برند یا نام تجاری چیست؟
- تاریخ :
- دسته بندی : فروش برند تجاری آماده
- بـازدید : 252
- نظـرات : 0
- نـویسنده : admin3
برند (Brand)، نمانام یا نام تجاری: یک نام ، عبارت، طرح، نماد یا هر ویژگی دیگری است که مشخصکننده خدمات یا محصولی خاص باشد که به وسیله آن از دیگر محصولات و خدمات مشابه متمایز میگردد.
تعریف برند یا نام تجاری
نام تجاری یا برند، نام یا نمادی است که با هدف فروش محصولات یا خدمات به کار برده میشود، البته مشخص است که هدف از ایجاد یک نام تجاری یا برند، فراتر از فروش کالاها یا خدمات است.یک نام تجاری یا برند قدرتمند قادر است نقش راهبردی گستردهتری را در یک کسب و کار ایفا کند. نامهای تجاری علاوه بر تسلط به سهم بازارهای هدف، گزینههایی را برای رشد کسب و کار ایجاد می کند و ضمن جذب، حفظ کارکنان ماهر و مستعد ارزش خود را در نزد ذی نفعان بهبود میبخشند.
عنوان قانونی برند؛ نشان تجاری و معادل فارسی کلمه برند، نمانام است.
برند یا نمانام به طور کلی مجموعه ای از برداشت های ذهنی، احساسی، منطقی و برتری هایی است که مشتری نسبت به یک محصول و یا خدمات بر اساس نام برند آن در بین محصولات مشابه قائل می شود!
در واقع برند یک فرم مفهوم دارد، جمع کل احساسات و برداشت هایی است که تمام مخاطبان احتمالی(مشتریان بالقوه) و مشتریان کنونی شما در ذهن و قلب خود، درباره شما حس می کنند!
تداعی مفاهیم (مانند: کیفیت و سرعت) و برقراری ارتباط با تصاویر و نمایه ها از مزایا و فواید یک برند است که دراصطلاح به آن زبان برند می گویند.
به نحوی کیفیت ارتباط برند است که مبنای تصمیم گیری برای خرید آن، در ذهن مشتری واقع خواهد شد!
برند عبارت است از آگاهی و شناخت مشتری از محصول یا خدمات شما، برند شناختی است که مشتری آگاهانه یا ناخودآگاه هنگام خرید از محصول یا خدمات شما دارد.
از جایگاه کسب وکار میتوان گفت که نام تجاری یا برند: «هر نامی است که مستقیما به دلیل فروش کالاها یا خدمات مورد استفاده قرار میگیرد.»
نام تجاری یا برند علاوه بر یک نام، همیشه جلوهای تصویری و بصری همچون یک لوگو یا نشانه را نیز از خود ارائه میدهد.
به عبارتی برند دارای یک نماد (لوگو)، طرح، علامت تجاری (Trade Mark) و… منحصر به فرد و متمایز است، بنابراین میتوان تعریف استاندارد نام تجاری یا برند را به صورت زیر بیان کرد:
نام تجاری یا برند، نام یا نمادی است که با هدف فروش محصولات یا خدمات به کار برده میشود!
تداعی ذهنی برند
برند احساس باطنی و درونی شخص درباره ی یک محصول، خدمت یا شرکت است که به این اصطلاحا به آن تداعی ذهنی برند می گویند.
تداعی برند یا Brand association زمانی ایجاد می شود که صفات یک برند ریشه در ذهن مخاطب داشته باشد؛ هدف از اینکار ایجاد ارتباط بین برند و صفات مثبت انسانی است. تداعیات پیرامون یک برند برای آن ارزش معنوی و مادی در ذهن مخاطب خلق میکند!
برند یک احساس باطنی است، زیرا همگی ما به رغم نهایت کوشش خود برای منطقی بودن، در نهایت موجوداتی احساسی و شهودی هستیم.
برند احساس باطنی شخص است، زیرا در نهایت از سوی اشخاص تعریف میشود نه از سوی شرکتها، بازارها یا به اصطلاح، عامه ی مردم. هر شخصی نسخه ی شخصی سازی شده خود را از برند خلق می کند. در حالی که شرکت ها نمی توانند این فرآیند را کنترل کنند، آنها می توانند به وسیله ی مخابره و انتقال ویژگی هایی که یک محصول را از محصول دیگر متمایز میکند، بر نحوه ی این شخصی سازی تاثیرگذار باشند.
وقتی که تعداد کافی افراد به احساس باطنی مشابه می رسند، میتوان گفت که شرکت برند دارد!برندینگ چیزی بیش از ایجاد یک نام یا لوگوی خاص و زیبا برای یک مخصول یا خدمت است، برندینگ یا برندسازی مسیری است که به واسطه آن مشتریان، محصولات و خدمات یک شرکت را درک و تجربه می کنند.
نام تجاری یا برند نام یا نمادی است که سازمان آن را با هدف ارزشآفرینی برای ذینفعان خود به کار میبرد، اما مشخص است که مفهوم نام تجاری یا برند فراتر از یک نام و نشان تصویری است. یک نام تجاری یا برند متشکل از بسیاری از عناصر همچون حکایتهایی که با آن تداعی میشوند، خاطرهها و تجربیات آمیخته با این نام در ذهن افراد، ویژگیهای استفاده کنندگان، موقعیت مکانی مراکز خرید و حتی قیمت است و آمیزهای از تمامی این عناصر یک نام تجاری یا برند را ایجاد می کنند. یکی از بهترین تعاریف نام تجاری از سوی grander & levy در سال ۱۹۵۵ ارائه شد:
نام تجاری یا برند نمادی پیچیدهای است که دامنه متنوعی از ایدهها و ویژگیهایی را در بر میگیرد. نام تجاری یا برند نه تنها با استفاده از آهنگ خود و معنی و مفهوم لغوی، بلکه مهمتر از آن استفاده از هرعاملی که در طول زمان به نحوی با آن در آمیخته و درجامعه بهصورت هویتی اجتماعی و شناخته شده نموده یافته، با مشتری سخن میگوید.
گرچه بسیاری از اندیشمندان و محققان، چشماندازهای دیگری را نیز بر آن افزودهاند، این تعریف از ماهیت نام تجاری تاکنون بیرقیب مانده است.
محصول چیزی است که در کارخانه تولید میشود و نام تجاری یا برند آن چیزی است که مشتری خریداری میکند!
به عبارت دیگر، برند چیزی نیست که شما میگویید، بلکه چیزی است که آنها(مشتریان) میگویند!
برند نوعی ازمُثُل افلاطونی است، مفهومی از که از سوی جامعه برای شناسایی طبقه ی خاصی از چیزها استفاده میشود.
برای توضیح مُثُل افلاطون، هر وقت که ما کلمه«اسب»را میشنویم، موجودی باشکوه با چهار پا، دمی بلند و یالی که بر گردن عضلانی آویزان است، نشان قدرت و وقار، و این که شخصی میتواند مسافتهای طولانی بر پشت آن سوار شود را ترسیم میکنیم.اسبهای مختلف ممکن است با هم متفاوت باشند، اما در اذهان خود هنوز «اسب بودن» همه ی آنهارا تشخیص میدهیم.
از جنبه ی دیگر به رابطه مینگریم، وقتی که بخشهایی که یک اسب را میسازند در کنار هم میگذاریم، کل مجموعه به اندازه کافی متمایز است تا این که ما به اسب فکر کنیم، نه به گاو یا دوچرخه.
بالاخره برند چیست؟
اگر بخواهیم درک بهتری از مفهوم و معنی برند داشته باشیم باید بدانیم برند کارآیی مختلفی دارد و متناسب با جایگاه کارکردی آن در ابعاد مختلف باید آشنا شد:برند به عنوان یک هویت
بواسطه یک نام، نشان، لوگو، رنگبندی، شعار و ترکیبی از آنها در کنار هم مشتری می تواند، در دریایی از محصولات و خدمات مشابه آن چیزی که بدنبال آن است را راحت تر انتخاب و بدست بیاورد.برند به عنوان یک دارایی
داشتن شهرت و اعتبار در بازار، معیار مهمی برای تعیین قیمت و جذب تقاضا پایدار محسوب می شود و چه دارایی ارزشمند تر از این یک سازمان می تواند در بازار داشته باشد.برند به عنوان یک وعده
برند یک سازمان تداعی کننده وعده و تعهد آن به مشتریانش است. وعده برند یک سازمان؛ پیمان و تعهدی است که رابطه آن با مشتریانش را تضمین می کند.برند به عنوان مجموعه ای از تداعیات و تصورات
برند مجموعه ای از باورها، مشاهدات، تصورات، احساسات، شنیده ها و تجربیاتی است که افراد پیرامون خدمات یا محصولات یک سازمان داشته اند.برند به عنوان یک سهم ذهنی
برند جایگاه منحصر بفردی است که محصولات یا خدمات یک شرکت یا سازمان در ذهن مخاطبین و مشتریان خود دارد.چرا ناگهان بحث برند و نام های تجاری این قدر داغ شد؟
ایده ی برند حداقل به حدود ۵۰۰۰ سال قبل بر می گردد، پس چرا حالا مقوله برند و برندینگ چنین مسئله مهمی شده است؟
برای اینکه به همان اندازه که جامعه ما از اقتصاد مبتنی بر تولید انبوه به سوی اقتصاد مبتنی بر سفارشی سازی انبوه حرکت کرده است، حق انتخاب های خرید ما افزایش یافته و چند برابر شده است
ارزش برند ها در این است که انسان امروز از لحاظ اطلاعات غنی و از لحاظ زمان فقیر شده است!در نتیجه شیوه ی قدیمی ما در قضاوت محصولات، با مقایسه ی ویژگیها و مزایا، دیگر کارساز و عملی نیست!
شرایط از سوی رقبایی بدتر شده است که ویزگی های یکدیگر را به محض اینکه وارد بازار می شود، تقلید می کنند و با پیشرفتهای رخ داده در فرآیند ساخت و تولید، مقوله کیفیت را به چالش می کشند؟!!
امروزه ما انتخابهای خود را بیشتر مبنی بر ویژگی های نمادین قرار میدهیم، محصول به چه شکلی به نظر می رسد؟ در کجا به فروش می رسد؟ چه افرادی آن را می خرند؟ا گر آن را بخریم، به چه«گروه و دسته ای»می پیوندیم؟ هزینه و قیمت محصول، چه چیزی درباره مطلوبیت آن بیان می کند؟ افراد دیگر درباره ی آن چه چیزی می گویند؟ ودر نهایت، چه کسی آن را تولید می کند؟
زیرا اگر بتوان به سازنده اطمینان کنم، می توانم آن را الآن بخرم و بعدا درباره ی محصول نگران شوم!!
در یک کلام، به جای ارزیابی ویژگی ها ومزایای آن، مقدار اعتمادی که مشتری نسبت به محصول احساس میکند، یعنی برند آن تعیین خواهد کرد که آیا این محصول یا محصول دیگری را برای خرید انتخاب کند!!