزش برندی هم ندارند فقط توضیح کاربردی دارند، برای کالاهای مصرفی بکار می‌روند.

 مانند گلاب

نکته حائز اهمیت در مورد برند جنریک یا جامع این است که تمایز رقابتی خاصی با رقبا ندارد و قیمت آن در بازار تعریف شده است.البته برخی از اوقات این برندها با تغییر در بسته بندی و وارد کردن ایده های نو در جزئیات محصول میتوانند از رقبا پیشی بگیرند اما پس از مدتی بقیه از محصول آن ها الگو برداری کرده و شرایط بازار به حالت سکون در می‌آید.

برند جهانی 

برند جهانی یا برندهای غول پیکر، به نام‌های تجاری بزرگ و بین‌المللی تعلق می‌گیرد. این برندها به راحتی قابل شناسایی هستند. مدل تجاری و طرح کسب و کار آنها بر اساس شناخت و در دسترس بودن است.مدل عملیاتی آنها به گونه‌ای است که هرگاه بخواهند تغیراتی ایجاد کنند می‌توانند از طرف رقبا مورد تهدید قرار گیرند. از این رو زمانیکه بخواهند محصولی را در کشوری گسترش دهند تغیرات را بر اساس انتظارات مصرف کننده، فرهنگ و سلیقه جوامع مختلف طراحی می کنند.

برند سرمایه گذار 

برند سرمایه گذار معمولا برای برندهای سهام‌دار یا عمومی ذکر شده و برای فعالیت در حوزه‌های مرتبط به خدمات سرمایه‌گذاری و عملیات مربوط به سهام مورد استفاده قرار می‌گیرد.یک برند قوی، به دنبال افزودن شهرت برند در جامعه براساس تقویت سرمایه گذاری قوی، قیمت سهام منعطف، درک درست و منطقی از ارزش سهام ، خود را مدیریت می‌کند.

برند اشخاص مشهور 

برند افراد مشهور شامل ورزشکاران، خوانندگان و ستاره‌های سینما می‌شود. که براساس حرفه، ظاهر و ... شهرت پیدا کرده اند. این افراد با تولید محتوا درباره کارنامه کاری و گاها زندگی خصوصی، خود را از طریق شبکه های اجتماعی در معرض دید عموم و دنبال کنندگان خود قرار می دهند.

قبلا مدل این کسب و کار بیشتر حضور در تبلیغات بود اما امروزه این روش تغیر کرده است. برای مثال حضور هنرپیشه ها بر روی فرش قرمز. یا برای مثال فوتبالیست‌ها با برند کردن خود می‌توانند بعد از پایان دوره‌ی ورزشی خودشان از این طریق هم کسب درآمد کنند.

برند اخلاقی 

برندسازی اخلاقی در دو حالت بکار گرفته می‌شود.

یک : توصیف و نحوه کار برند را توضیح می‌دهد. چه تکنیک‌های بکار گرفته می‌شود، چه تعهداتی در مورد امنیت پرسنل صورت می‌گیرد و در چه مسوئلیت‌های اجتماعی شرکت می‌کنند.

دو : سطح کیفیت برند و میزان کیفیتی که مدنظر مشتری می‌باشد را نشان می‌دهد. در واقع از این طریق مصرف کننده این اطمینان را حاصل می‌کند که تا چه اندازه تولید کننده مسولیت می‌پذیرد.

در اکثر موارد برندهای اخلاقی توسط تشکل‌های مردمی اداره می شود.مانند موسسات حمایت از حفظ محیط زیست.

برند لوکس 

برند لوکس و تجملی یا با پرستیژ ، به فرد موقعیت اجتماعی بالا و تایید دیگران را می‌دهد. این برندها مرز ظریفی بین واقعیت و ویژگیهای انحصاریشون قائل هستند. این کار با استفاده از ارتباطات و داستان برند شکل می‌گیرد.معمولا مصرف کنندهاي اجناس لوکس تمایل دارند که برند و محصولاتشان منحصر به آنها باشد. به همین دلیل برندهای لوکس تعدادي محدود تولید دارند.

نکته مهمی که در مورد این برند وجود دارد این است که ارزش ویژه اجناس برند در ذهن و خاطر مصرف کننده است. به طور مثال شاید یک لباس ورزشی از برندی ناآشنا از لحاظ کیفیت با برند مشهوری همچون آدیداس برابری کند و از بابت قیمت هم پایین‌تر باشد اما مصرف کننده حاضر است قیمت گزافتر را پرداخت کرده اما لباسی را بر تن کند که برند آدیداس بر آن حک شده است . این امر مستلزم این است که برند برای خود داستانی داشته و توانسته باشد آن را در ذهن مصرف کننده به خوبی ماندگار کند.

برند ملی 

 برند ملی همانطور که از نامش هویداست به دیدگاه و شهرت قومی در زمینه‌ی خاصی تعلق می‌گیرد. مثلا آلمان به نظم و مقررات شهرت دارد.

برند غیر انتفاعی

برندهای غیر انتفاعی ( که به آنها غیردولتی هم گفته می‌شود ) به دنبال کارهای ارزشی و عام المنفعه هستند.

این برندها به دنبال جمع آوری کمک هستند و هرچه برند قدرتمندتر باشد می‌تواند سرمایه گذاران و خیرین بیشتری را به سمت خود بکشاند.

در واقع این برندها از برندینگ خود برای افزایش فروش استفاده می‌کنند که سود حاصله جهت حمایت از اقشار خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای مثال انجمن حمایت از بیماران سرطانی.

برند عملگرا

برند عملگرا یا همان برند هدف گرا برای تحقق بخشیدن به هدفی شکل می‌گیرد که حتی ممکن است بعد از رسیدن به هدف موجودیتی نداشته باشد.

در واقع در ذهن مصرف کننده علت یا انجام یک فعالیت تداعی می‌شود. برای مثال برند بنتون که در زمینه پوشاک فعالیت می‌کند، در زمینه‌ی تعصب و مشکلات جهانی مشهور است.عموما اینگونه برندها در فعالیت‌های  پروژه ای بکار می‌روند.

برند دینی و آئینی

برند دینی و آیینی یا برند مکتب عموما جامعه‌ای از حامیان متعصب را در بر می‌گیرد. مثل برند چالشگر، این برندها نیز بیشتر در حال ستیز با مخالفان خویش هستند تا در رده بالاتری قرار گیرند. اما برندهای آیینی بر اساس صداقت پیش می‌روند و بیشتر از علایق و فکر خود الهام می‌گیرند .

اینگونه برندها ترجیهشان بر داشتن پیرو است تا قوانینی را تعیین کرده و از دنبال کنندگان خویش بخواهند تا آن قوانین را بپذیرند. در واقع بیشتر علاقه به جذب مریدانی دارند که آنها را تایید کنند.پس این برندها به دنبال بازار و رقابت نیستند. 

برند کارفرما

برند کارفرما یا برند سازمان استخدام کننده، برندی است که هدفش جذب نیروی متخصص و کارآمد در بازار رقابتی توسط یک شرکت است.این نوع از برند اغلب به ارزش پیشنهادی نیروی کار ارتباط دارد. تمرکز اصلی این برند بر استخدام نیروی کار است اما عموما فراتر رفته و در زمینه سلامت کارکنان، فرهنگ سالم و تولید هم فعالیت میکند. 

کارفرما اگر از قدرت بالایی برخوردار باشد عملا متقاضی کار قدرت عمل در مورد بیان حقوق درخواستی ندارد و صرفا میخواهد عضوی از شرکت باشد. در عمل به دليل میزان بالای نرخ بیکاری و تعداد نسبتاٌ بالای افراد متقاضی کار ، عملا شرکت‌ها وسواس خاصی برای جذب انجام نمی‌دهند. در نتیجه عموما رغبتی به چنین برندسازی ندارند و متاسفانه این نوع برند کم دیده می شود.