برند چیست؟ سه زاویه مکمل برای بررسی برند
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند مقالات
- بـازدید : 250
- نظـرات : 0
- نـویسنده : admin3
امروزه همه میدانند که برند یکی از داراییهای ارزشمند و یکی از عوامل موفقیت هر کسبوکار است، این که مشتریان کالا نمیخرند بلکه برند میخرند.
اما برند چیست؟ اینجا قصد داریم فلسفه برند و نقش آن را در زندگی و کارمان بررسی کنیم و ببینیم که برند را از چه زوایایی میتوان تعریف کرد.
برند فراتر از بیزینس و کالا در زندگی ما نقش دارد؛ ارتباط برند و معنا
برند ریشهای بسیار قدیمی دارد، اجداد دور ما برای این که مشخص کنند کدامیک از دامها متعلق به آنهاست، روی بدن دامها داغ میگذاشتند و بدین ترتیب مالکیت آن دام را با یک نشان معین میکردند، فرایندی که brandr گفته میشد. بنابراین فلسفه برند در دوران قدیم به عنوان یک روش میانبر به کار گرفته میشد تا کمک کند “یکی را از بین دیگران تشخیص دهیم“.وقتی دقت کنیم، همه ما هر روز اصطلاحاتی به کار میبریم که به همان فلسفه تشخیص و تمایز اشاره دارد، مثلاً:
- آقای i وجهه خوبی دارد؛
- اگر خیلی پول داشتم قطعاً x را میخریدم؛
- بهتر است با y کار نکنی، قبلاً تجربه خوبی در موردش نداشتیم…..
در واقع افراد، شرکتها، کالاها و مکانهایی هستند که برای ما “معنی” خاصی دارند، اسم آنها برای ما همراه با یکسری تداعیات است که آنها را از بقیه متمایز میکند. این معنا داشتن به این دلیل است که جایی در ذهن ما به آنها تخصیص یافته، در مغز ما شبکهای از نورونها حول آنها شکل گرفته و اطلاعاتی در مورد آنها ذخیره شده است. این اطلاعات ممکن است از تجربه مستقیم ما ناشی شده باشد، یا حاصل شنیدهها و تجربیات اطرافیان ما باشد. در هر حال این افراد/شرکتها/کالاها/ … در ذهن ما با دیگر افراد/شرکتها/کالاها…. متفاوت هستند.
در نتیجه همه اینها، وقتی به یک موضوع به خصوص فکر میکنیم خاطراتی را در مورد آن به یاد میآوریم، حسی در ما زنده میشود، و حتی قضاوتی در مورد آن برای ما شکل میگیرد. در مجموع همه اینها تصمیم میگیریم که آیا علاقه داریم دوباره با آن شرکت/کالا/فرد رابطه داشته باشیم یا خیر.
سلسلهمراتب توسعه برند در ذهن مخاطب
برند در ذهن ما نماینده اطلاعات، فکر و حس ما نسبت به یک موضوع است. مدل کِلِر Keller نشان میدهد که طی چه سلسلهمراتبی در مورد یک برند (یا هر موضوعی) شناخت پیدا میکنیم:- در وهله اول در حال ارزیابی دلیل وجودی هستیم: این برند اصلاً کیست؟ چه هویتی دارد؟ چه کاری انجام میدهد؟
- در مرحله دوم به بررسی اطلاعاتی که در مورد آن داریم میپردازیم تا چیستی و معنی آن را درک کنیم: چه رفتاری دارد؟ چه طور کار میکند؟ چه وجههای دارد؟ با بقیه چه تفاوتی دارد؟
- در مرحله سوم بر اساس اطلاعاتی که به دست آوردیم قضاوتمان شکل میگیرد. این قضاوت هم منطقی است (این برند مفید هست/ نیست) و هم احساسی (نسبت به آن احساسی خوبی دارم/ ندارم).
- و در مرحله چهارم بر اساس تمامی اطلاعات، قضاوتها و احساسات تصمیم میگیریم که چه نوع رابطهای با آن خواهیم داشت (به آن وفادار خواهیم بود/ منتخب ما خواهد بود/ آن را انتخاب نخواهیم کرد/ نخواهیم گذاشت دوستان ما هم آن را انتخاب کنند و…).
برند فراتر از ذهنیت دیگران است؛ از 2 نگاه و 3 زاویه به برند نگاه کنیم
چه خودمان را به عنوان یک فرد در نظر بگیریم، چه یک کالا و یا یک سازمان، همه علاقه داریم جایگاه خوبی در ذهن دیگران داشته باشیم. امروزه نه تنها کالاها و شرکتها که افراد نیز بصورت حرفهای به برداشت دیگران از خود اهمیت میدهند. همه ما در یک شبکه زندگی میکنیم و تلاش داریم تا افراد شبکه ما را:- اول بشناسند
- دوم به خوبی بشناسند
- سوم به خاطر بیاورند
- چهارم با هم رابطه مداومی داشته باشیم
بر اساس صحبتهایی که تا اینجا داشتیم برند مفهوم و معنایی است که در ذهن دیگران شکل میگیرد؛ در واقع سرمایه ماست که در ذهن دیگران واقع شده است. از طرفی ذهن و قضاوت دیگران تا حد زیادی خارج از کنترل ماست.
به همین دلیل مهم است که از زوایای مختلفی به برند نگاه کنیم تا آن را به درستی درک و مدیریت نماییم.
نگاه اول: 3 زاویه مکمل: دید داخلی (هویت)، دید ارتباطی (جایگاه/وعده)، دید خارجی (تصویر)
آیا برند آن چیزی است که در ذهن دیگران شکل میگیرد یا آن چیزی است که ما هستیم؟این موضوع یکی از مباحث اساسی نزد متخصصان است و مهم است بدانیم از چه زاویهای نگاه میکنیم. برند طی یک فرایند ارتباطات بین ما و مخاطبان ما شکل میگیرد، و میتوان از نگاه هر یک از طرفین این ارتباط نگاه کرد. بنابراین:
- وقتی از دید خودمان بعنوان Sender (بعنوان فرد یا شرکت) نگاه میکنیم بحث ما در مورد هویت برند است، یعنی آنچه که ما واقعاً هستیم، مجموعهای از باورها، ارزشها و رفتارهای ما که نشان میدهد ما که هستیم و چه هستیم.
- ممکن است ما تمام بخشهای هویت برندمان را به دیگران ابراز نکنیم، بلکه تصمیم بگیریم بخشهایی از آن را بصورت هدفمند ترکیببندی و عیان کنیم که از این دید، مفاهیم جایگاه برند و وعده برند مطرح میشود. وعده برند یعنی آنچه ما میخواهیم دیگران به عنوان قولِ مفید و ارزشمند ما -که پایبند آن هستیم- لحاظ کنند که بصورت عملکرد محصول، رفتار، تبلیغات و سمبلها به دنیای بیرون ارائه میشود. جایگاه برند به معنی انتخاب هدفمندانه بخشهایی از هویت برند جهت ارتباطات بازاریابی است تا بتواند ما را نزد مشتریان نسبت به رقبا، جایگاهیابی نماید. بنابراین این دو مفهوم انتخابهای هدفمند ما برای ایجاد رابطه با بازار هدف، و مشخص کردن موقعیت ما نسبت به رقبا میباشند.
- وقتی از دید مخاطب Receiver نگاه کنیم بحث ما در مورد تصویر برند است، یعنی آنچه دیگران فکر میکنند که ما هستیم. بنابراین قضاوت دیگران در مورد ماست که از وعده ما (آنچه ادعا کردهایم)، عملکرد ما (آنچه در عمل ارائه کردهایم) و قضاوتهای دیگران (آنچه دیگران در مورد ما تجربه کردهاند) شکل میگیرد.